رد شدن به محتوای اصلی

مصدق و ملی‌ کردن نفت

امروز را روز ملی شدن نفت نامیده و تعطیل رسمی کرده‌ اند !!

نخست آنکه تعطیل رسمی امروزT حقیقتن ربطی به نفت ندارد. در هر چار سال، دو سال، روز ۲۹ اسفند، لحظه سال تحویل را دربر دارد. بنا براین امکان ندارد این روز تعطیل نباشد. پیش از ۱۳۳۰ هم تعطیل بود، اگر در گاهنامه ثبت نشده بود. چند سال پیش، در رژیم ولایت فقیه پیشنهادی مطرح شد که در آن ۲۹ اسپند ماه و ۱۲ فروردین ماه حذف شوند !! حال آنکه این حرکت در واقع ضد نوروز بود. چون هم ۲۹ اسپند و هم ۱۲ فروردین، عملن مملکت تعطیل خواهد بود و این کار سرفن در جهت تضعیف نوروز و ۱۳ به در بود که خوشبختانه نتوانستند اجرا کنند.


دوم آنکه بیشتر مردم نمی‌ دانند که در این روز، این مجلس سنا بود که طرح ملی شدن نفت را تصویب کرد نه مجلس شورای ملی که مصدق و جبهه ی ملی در آن حضور داشتند !! مجلس شورای ملی در ۲۷ اسپند ماه این طرح را تصویب کرده بود و این طرح در اردی بهشت ماه ۱۳۳۰ به توشیح شاهنشاه رسید. در اهمیت توشیح شاه همین بس که گروهی به رهبری "حسین علا" نخست‌ وزیر وقت، همچون دولت انگل ستان، به شاه فشار می‌ آوردند که مصوبه را امضا نکرده و وتو کند، که البته شاهنشاه چنین نکرد.

در پی توشیح طرح ملی شدن نفت به دست شاه، حسین علا از دولت استعفا کرد که در پی آن "محمد مصدق" به نخست وزیری رسید. نتیجه اینکه فرایند ملی شدن نفت نمی تواند خیلی به ۲۹ اسپند بازگردد، چون این طرح در ۲۷ اسپند ماه به تصویب مجلس شورای ملی رسید (که اسولن مهم ترین رکن قانون گزاری بود)، در ۲۹ اسپند ماه به تصویب مجلس سنا و در اردی بهشت ماه به توشیح شاهنشاه رسید. در نتیجه، تاریخ نخست و تاریخ سوم (که پایان فرایند قانونی است)، مهم تر از تاریخ دوم خواهد بود و دولت مصدق با نامیدن روز تعطیل ۲۹ اسپند که یا روز جشن نوروز است، به نام روز ملی شدن نفت، حرکتی پوپولیستی و مردم فریبانه انجام داد و جمهوری اسلامی هم به همان راه رفته است.

سوم اینکه بد نیست بدانیم بیشتر قریب به اتفاق هموندان مجلس سنا، نه تنها مصدقی و هوادار جبهه ملی نبودند، که منتقد جدی آنها بودند. همین مجلس سنا با همین هموندان سال ۱۳۳۱، به شکل جدی جلوی مصدق ایستاد و به همین دلیل مصدق و هوادارانش سنا را تعطیل کردند !! تصویب طرح ملی شدن نفت در مجلس سنا که همه ی هموندان آن شاهدوست بودند و اینکه دولت مصدق همین روز را روز ملی شدن نفت نام گزاری کرده، خود نشان می‌ دهد که جناح شاهدوست، دشمن ملی شدن نفت و منافع ملی ایران و دست‌ نشانده ی انگل ستان نبود !! چه، سپس دیدیم که شاه هم این مصوبه را بر خلاف فشار خارجی و دولت وقت ایران، توشیح کرد.

چارم اینکه بد نیست بدانیم در همان مجلس شورای ملی هم که طرح را به تاریخ ۲۷ اسپند ماه ۱۳۲۹ تصویب کرد، بیشتر مجلس هوادار جبهه ی ملی و مصدق و کاشانی نبودند، بلکه مخالف بودند. فراکسیون نهضت ملی در مجلس، در کمینه بود. با این حال، این طرح تصویب شد. نتیجه اینکه، ملی شدن نفت را نه تنها دولت مصدق انجام نداد (که شاید برای بیشتر مردم تاریخ نخوانده ی ایران چنین جا افتاده باشد)، بلکه جبهه ی ملی و جریان نهضت ملی هم آن را بر خلاف میل دیگر نیروهای جامعه انجام نداد، چون آنان در نهادهای قانونی کشور در کمینه ی محض بودند. مجلس با همین ترکیب، طرح‌ های رزم آرا برای مصالحه ی نفتی با انگل ستان را رد کرده بود و مجلس پیشین که هتا مصدق هم در آن نبود، باز هم به پیشنهاد نفتی "گس - گلشاییان" که مورد پشتیبانی دولت ساعد بود، تن نداده بود.


شیر در زنجیر
مصدق السلطنه در بیدادگاه استبداد و استعمار در حال شکنجه
پنجم اینکه مصدق تا پایانه های سال ۱۳۲۹ با ملی شدن نفت موافق نبود. هر چند که با پیشنهادهای دولت رزم‌آرا هم موافق نبود. کاشانی، حایری‌ زاده، بقایی، مکی و حزب خائن توده، سال ها پیش از مصدق در این زمینه مبارزه کرده و نقش بیشتری داشتند. مصدق در دقیقه ی ۹۰ و به دلیل قدرت و اعتبار شخصیش، بازوبند کاپیتانی این جریان را بر دست بست و موافقت خود با ملی شدن نفت را اعلام کرد.

اما رفتارهای مردم فریبانه ی دولت مصدق پس از رسیدن به قدرت و تبلیغات جریانات مصدقی باعث شده که تا امروز، گمان بریم که مصدق و جبهه ی ملی، طرح ملی شدن نفت را از جیب خود درآورده و با رسیدن به قدرت آنرا اجرایی کردند !! حال آنکه آنچه که به راستی ابتکار و دستاورد مصدق و دولتش بود، کوتاه کردن دست بود نه ملی شدن نفت.

همین جستار در حیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د