رد شدن به محتوای اصلی

نامه ی شاهنشاه و هویدا پیرامون ایجاد متروی تهران

نامه ی محرمانه نخست وزیر "امیر عباس هویدا" به مهندس "محمدعلی صفی اصفیا" وزیر مشاور و نایب نخست‌ وزیر در امور عمرانی و اقتصادی کشور، در مورد تشکیل نشست شورای اقتصاد پیرامون ایجاد مترو در تهران به سال ۱۳۵۳:


جناب آقای صفی اصفیا
وزیر مشاور و نایب نخست‌ وزیر در امور عمرانی و اقتصادی

در جلسه‌ ی مورخ ۲۹ مهر ماه ۱۳۵۳، شورای اقتصاد که در پیشگاه مبارک اعلا حضرت همایون شاهنشاه آریامهر تشکیل شد و جناب عالی نیز افتخار شرفیابی داشتید، در مورد ایجاد مترو در تهران به شرف عرض رساندید:

"بعد از مطالعاتی که فرانسوی ها در مورد ترافیک تهران به عمل آوردند و براساس آن طرح مقدماتی مترو را تهیه کردند، به این نتیجه رسیدیم که مسئولیت ایجاد و اداره‌ ی متروی تهران، به سازمان مستقلی وابسته به شهرداری تهران و تحت‌  نظر یک مدیر عامل اداره شود و ضمنن به منظور آنکه در مورد کندن خیابان ها و کابل‌ گزاری و عملیاتی نظیر آن، هماهنگی به وجود آید، شورایی نیز به وجود آید که وزارتخانه‌ ها و سازمان های ذینفع چون وزارت کشور، پست و تلگراف و تلفن و آب و برق، در آن عضویت داشته باشند. دیگر آنکه، چون فرانسوی ها با این طرح آشنایی کافی دارند، به عنوان مهندس مشاور، کارهای مربوط را انجام دهند، ولی خرید وسائل و لوازم و انجام ساختمان ها به هر ترتیب که صلاح و لازم باشد، از راه مناقصه انجام شود. برای سازمان فوق، اساسنامه‌ ای نیز تهیه شده و در شرف تکمیل است. اگر اجازه بفرمایند، به فرانسوی ها اطلاع داده شود که برای اتمام کار قرارداد، مراجعه کنند و ضمنن اساسنامه ی فوق نیز، به طور نهایی تهیه شود".



شاهنشاه آریامهر فرمودند:

"بسیار خوب. زودتر این کار را بکنید. چون با وضع فعلی ترافیک و وضع تورم جهانی، تجدید نظر در قیمت بنزین و افزایش آن دشوار است. زیرا بدون آنکه وسیله‌ ی نقلیه ی مناسبی در اختیار مردم بگزاریم، قیمت بنزین و کرایه ی اتوبوس و تاکسی را نمی توان بالا برد. از اینرو، چاره‌ ای جز ساختن مترو نخواهد بود، ولی در سیاست‌ های نهایی برای وادار کردن مردم به مصرف کمتر بنزین، ناچار قیمت آن را بالا خواهیم برد و پس از آنکه کار مترو تمام شد، با خیال راحت می توانیم قیمت بنزین و کرایه ی اتوبوس و تاکسی را در حد معقولی تعیین کنیم و کسی نیز ناراحت نخواهد شد، زیرا در آن صورت، تاثیر منفی در زندگی و کار مردم نخواهد داشت."

در اجرای اوامر مطاع ملوکانه متمنی است اقدام لازم را به عمل آورده و نتیجه را برای تقدیم گزارش به حضور مبارک شاهانه اعلام فرمایید.

نخست‌ وزیر



صفی اصفیا

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د