رد شدن به محتوای اصلی

به زودی عرعر الله اکبر اذان با بلندگو از مناره ی مساجد در گوشه و کنار جمهوری اسلامی سوئد

اگر اعلا حضرت محمد رضا شاه پهلوی پادشاه فقیدمان، یک مشاور سیاسی سوئدی می داشت، توصیه ی این مشاور به وی برای نگاهداشت حکومت پادشاهی مشروطه و جلوگیری از پیروزی خرابکاران و شورشیان ۵۷ چه می بود ؟


بدون شک مشاور سوئدی پادشاه ایران در راستای آموزه های سیاسی سوئدی به او سفارش می کرد که بر روی صفحه ی تلوزیون ملی ظاهر شود و اعلام کند اکنون که مردم او را نمی خواهند، بدون هر گونه مقاومت در برابر خواست مردم، حاضر به کناره گیری از مقام پاشاهی، ترک کشور و سپردن قدرت و کشور به خمینی حرامزاده است، در صورتی که خمینی دجال شخصن در پیامی خطاب به ملت ایران، تضمین بدهد که:

- حجاب زنان در ایران اجباری نخواهد شد.
- هنرمندان زن قادر به ادامه ی فعالیت بوده و صدایشان ممنوع نخواهد شد.
- هیچ مقام نظامی و سیاسی نظام پیشین در کشور اعدام نخواهد شد.

تضمین هایی که البته خمینی حرامزاده هرگز قادر به دادن آنها نبود، اما بیشتر مردم ایران را به خوبی متوجه می کرد که سرانجام درخواستی که در خیابان ها فریاد می کشند، به کجا خواهد انجامید.

در سوئد و اسولن دمکراسی های غربی، این یکی از رایج ترین شیوه های عریان کردن دستور کار سیاست مدران و احزاب سیاسی است تا مردم بدانند رای آنها به یک حزب سیاسی به خصوص، چه پیامدهایی را می تواند برای آینده ی کشور، جامعه و فرزندنشان به دنبال داشته باشد.

روزگاری سوئد کشوری صلح طلب و امن بود، تقریبن در همه ی زمینه ها
یک الله پرست مهاجر در سوئد به هنگام شورش خیابانی، به صورت یک زن سوئدی آب دهان پرتاب می کند


در حالی که کمتر از شش ماه به انتخابات سرنوشت ساز مجلس سوئد باقی مانده است، رسانه های آزاد این کشور حساس ترین موضوعات برای جامعه را از زیر هر سنگی به بیرون کشیده و به طرف احزاب و شخصیت های سیاسی پرتاب می کنند تا بازتاب آن را به گوش مردمی برسانند که قرار است با اختصاص رای خود به این احزاب، آینده ی خود، فرزندان و کشورشان را رقم بزنند.

از جمله ی این موضوعات، چگونگی پخش "بانگ رجالگان" یا همان "اذان" با بلندگو از مناره ی مساجدی است که با توجه به افزایش سریع شمار جمعیت مسلمانان در سوئد، همانند قارچی سمی در گوشه و کنار سوئد بر پا شده است. موضوع پخش اذان با بلندگو از مناره ی مساجد، اینک احزاب و سیاست مداران دست به عصای سوئد که با فشار رسانه ای مجبور به موضع گیری در برابر آن شده اند را به دردسر تازه ای انداخته است.

احزاب مخالف و موافق با پخش اذان با بلندگو از مناره ی مساجد در سوئد کدامند ؟
احزاب میانه رو، لیبرال، دمکرات مسیحی و دمکرات های سوئد، به روشنی موضعی مخالف در رابطه با پخش اذان با بلندگو از مناره های مساجد اعلام کرده اند. توجیه این چار حزب این است که بردن صدای اذان به منازل آن دسته از شهروندانی که مایل به شنیدن آن نیستند، نقض حریم شخصی این گروه از شهروندان است و هر شهرونی باید حق داشته باشد که در حریم منزل خود از شنیدن هر گونه تبلیغات مذهبی در امان بماند.

حزب چپ سوئد پر و پا قرص ترین موافق پخش اذان با بلندگو از مناره های مساجد در سوئد است (منبع:  بخش خبری ۱۹:۳۰ تلوزیون اس و ت به تاریخ ۱۵ مارچ). توجیه حزب چپ در موافقت با پخش اذان با بلندگو از مناره های مسجد، استناد به "آزادی مذاهب" و در پی آن، حق پخش اذان با بلندگو از مناره های مساجد در سوئد است !!

آنی لوف، رهبر حزب مرکز سوئد

الله پرستان هوادار حزب چپ
یکی از سیاست بازان حزب سبز سوئد:
ما درون حزب، نباید به موج به اصطلاح سوئدی های بیگانه، به عنوان مشکل نگاه کنیم !!
حزب مرکز به رهبری خانم "آنی لوف"، با صراحت اعلام کرده است که حاضر نیست دیدگاه خود را در این رابطه بیان کند. (منبع:  بخش خبری ۱۹:۳۰ تلوزیون اس و ت به تاریخ ۱۵ مارچ) !! موضعی که منجر شده است این حزب در شبکه های اجتماعی به "دغلبازترین" در این رابطه متهم شود.

حزب محیط زیست (سبزها) که همه ی دیدگاه سنجی ها نشان از محو شدن آن در انتخابات سراسری ماه سپتامبر پیش رو دارد و در نتیجه آرای موجودات الله پرست هوادارش با ارزش تر از هر زمان دیگری است، شیوه ی ویژه ی به خود را در رابطه با این موضوع پیش گرفته است. این حزب اعلام نموده که این پرسش اسولن یک پرسش در سطح کلان برای حزب نیست و بهتر است در سطح کمون ها به آن پرداخته شود. رهبران حزب حاضر نشده اند که با صراحت اعلام کنند توصیه ی شان به نمایندگان و سیاست مداران حزب در زمان تصمیم گیری در کمون ها در رابطه با پخش اذان با بلندگو از مناره مساجد چیست (زرنگ بازی و استتار از نوع آخوندهای فکل کراواتی یا همان تقیه ی سیاسی).

هواداران الله پرست حزب سوسیال دمکرات سوئد شعار می دهند:
پناهندگان خوش آمده اند
همه ی درها را باز کنید !!
حزب سوسیال دمکرات نیز با احتیاط بسیار تلاش کرده است تا موضع صریحی در این رابطه نگیرد. اما خانم "نالین پک گول" از سیاست بازان شناخته شده و الله پرست ترک تبار از این حزب، در بخش خبری اکتوئلت ساعت ۲۱ روز ۱۶ مارچ حاضر شد و بخ صورتی پر شور، از پخش عرعرهای الله اکبر با بلندگو از مناره ی مساجد در سوئد دفاع کرد !!

اما اظهار نظر "استفان لوفن" رهبر حزب سوسیال دمکرات در رابطه با پخش کردن یا نکردن اذان با بلند گو از مناره ی مساجد سوئد، به جوکی در شبکه های اجتماعی تبدیل شده است.

زمانی که خبرنگاری این پرسش را خطاب به استفان لوفن رهبر حزب سوسیال دمکرات مطرح نمود که دیدگاهش در رابطه مجاز بودن یا نبودن پخش اذان با بلندگو از مناره ی مساجد در سوئد چیست،  پاسخ وی این بود که اگر مسجد در جایی در مجاورت مراکز صنعتی قرار گرفته باشد که صدای اذان به گوش کسی نرسد ایرادی ندارد.


کاربری در رابطه با اظهارات نخست وزیر می نویسد:
"همه ی فلسفه ی عرعر اذان، جار زدن الله پرستان به تجمع جهت ادای فریضه ی سیاسی عبادی نماز است. مسجدی که در مجاورت کارخانجات و مراکز صنعتی علم شود تا صدای اذان آن به گوش کسی نرسد، با اصل فلسفه ی الله انتر اذان در تضاد است". (این نوشتار ویرایش شده است)

از آنجایی که نشر چنین نقل قولی از زبان رهبر حزب سوسیال دمکرات و نخست وزیر کنونی کشور ممکن است باور نکردنی و نوعی "اخبار جعلی" به دید برسد، فایل ویدیویی آن نیز در یوتوب و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است.

منبع: استکهلمیان



نکته ای که درباره ی اعلا حضرت بیان شد، بسیار درست بود و جای تامل بسیاری داشت، هر چند این سخن بیشتر از سر روشنفکری و تحلیل سیاسی قابل ارزیابی است تا نسخه پیچی برای آن موقعیت و زمان.

اینکه الله پرستان در سوئد، تک تک دندان های این ملت را شمرده اند و توانسته اند با تجربه ای ۱۴۰۰ ساله در تسخیر و اشغال دیگر سرزمین ها و به بردگی گرفتن ملل، بر جهان چیره گشته و بساط امپریالیسم اسلامی خود را بگسترانند، هیچ شکی نیست که همین نقشه را امروزه نیز با ساز و کارهای جهان نوین از جمله به بهانه های دمکراتیک و آزادی خواهی و حقوق بشری، پیاده خواهند کرد.

ما ایرانی ها که افزون بر ۱۴۰۰ سال حکومت های تحمیلی اسلامی، جور رژیم خونریز ولایت فقیه و حکومت مستقیم ملایان را بار دیگر پس از ساسانیان و صفویه چشیده ایم، به خوبی می دانیم که اگر این روند جولان دادن اوباش الله پرست ادامه پیدا کند، چه پیامدهای نکبت باری گریبان سوئد و مردمش را خواهد گرفت.

اما اگر سوئد اتاق فکر دارد و اگر این کشور می خواهد سوئدی که بوده بماند و بهتر شود، ناچار است دست و پای این جماعت دریده ی همیشه طلبکار با صورتک های مظلوم نما را جمع کند و نه تنها عرعر الله اکبر از مساجد غیر قانونی اعلام شود، بلکه در متن کتاب های کزایی آسمانی قرآن، تورات و انجیل، بازنگری قانونی از سوی مجلس، دولت و احزاب انجام گیرد و بخش هایی را که با حقوق بشر، دمکراسی، آزادی بیان و انسان مداری ناسازگار هستند و ترویج جنسیت زدگی به ویژه علیه زنان، تبعیض قومیتی و نژادی، تحمیل عقیده، احکام تروریستی و دست و پا بریدن و گردن زدن و سر بریدن و... را می کنند، غیر قانونی اعلام کنند و این را در چارچوب قانون عرضه دارند تا دین مداران و به ویژه الله پرستان، مجبور به بازنویسی قرآن الکزا شوند.

این امر هر چند به دید دور از دسترس هم بیاید، اما دیدگاه خوبی است برای اندیشیدن که با این گله های زامبی الله پرست چه باید کرد.

مرگ بر جمهوری اسلامی
مرگ بر اصل ولایت فقیه
مرگ بر اسلام

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د