رد شدن به محتوای اصلی

ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ دانش، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؟

ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺑﺎﻭﺭﺍﻥ می گوﯾﻨﺪ ﮐﻪ دانش ﺑﺸﺮﯼ نمی ﺘﻮﺍﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ نداشتن ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺎ پرسشی ﮐﻪ ﭘﯿﺶ می آید، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺗﮑﺎی ﺑﻪ دانش ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؟


ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺎﺭﭼﻮﺏ دانش، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؟

ﺍﮔﺮ پاسخ آری ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ درازنای ﺗﺎﺭﯾﺦ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ تلاش ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ گوناگون ادعایی، ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؟

ﺁﯾﺎ ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ دانش ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ می کرد، ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ ؟

ﺩﺭ این ﺼﻮﺭﺕ، ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﭘﯿﺎم های ﺍﻭ، مصیبت های ﺯﯾﺎﺩ ﺑﮑﺸﻨﺪ، ﺍﺯ سویی جنگ ها ﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮی های ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻫﻢ ﺩﺭ درازنای ﺗﺎﺭﯾﺦ ﭘﯿﺶ نمی آمد.

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ سویی ﺧﺪﺍ ﺭﺍ آفریدگار دانش ﺑﺪﺍنیم، ﺍﺯ سویی هنگامی که ﻗﺮﺍﺭ می شود ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ، ﺑﻪ ﭼﯿﺰﯼ مانند ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﺎسن ﺿﺪ دانش ﻭ ﺩﺭ ﻧﻔﯽ دانش ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ پاسخ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺣﯿﻄﻪ ی دانش ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ پرسش ﭘﯿﺶ می آید ﮐﻪ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ دینداران ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ انسان ﺑﺎ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺮ دانش، ﻭﺟﻮﺩ نداشتن ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﺪ ؟

ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻨﺎﻗﺾ ﺑﺰﺭﮒ است.

ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ابهام ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺒﺤﺚ وجود دارد، ﭘﺲ چگونه ﺧﺪﺍﺑﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ ﻭﺻﻒ ﻧﺸﺪﻧﯽ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍ سخن می گویند ؟

آنچنان كه تاريخ به ما مى آموزد، ستمگران هميشه در آغاز، رهبرانى مـردم فـريب بوده اند كه با ناسزاگويى به اعـيان، در نزد توده های مردم، ارج و احترام يافته‌ اند.



همین جستار در ایران گلوبال

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د