رد شدن به محتوای اصلی

انفجار نارنجک در مدرسه و ترور مرد ۲۰ ساله در پیاده رو

مالمو ۱۶ اُم ژولای ۲۰۱۸


روز شنبه ماده منفجره ای به داخل ساختمان مدرسه ی "کارسبی" واقع در منطقه ی "بون شیرکا" در جنوب استکهلم پرتاب شد. روز دوشنبه پلیس تایید کرد که عامل انفجار یک نارنجک دستی بوده که به داخل مدرسه پرتاب و منفجر شده است. انفجار در یک کوریدور مدرسه صورت گرفت، اما مدرسه به خاطر تعطیلات تابستانی خالی بوده است.

"یان یونسون" مدیر مدرسه، به رسانه ها گفت که مدرسه به خاطر این یورش با نارنجک، دچار خساراتی همچون ترک در دیوارها شده و در همه جا سوراخ های کوچک و بزرگ دیده می شود.

هم زمان در همین روز و در ساعت ۲۱:۱۶ در مرکز خرید منطقه ی "روسن گورد مالمو" در جنوب کشور، یک مرد ۲۰ ساله در پیاده روی خیابان ترور شد و به قتل رسید. به گفته ی شاهدان، پیش از قتل صدای شلیک چندین گلوله در خیابان به گوش رسیده است.

در شبکه های اجتماعی تصاویری از جسدی بر روی پیاده رو که با پتوی زرد رنگ پلیس پوشانده شد بود منتشر شده است. دو موتورسوار هر کدام با موتورهایی به رنگ مشکی، در حال متواری شدن از این محل دیده شده اند. پلیس امیدواراست که عاملان قتل در دوربین های مدار بسته ی گوناگونی که در این محله نصب شده است، به ثبت رسیده باشند.

سوئد در طی سال های گزشته با موجی از بزهکاری های سنگین همچون ترورهای خیابانی و قتل های پیاپی دست و پنجه نرم می کند. سوئد تنها کشور اروپای غربی نیز هست که یورش های با نارنجک دستی در محله های مسکونی آن به تکرار روی داده است.

تنها در دو ماه تابستانی گزشته، ژون و ژولای، ۶ نفر با گلوله به قتل رسیده و ۹ تن نیز مجروح شده اند. شمار کل کشته شدگان در درگیری های مسلحانه نیز، از آغاز سال جاری ۹ تن بوده است، آن هم تنها در شهر مالمو !! واپسین قتل در روز سوم ژولای در میدان "نی دالا"ی مالمو صورت گرفت که در طی آن یک مرد ۲۴ ساله به ضرب گلوله از پای در آمد.

هم زمان مقوله ی نظم و قانون و امنیت اجتماعی تبدیل به مهم ترین موضوع برای شهروندان در انتخابات پیش رو شده است. احزاب و سیاستمداران سنتی که بیش از ۳۰ سال زمامداری مسئولیت اصلی فاجعه ای که در سوئد در شرف وقوع است را بر عهده دارند، آماج نوک تیزانتقادات شهروندان قرار دارند.

همه ی دیدگاه سنجی ها حکایت از آن دارد که احزاب سنتی سوئد در انتحابات ۹ سپتامبر، دچار شکستی تاریخی خواهند شد.

منبع: استکهلمیان

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د