رد شدن به محتوای اصلی

اسلامگرایان سوئد

ژرفای فاجعه ی نفوذ الله پرستان به ساختارهای دمکراتیک سوئد. -م
۱/۲

نویسنده: نیما غلامعلی پور
مترجم: داریوش افشار

نیما غلامعلی پور سوئدی ایرانی تبار و کارشناس ارشد رشته ی مهاجرت بین الملل و روابط قومی است. وی سردبیر مجله ی "سی تو آ شون" در مالمو و همچنین نماینده ی حزب دمکرات های سوئد در کیسیون آموزش و پرورش این شهر می باشد. 

این تصویر از وی، تصویر روی جلد کتاب وی با عنوان "چند فرهنگی به این دلیل ستمگری است"، می باشد که به تازگی در سوئد به چاپ رسیده است.

این جستار ترجمه ای است از این تارنما.

روشن است که هازمان شهروندی (جامعه ی مدنی) الله پرست در سوئد، دارای سمت و سویی مکتبی است که به جهان بینی اخوان المسلمین (برادری مسلمانان) نزدیک است؛ در همین حال، آنها فردیدها (قوانین) و معیارهایی را مورد انتقاد قرار می دهند که جلوی تروریسم اسلامی را می گیرند.

انجمن اسلامی سوئد (IFIS) در تارنمای خود می نویسد که آنها هموندانی (اعضایی) از فدراسیون سازمان های اسلامی در اروپا (FIOE) هستند. پیوندهای محکمی میان FIOE و برادری مسلمانان وجود دارد. هنگامی که امارات متحده ی عربی تصمیم گرفت تا اخوان المسلمین و همه ی شاخه های این جنبش را به عنوان تروریست در سیاهه (List) بیاورد، IFIS را نیز به عنوان تروریست ها نوشتند.

قدرت تاثیرگزاری سیاسی هازمان شهروندی الله پرست سوئد با توافق نامه ی ۱۹۹۹ میان شورای مسلمانان سوئد و حزب سوسیال دمکرات مستند شده است که:

"مشارکت مسلمانان در دمکراسی اجتماعی تکامل خواهد یافت، از اینرو، در سال ۲۰۰۲، باید نمایندگان الله پرستی که به شکل دمکراتیک اجتماعی برگزیده شده اند، در سیاهه ی ۱۵ شهرداری، ۵ شهرستان و در سیاهه ی مجلس دست کم ۵ شهرستان حضور داشته باشند".

هنگامی که در ۲۰۱۴ بحث بر سر این سرگرفت که برای شهروندان سوئدی سفر به دیگر کشورهای دیگر مشارکت کننده در "جهاد اسلامی" ممنوع شود، هیدت حقوق بشر الله پرستان مدعی شد که چنین فردیدی نژادپرستانه خواهد بود. بیش از این، آنها بحث راه انداختند افرادی که در جهاد اسلامی در بیرون از کشور جنگیدند، هتا کوچک ترین تهدیدی برای سوئد هم نیستند !!

بزرگ ترین تهدید از اسلام گرایی از سوی بمب گزاران انتحاری نمی آید که یورش هایی تماشایی را انجام می دهند، بلکه بزرگ ترین تهدید از سوی اسلامگرایانی است که به آرامی و سکوت، به سازمان های دمکراتیک ما نفوذ و دیدگاه هایشان را در میان ما عادی سازی می کنند. این تهدیدی است که باید تشخیص داده شود و مورد خطاب قرار گیرد.

در سوئد شماری سازمان های اسلامی وجود دارند که با یکدیگر آنچه که به عنوان "هازمان شهروندی الله پرستان" شناخته می شود را تشکیل می دهند (Muslimska civilsamhället). آنچه که به هنگام بحث پیرامون هازمان شهروندی الله پرستان در سوئد مهم است، تاثیر سیاسی آنان، جهان بینی و ساختارشان است.

نوشته ی روی پلاکارد: اسلام بر جهان تسلط خواهد یافت
انجمن اسلامی سوئد (IFIS)
یکی از مهم ترین سازمان های هازمان شهروندی الله پرستان سوئد، انجمن اسلامی سوئد (Islamiska Förbundet i Sverige -- IFIS) است که در ۱۹۸۱ بنیانگزاری شده است. برخی از اهداف IFIS که می توانید روی تارنمایش بخوانید، همانا "تاثیرگزاری و شکل دادن به باورها و آرای پیرامون موضوعاتی است که گروه الله پرستان دلواپسش هستند و به آنها و منافعشان در سوئد مربوط می شود" و همچنین، "افزایش مشارکت، تاثیرگزاری و نمایندگی الله پرستان در سازمان ها و اندام های همگانی". به سخن دیگر، IFIS به عنوان یک سازمانی لابی گر برای الله پرستان در سوئد کار می کند.

این سازمانی لابی گر است که موفق بوده است.

فرنشین پیشین IFIS به نام عبدیریزک وابری (Abdirizak Waberi)، دومین حزب بزرگ یعنی حزب میانه رو (Moderate Party) را بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در مجلس نمایندگی کرد، یعنی هنگامی که این حزب در دولت بود. هنگامی که وابری وارد مجلس شد، هموند هیئت دفاع بود که بر سر خط مشی های نیروهای مسلح سوئد تصمیم گیری می کند !!

زمانی که وابری در مجلس بود، تجربه ی بسیار قابل توجهی برای سوئدی ها بود. در چندین مصاحبه پیش از ۲۰۱۰، وابری گفت که به تفسیر دقیق و واقعی قرآن باور دارد. در مصاحبه ای در ۲۰۰۶، او از این دیدگاه پشتیبانی کرد که مردان می توانند چار زن داشته باشند. در مصاحبه ی دیگری در ۲۰۰۹، او گفت که با یک زن دست نمی دهد و اینکه مردان و زنان نباید با یکدیگر برقصند و اینکه او ترجیح می دهد تا در کشوری با فردیدهای شریعت اسلامی زندگی کند !!. پس از این مصاحبه ها که به روشنی فاش می سازند که وابری یک اسلامگراست و باید دومین حزب بزرگ سوئد در مجلس را نمایندگی کند، آشکارا بدون اینکه هیچ رسانه ی سوئدی یا هر کس دیگری واپسین اظهارات وی را موشکافانه بررسی کند، وی راهی مجلس سوئد شد.

عمر مستفا که پس از وابری در ۲۰۱۱ بر صندلی فرنشینی IFIS تکیه زد، در آپریل ۲۰۱۳ به عنوان رهبر حزب سوسیال دمکرات سوئد (SAP) برگزیده شد. گزینش مستفا به رهبری بزرگ ترین حزب سوئد، واکنشی را برانگیخت که در آن رسانه ها به راستی آغاز به نوشتن درباره ی عملیات های IFIS کردند. رسانه ها گزارش دادند که اندکی پیش از گزینش مستفا به رهبری حزب سوسیال دمکرات سوئد، IFIS ترتیب همایشی را در استکهلم داده بود که از سخنرانانی با دیدگاه های ضد سامی (ضد یهودی. -م) فراخوان کرده بود. هنگامی که رسانه ها از نزدیکی بیشتری آغاز به مهک زدن عملیات های IFIS کردند، عمر مستفا مجبور شد تا از رهبری حزب سوسیال دمکرات استعفا دهد.

عنصر الله پرست نفوذی: مستفا عمر. -م
بر خلاف رسوایی های عمر مستفا، IFIS همچنان به ارتباط تنگانگش با هر دو حزب بزرگ سوئد یعنی سوسیال دمکرات ها و حزب میانه رو، ادامه می دهد.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د