رد شدن به محتوای اصلی

وقتی اعتدال رنگ تسلیم به خود می گیرد - ۱/۲

امید آیدین آغداشلو به انتخاب اخوند ابراهیم رییسی تولیت آستان کزایی قدس، با اشاره به ریاست جمهوری رژیم و با توجه به روابط خاص این نقاش جاعل و یغماگر با این نهاد، این امر را ناشی از امید او به رهایی از پیگردهای قانونی احتمالی قلمداد می کند. انتخابات فرمایشی با شکست آخوند رییسی پایان یافت، اما از قرار معلوم دولت حسنک روحانی برای پیشگیری از جنگ و جدال های همیشگی و جلوگیری از ایجاد هرگونه مناقشه در مسائل فرهنگی و هنری، سیاست ائتلاف با بازنده ی انتخابات و گروه های مخالف را بازی می کند.


ماه گزشته و پس از برکناری یکی از فاسدترین مدیران وزارت ارشاد رژیم به نام "سید علی مراد خانی" پدرخوانده ی مافیای موسیقی از معاونت هنری، سید مجتبا (احسان) حسینی مدیر موزه ی ملک (زیر مجموعه آستان کزایی قدس) به این سمت انتخاب شد. البته سید حسینی، بی پشتوانه و تنها به پیشنهاد تولیت آستان، بر صندلی معاونت هنری تکیه نزده است؛ همسر او از اقوام نزدیک "آیت الله واعظ تبسی" است و باجناق او، حجت الاسلام شاهمرادی (از سران مافیای هنر) و برادر همسر مجتبا ملک زاده استاد انجمن خوش نویسان است. ملک زاده به همراه علی شیرازی، هموند شورای مافیایی ارزشیابی هنرمندان هستند.

اینکه سید مجتبا حسینی با وجود دوران مدیریتی خود در موزه ی ملک، آیا توان مدیریت مجموعه ی معاونت هنری را دارد یا خیر را باید به زمان سپرد و شاهد فعالیت های این دست نشانده ی جوان بود. قطعن زمان مشخص خواهد کرد که سیاست های اعمالی از سوی آستان کزایی قدس، چه دگرش هایی در دفتر تجسمی، دفتر موسیقی، اداره ی کل هنرهای نمایشی، کارگروه مد و لباس و همچنین مرکز آموزش و توسعه ایجاد می کند و بر سر موزه ی هنرهای معاصر چه خواهد آمد.

سید مجتبا حسینی
هر چند جای هیچ امیدواری نیست که سید مجتبا حسینی از همان آغاز، به بی قانونی ها و رفتارهای وقاحت آمیز و قلدر موآبانه ی مدیران این معاونت پایان دهد و تخلفات و چپاول های رخ داده را تحت پیگرد قانونی قرار دهد تا آرزوی آغداشلو و چپاول گرانی همچون او تعبیر نگردد.

اما پرسش اینست که آیا وزیر ارشاد رژیم، برای خلاص شدن از اختلافاتی که با آستان کزایی قدس بر سر مسائل گوناگون از جمله برگزاری کنسرت های موسیقی دارد، راهی به جز پیشکش کردن این معاونت به آستان کزایی قدس نداشته است ؟! به راستی دولت آخوند روحانی در قبال این واگزاری چه دریافت کرده است ؟؟ این چه وزارت ارشادی است که در درازنای نزدیک به چهل سال فعالیت خود تحمیلگر، هنوز در قحط الرجال به سر می برد و مجبور است دست به دامان نهادهای دیگر به ویژه نهادی فاسد همچون آستان کزایی قدس شود ؟؟

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د