رد شدن به محتوای اصلی

خیزش آینده ی مردم علیه رژیم، "یک انفجار است"

به بهانه های واهی گسترش فقر و نهادینه شدن فحشا و دزدی نفت ایران و چپاول سرمایه های ملیمان، ابرقدرت های شرق و غرب به سرکردگی فراماسونری جهانی انگل ستان، آمریکایی ها را دوباره برانگیخت تا با خیانت به شاهنشاهی ایران، یکی از مرتجع ترین آخوندهای کلان شیاد یعنی خمینی حرامزاده را به جان ایران بیندازد.


روزگاری که البته در ایران فقر بود، اما حکومت ایرانی بود و آنچه که نیازمند اصلاح بود را با شورش و اغتشاش و خرابکاری، تبدیل به گودال جهنمی کردند که تا به امروز ایرانیان در آن می سوزند، ایران می رفت تا تا اندک اندک نیازهای همه جانبه ی کشور را برطرف سازد و البته لازمه ی این کار، حکومت قانون و دولتی ملی بود که هر دو با شورش ۵۷ از دست رفت.

خمینی حرامزاده که ده سالی بر اریکه ی قدرت مطلقه ی کشور به ضحاکی رسید، ده ها هزار تن ایرانی را به مسلخ برد و یک ویرانی پایدار با ریشه هایی انقلابی و نیز جنگی خانمان سوز را بر کشور و آینده ی نسل هایمان تحمیل کرد. او در حالی که در کاخ خود در بهترین و گران قیمت ترین جای تهران لانه گزیده بود، کودک سربازان خانواده های تنگدست و فقیر و از همه جا بی خبر را به جنگی نابرابر فرستاد و نام آن را "بسیج مردمی" گزاشت.

بسیجی که اگر سازمان تروریستی سپاه که ارتش شخصی این حرامزاده بود، وجود نمی داشت، هرگز به ورته ی هلاک نمی افتاد.


خمینی زادگان که گوشت دم توپ هستند و خوش نشینانه در برون مرز در اروپا و آمریکا و کانادا، در کاخ ها و باغ های اشرافی خود به عیش و نوش و پوزخند به ملت سفیه آرمان خواه، پوزخند می زنند، بدانند که روزگار همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد و این روزگار رو به پایان است و مردم ایران از همه چیز از ستم و تبعیض و خودکامگی و زندان و شکنجه و کشتار و سرکوب و دزدی و تحقیر و بی احترامی های سازمان یافته ی سیاسی و مذهبی و اقتصادی، به تنگاتنگ آمده اند و نزدیک است که راه نفس کشیدنشان بند آید.

در این میان، سخنان آخوند حرامزاده دیکتاتور نخست رژیم را باید شنید که خودشان از ماهیت پلید و چپاولگر خود بهتر از هر کس دیگری آگاهی داشتند و هتا خمینی دجال در این گفتار هشدار می دهد به سرکردگان رژیم که بترسید از آن روزی که یک انفجار حاصل شود.


برای چکاندن کلید انفجارها باید برنامه داشت و اگر برنامه نمی بود، این همه هم رایی مردمی و همراهی اپوزوسیون با خواست های مردم، تاکنون ممکن نشده بود. رژیم به شدت به تکاپو افتاده است و این را هم ما و هم مزدورانش می دانیم که این آتش براندازی، خاموش شدنی نیست. ما دنیا و آخرت موهومتان را به جهنم تبدیل می کنیم و کشورمان و پرچممان و حقوقمان را پس می گیریم.

مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر جمهوری اسلامی...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د