رد شدن به محتوای اصلی

گشایش موزه ی شهدا در آلمان الله زده: فرتور دو تروریست در موزه سبب جنحال شد !!

تصویر زیر از نگارخانه ی "موزه ی شهدا" در آلمان گرفته شده است که در آن چهره هایی که به عنوان شهید پنداشته می شوند را به نمایش همگانی می گزارند. در کنار کسانی چون سقراط و مارتین لوتر کینگ، فرتور دو تروریست های الله پرست نیز درج شده است که همه ی جهان آزاد را شوکه کرده است. این دو نفر ناکسانی جز "محمد عطا" و آدمکش جهادی پاریس "اسماعیل عمر مستفایی" نیستند !!


هتا پایه ای ترین اصول اخلاقی هم در این مورد رعایت نشده است. این دو تروریست الله پرست در حالی به عنوان "قهرمان و شهید" در موزه ی آلمانی فرتورشان روی دیوار جای گرفته است که هم اکنون ملیون ها الله پرست با جهان بینی سوره ی محمد آیه ی شماره ی ۴، در آن کشور زندگی می کنند و افزون بر اتحاد بر سر الله پرستی و شریعت مداری فقه نجس اسلام، با یکدیگر درگیری قومی و خونی نیز دارند؛ ترک ها علیه کردها، کردها علیه ترک ها و عرب ها علیه هر دو !!

اسماعیل عمر مستفایی ناکسی است که رویداد تروریستی پاریس را در چند سال پیش رقم زد و ۹۰ انسان را کشتار کرد.

"مجموعه ی هنری دانمارکی" (Danish Art Collective) که این اقدام را سر و سامان داده است، فرتور ۲۰ تن از کسانی را در معرض نمایش گزاشته است که در درازنای تاریخ برای "اعتقاداتشان" کشته شده اند.

دیگر تروریستی که از سوی این موزه ی آلمانی به عنوان "شهید" معرفی شده است، تروریست الله پرست اهل عرعربستان به نام "محمد عطا" است که در رویداد تروریستی یازده سپتامبر شرکت داشت و خود را به همراه ۷۲ تن از یارانش! به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبید و با این کار توانست سر از بهشت درآورد.

در پی این اقدام فاشیستی و تروریستی از گردانندگان الله زده ی این موزه در آلمان، رایزنی فرانسه ابراز "بهت و حیرت" کرد و گفت شاهد تصمیمی است که متجاوزان و تروریست ها را شهید اعلام می کند و این "به شدت شوکه کننده" است. وی ادامه داد: "ما قوین التقاط میان شهادت و تروریسم را محکوم می کنیم".

با این همه، مجموعه دار هنری موزه از این نمایش دفاع کرد که این کار هر گونه خشونت و تروریسم را محکوم می کند و این کار سرفن برای دادن چشم اندازی گسترده از کاربرد شهادت انجام شده است !!

این موزه پیشتر نیز در سال ۲۰۱۶ در کپنهاگ شوند جنجال آفرینی بسیاری شده بود و انتقادهایی را مبنی بر تلاش هنرمندان موزه برای تشویق تروریسم دربرداشت و شکایت هایی از دست اندرکاران آن به پلیس نیز ارائه شده بود.


همچنین تصویر عمام دوم شیعیان به نام "حسین ابن ابی طالب" نیز به عنوان شهید به نمایش گزارده شده که بر اساس افسانه ی معروف ۱۳۰۰ ساله، با دست خالی و به همراه خانواده و ۷۲ یار مشهورش در صحرایی به نام کرب و بلا با دشمنان اسلام جنگیده و از اینرو از دید شیعیان شهید حساب می شود. در حالی که وی به جهت خروج از بیعت با خلیفه ی مسلمین و سربرداشتن به شورش و اقدام نظامی علیه حکومت اموی وقت، خود و خانواده و دوستانش را به باد فنا داد و هتا پیش از او برادرش "حسن ابن علی" با خفت هر چه تمام تر سر به راه قدرت حکومت گزاشته بود و با خلیفه ی اموی صلح کرده و در برابر این بیعت، ۱۰۰ هزار درهم و عمارت ری و استخر ایران و یک سال دریافتی مالیات این دو شهر ایران را از خلیفه ی اشغالگران عرب، گرفت.

عمام حسین کزا که اکنون شهید محسوب می شود، پس باید در بهشت برین در حال نشستن بر تخت زرین باشد و هوریان و غلمانان به دورش بگردند و در زیرش بخوابند و از نعمات بهشتی از جمله جوی شراب و شیر و عسل بهره مند باشد و از برای اینکه وی دارد عشق و صفا می کند، شاید شیعیان بخواهند برای یک بار هم که شده شعور به خرج دهند و به جای گریه و مویه و گل بر سر زدن و قمه بازی و خون ریزی و هزار و یک کثافت کاری مرسوم دیگر، به خاطر شادی هزرط، شاد باشند و پایکوبی کنند. صدق الله الکزا !!

این جستار ترجمه ای بود از تارنمای "رصد جهاد".

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د