رد شدن به محتوای اصلی

بیرون کشیدن نیم تن اسناد مربوط با بمب اتمی آیت الله از زیر ناف ولایت فقیه

اسراییل درنگ کرد و پاسخی به عرعرهای جمهوری اسلامی در خفقان خود می گفت این دزدی اسناد بمب اتمیش رخ نداده است، نداد و سرانجام اندکی از این اسناد را به خبرنگاران نشان داد. چشم جهان باز بود، اما این بار خواب را از چشمان مماشاتگرانی که خود را به خواب زده بودند هم پرید !!


اندر باب خفت ولایت فقیه با آن همه اُهُم و تلمبش همین بس که نیم تن اسناد بمب اتمیش را که دهه ها آن را کتمان می کرد، از زیر نافش بیرون کشیدند، از مرز خارج ساختند و در اسراییل به نمایش گزاشتند !!

جمهوری اسلامی رژیمی است دیکتاتور، اما دیکتاتوری حقیر که تنها و تنها زورش به مردم بیچاره و سرکوب شده ی کشورمان می رسد. در سوریه بارها با موشک و بمب او را مانند پهن گاو تخت زمین می کنند، ده ها لاشه پاسدار بر روی دستش می گزارند، اما همچنان خفه خون می گیرد، چون سگی که بر خود لرزه زده باشد؛ اما همین رژیم مفلوک تو سری خور، در برابر مردم ستمدیده ی کشورمان همچون دیوی خون آشام، به هیچ کس از زن و مرد و پیر و جوان رحم نمی کند و به دزدی و خون آشامی مشغول است.

آمریکا به لتف دانلد ترامپ، رویکردی واقع بینانه در برابر آیت الله های حرامزاده در پیش گرفته است. دیکتاتور رژیم آیت الله خامنه ای البته راست می گوید که سخن آمریکا نسبت به "دگرش رفتار" رژیم، هیچ تفاوتی با کردار آمریکا در "براندازی جمهوری اسلامی" ندارد، تعارف را کنار باید گزاشت و این لفاظی های سیاسی را نباید اجازه داد تا وقت شعورمان را بیشتر از این بگیرد.


به هر روی ترامپ به خوبی به جمهوری اسلامی فشار آورده است و از پس از خروج آمریکا از توافق نامه ی ننگین "برجام"، همانگونه که رییس جمهور آمریکا نیز آن را اظهار کرد، موج فشارها بر جمهوری اسلامی در فرصتی اندک چندین برابر شده است و مردم کشورمان در تظاهرات علیه رژیم و علیه ستمی که بر آنها روا داشته می شود، خروشان و غران فریادهای "مرگ بر جمهوری اسلامی" و "بی شرف و خائن" نسبت به سرکردگان رژیم سرداده اند.

اکنون که استخوان های عمام حرامزاده ی شان در گورکاخ ۳ ملیارد دلاریش می لرزد، جمهوری اسلامی بداند و آگاه باشد که میان ما مردم ایران و او و موجودیت ننگین تاریخی و اسلامی و به ویژه آخوندیش، به معنای واقعی کلمه "یک دریا خون" وجود دارد و تا روزی که سرنگونی تمامیت این رژیم و پسمانده های مجاهد و توده ای و مصدقی و چپ مغزش را نبینیم، دست از مبارزه و پیکار با ولایت فقیه نخواهیم کشید.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د