رد شدن به محتوای اصلی

#پان_ایرانیسم_حکومتی: "جان ایران فدای فلستین"

جان ملت به جان لب آمده ی ایران از ستم های اسلام و مزدوران آخوند و سپاهیش، از دید دست نشاندگان اپوزوسیون نمای خارج نشینی چون "امید دانا"، به "جانم فدای فلستین" تحریف و تعبیر شده است. مزدورانی که ضمن پدافند آشکار از جریان های نژاد پرستانه ی نازییستی و هواداری از هیتلر آدمخوار، خود یکی جرثومه ی فاشیست و ضد یهودی هستند که نمی توانند درد خواسته ی نابودی اسراییلشان را پنهان کنند.


به گفته ی خودش، چون در غرب نمی تواند آشکارا خواهان نابودی کشور و موجودیت اسراییل شود، سربسته به همین اندازه اکتفا می کند که با پرچم تروریست های الله پرست فلستینی فرتور بیندازد، چپیه ی عربی اسلامی که نشان ویژه ی اوباش غزه نشین است را از گردن آویزان کند و با کودکان مغزشویی شده و الله زده ی فلستینی فرتور بیندازد. بی شرمانه سخن می گوید و موجی از نفرت پراکنی علیه همه را به وجود آورده است.

اگر خردورزی لهستان را سوئد می داشت، می توانست از ورود پناهجونمایان و اپوزوسیون نمایان جعلی رژیم جلوگیری کند تا در این کشور هم امنیتی به اندازه ی لهستان بر پا باشد. امید دانا از سرکرده ی حزب "سومکا" به نام "داوود منشی زاده" که در واقع حزب نازیست ایران بود، آشکارا پشتیبانی می کند. این رفتار از سوی دین باره ای رخ می دهد که بارها از دمکراسی اعلام نفرت و انزجار کرده و مخالف دمکراسی است.



به دیگر سخن، در دمکراسی غرب خوش نشینی می کند و از نان و آب مفت سوسیال این کشور می خورد و به همان دمکراسی فحش و ناسزا می گوید !!


عمده ی سخن فاشیست های آریا باز که چاشنی گندیده ی زرتشت پرستی را به کار خود افزوده اند، یکی همسویی و پشتیبانی تمام عیار از سیاست های جمهوری اسلامی، هم در کشورمان ایران و هم در برون مرز و منطقه است. سخنانی که گوش هیچ میهن پرست براندازی به شنیدنش بدهکار نیست و میان یاوه های سرکردگان رژیم و چاه خلای اسلام فرقی نمی گزارد را، این امید دانای در سوئد نشسته است که نشخوار می کند و به خورد مشتی نوچه فاشیست آریا باز می دهد. هوای اپوزوسیون را آلوده و بزر کینه و نفرت را می پراکند.

آنچه که ولایت فقیه در سوریه می خواهد، دسترسی داشتن پیوسته و امن و باز گزاشتن راه سوریه و عراق برای رسیدن به اسراییل است و آنچه که این ملیجک فاشیست از آن پشتیبانی کرده است، همان سیاست ضد ایرانی و ضد اسراییلی است که کادو پیچ شده و با ترفند سفسته و دروغ پردازی هوچی گرانه ی ویژه ی این کرم کون، به عنوان "منافع ملی" تحریف و قرقره می شود.

این دست پان ایرانیست های حکومتی را سال ها پیش شناسایی کردم و از برای همین رویکردهای رژیم کوکی این جریان های فاشیست بود که از این به اصطلاح حزب کزایی بیرون آمدم.

در ویدیویی دیگر که در زیر خواهید دید، سخنی از یکی از مزدوران پیشین مصدق الهی جمهوری اسلامی به نام "داریوش فروهر" آورده می شود که وی نیز روزگاری هم از بنیانگزاران حزب کزایی پان ایرانیست و هم سپس همچون همتای ملعون دیگرش "پزشک پور"، از کاسه لیسان خمینی حرامزاده بود. فرجام خیانت به میهن با نام و نشان میهن، برای او چیزی جز سلاخی شدن به دست همان اخوی ها و حاجی برادرها و بسیجی سپاهی های لاشی زاده نبود. اکنون این کودن کروات بسته ی پشم بر رخسار، در اندر خم کوچه های وهم خود و در عن و گه رژیم اسلامی و آداب خلا رفتن زرتشتی خود می لولد و می پندارد که سایه ی شوم جمهوری اسلامی سراغ مزدوران خودش نمی آید !!


درد و ورم انگل های حکومت انگل نشان، جز عرب و جز اسلام نیست. همه چیز دیگر، تنها بهانه و دستاویز و ابزاری است برای تداوم حکومت اسلامی کردن حرامیان ولایت فقیه بر ملت سخت سرکوب شده ی مان.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د