رد شدن به محتوای اصلی

خروج آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، چرا؟!

چنین به نظر می رسد، که پرزیدنت ترامپ و اعضای دولت او بر آن می باشند؛ که از هر طریق ممکن، به پاکسازی چهره های بی اعتبار بعضی از نهادهای بین المللی بپردازند. بر این اساس، مهم ترین کنش های سیاسی خویش را، بر پایه خروج این کشور، از آنچه که در مصوبه های بین المللی اعضای سازمان ملل متحد گنجانده شده متمرکز می کنند. با آنکه خود آمریکائی ها نیز یکی از امضاء کنندگان آن توافق ها و قراردادها بوده و هستند. می خواهند که نارضایتی شان از کردارهای ناصحیح سایر اعضای امضاء کننده آن قرارداد، را با اعمال این شیوه به ایشان برسانند. و یا با خروج آنها از قراردادهای منعقد شده میان برخی از کشورهای قدرتمند جهان، که مملکت خودشان هم از آن جمله محسوب می شود، بتوانند به دیگران یا به هم گروه های خویش بفهمانند: با آن که دولت های حکومت آمریکا نیز، در بسته شدن بسیاری از آن پیمان های بین المللی نقش داشته و دارند.

اما به دلایلی که برای دولت پرزیدنت ترامپ مسجل می باشند؛ و این دولت به وضوح می داند، که چه علت هائی موجب تخطی برخی از اعضای آن پیمان ها، از آنچه که در بطن به تصویب رسیده آن قرارداد ها وجود دارند می گردند؛ و ایشان به دلایلی که خود می دانند، از آن رویدادها ناراضی هستند؛ و دیگر هیچگونه تمایلی به حضور بیشتر در کنار آن گروه های خاطی را ندارند. و با خروج از آن پیمان ها، دیدگاه مخالف خویش از آن مصوبه ها را، با چنین روشی در پرونده آن مصوبه ها متمرکز نمایند!

در روزهای گذشته، بر اساس گزارش یک منبع مطلع آمریکائی به خبرگزاری رویترز در فرانسه، احتمال اجرائی شدن تصمیم دولتمردان آمریکائی، برای خروج ایالات متحده از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بسیار زیاد به نظر می رسید. منبع مربوطه در این رابطه گفته بود: « این اجلاس قرار است که از روز دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ خورشیدی آغاز گردد؛ و تا نیمه تیرماه نیز ادامه داشته باشد. اما همانگونه که از تصمیمات ناگهانی دولت پرزیدنت دونالد ترامپ تجربه کافی را داریم؛ این امر نیز به طور یکباره و نا به هنگام، و بدون اطلاعرسانی قبلی از سوی دولت آمریکا به مرحله اجرا گذاشته شد. و در روز سه شنبه نوزدهم ماه ژوئن ۲۰۱۸ میلادی، آمریکا به طور رسمی خروج خود از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را علنی نمود!

دونالد ترامپ از بدو تشکیل دادن کابینه خود و شروع به کار خویش، خواستار اعمال اصلاحات در ساختار شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، که مقر آن در شهر ژنو در کشور سوئیس است شده بود!

اصلاحات خواسته شده از سوی دولت پرزیدنت ترامپ، در زمینه های - عدم تصاحب کرسی های مدیریتی در این نهاد(شورای حقوق بشر سازمان ملل )، توسط کشورهائی است؛ که حکومت شان پیشینه منفی در رعایت حقوق بشر در آن سرزمین را دارند. - رسیدگی های ناعادلانه و غیر عینی به پرونده های حقوق بشری برخی کشورها، - و تعصب غیر معقول و غیر منطقی علیه کشور اسرائیل، توسط غصب کنندگان کرسی های نهاد حقوق بشر سازمان ملل متحد بوده است!

خانم نیکی هیلی نماینده دایمی آمریکا در سازمان ملل، در یکی از جلسات شورای امنیت این سازمان، موضوع تعصب بی جا علیه اسرائیل در این شورا را پیش کشید. وی عدم محکومیت حملات موشکی حماس به اسرائیل در شورای امنیت را، امری ظالمانه دانسته است. اما از نظر او در همین حال، شورای حقوق بشر سازمان ملل، مجوز حق تحقیق در باره اسرائیل از خود را تشکیل می دهد!

خانم هیلی معتقد است: مانند همه اجلاس های پیشین شورای حقوق بشر، این نهاد بین المللی، به بررسی وضعیت حقوق بشری در ایران پرداخته، اما هنوز هیچ واکنشی به رفتار متعصبانه برخی از اعضای خود، نسبت اسرائیل را مورد بحث و تفحص قرار نداده است. در گزارش پیشین گزارشگر ویژه سازمان ملل، که از بیست و ششم بهمن سال پیش، و تا سوم فروردین امسال برگزار شده بوده است. در بخشی از گزارش خود، به مسائلی اشاره نموده، که به نقض کامل حقوق بشر در ایران مربوط می شوند. وی در باره نقض کامل حقوق بشر در ایران، از دستگیری فعالان و منتقدان سیاسی، برای سرکوب آزادی بیان در ایران، و همچنین شکنجه آنها در این کشور، به رغم وعده هائی که برای اصلاحات داده بودند انتقاد کرده است!

او به تظاهرات خیابانی مردم ایران در دیماه سال پیش اشاره داشته است؛ و آن را در اعتراض به فساد و وضعیت بد اقتصادی عنوان نمود. در این گزارش آمده است؛ که این تظاهرات بعد از اعتراض های سال ۲۰۰۹، از گسترده ترین تظاهرات در ایران بوده، که در جریان آن بیش از بیست تن کشته و ۴۵۰ تن هم دستگیر شده اند. گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، همچنین به رفتار حکومت جمهوری اسلامی با خبرنگاران، و خانواده های ایشان در ایران اشاره کرده و گفته است؛ که حکومت جمهوری اسلامی به بازداشت و آزار خبرنگاران و خانواده های آنها ادامه می دهد!

دولت کنونی ایالات متحده در صدد است؛ که به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بگوید: در هر کجا اگر مساله « یک بام و دو هوا » کاربرد داشته باشد؛ در هر بخشی که مربوط به رعایت حقوق انسان ها، آن هم از سوی مراجع والای بین المللی مانند شورای حقوق بشر ملل متحد، کوچک ترین کاربردی، و کم ترین معنائی از اعراب را ندارد. چرا که اگر قرار باشد در چنین نهادی، میان اعضای آن در ارائه امتیازهائی که حق آنها است فرق گذاشت و تفاوت قائل شد؛ و اگر به انجام رساندن امری توسط یکی از اعضای سازمان(یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد) امتیازی داده بشود؛ اما همین امتیاز را به آن دیگری که او نیز مشمول دریافت نمودن آن باشد داده نشود؟ به آشکارا مشخص خواهد بود؛ که این نهاد میان آنها تفاوت غیر عادلانه قائل است؛ و به زبان ساده به آن که باید اعتبار بدهد نمی دهد؛ و به آن که باید به خاطر اشتباهات مکرر و کردار ضد بشری اش، او را مورد اعتراض خود قرار بدهد چنین نمی کند!

به همین لحاظ و با توجه به خطای فاحش این نهاد باید گفت: « وای به روزی که بگندد نمک » !

محترم مومنی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د