رد شدن به محتوای اصلی

آخوندها و مقدسین

سعادت و خوشى انسان، حقيقت نهايى و هدف غايى زندگى است و تامين آن بر دوش انسان ها و با تلاش مادى همه جانبه و به کارگيرى آگاهى و خرد آنها امکان پذير است. سعادتى که ناشى از انجام تعهدات، تامين هر چه بيشتر خواسته ها و آرمان های انسانى و ناشى از زيبايى طبيعت، هنر و خلاقيت خواهد بود.


خوشبختی ایی که به زایش شعر و موسيقى و استعدادهاى عالى منجر خواهد شد. اما ماتحت تاثير تبليغات دينى، بسيارى از مردم اين نوع خوشى و سرچشمه ی آن را مادى و فانى و پست تلقى مى کنند و خود را هوادار معنويت و روحانيت مى نامند و وانمود مى کنند که به احساسات و روحيات مادى و "پست" اهميت نمى دهند. اينها خوشبختی را نه در اين جهان، که در "جهانی ديگر" مى خواهند. سرمشق اينها، پيغمبران، قديسان، آيت الله ها، کاردينال ها و اسقف ها و خاخام ها هستند. اما اين موجودات معنوى و روحانى که به "ماديات" اهميت نمى دهند، زندگى تجملى و مرفه خود را از زحمت ديگران تامين مى کنند.

همگى بى خاصيت و مفتخور هستند و باعث ترس و نگرانى و بى شخصيتى براى مردم. کارشان اين است که براى کسانى که زندگيشان را تامين مى کنند، دعا کنند !! ادعا مى کنند که براى راهنمايى و هدايت نوع بشر آمده اند !! اما متکبر، متفرعن و انتقامجو هستند. سردمداران اديان همواره دشمن آزادى و رفاه مادى مردم و دانش و تحقيق و جستجوى بشر براى کسب حقيقت بوده، هستند و خواهند بود. اينها دنيا را با ايمان، نفرت، کينه ی مذهبى و ترس انباشته کرده اند و براى حفظ موقعيتشان هر جنايت و وحشيگرى را مرتکب شده اند. اينها انسان هايى را که کار مى کنند، زحمت مى کشند، زندگى مى کنند، همسران و کودکانشان را دوست دارند، به زندگى عشق مى ورزند، سفر مى کنند، دنيا و زندگى را تجربه مى کنند، نقاشى و تندیس سازى مى کنند و جهان را با عشق و خلاقيت و شور زندگى پر مى کنند، داراى "تمايلات پست مادى" و "بدون معنويات" و "اين جهانی" مى نامند. 


اينها دشمنان زنان، کارگران، آزاد انديشان، دانشمندان، هنرمندان، شاعران و همه ی کسانى هستند که مى خواهند زندگى بهترى را در اين جهان بسازند. اين مقدسان و پيغمبران و روحانيون مى گويند که اين جهان دوره ی موقت و آزمايشى براى زندگى پس از مرگ است و زندگى اين جهانی بايد صرف آماده سازى براى "آن جهان کزا" شود. بر طبق وعده هاى اينان، کسانى که زرزرهای پيغمبران، کاردينال ها و آيت الله ها را گوش کنند، در آن جهان پاداش مى گيرند و دیگران در عذاب همیشگی به سر خواهند برد.


اين معنويون و آخوندها، همواره از کار کردن و زحمت کشيدن متنفر و بيزارند، چيزى به رفاه و ثروت مادى بشريت نيفزوده اند و خود از دستاورد دسترنج ديگران زندگى کرده اند. اينها دشمن خوشى و خوشبختی معصومانه ی انسان ها هستند. ادبيات آنها سراسر اهانت و تحقير نسبت به موجوديت، آگاهى و خرد انسان است. بسيارى از مردم شوربختانه از سر نادانی، عمر خود را صرف خواندن اين متون ابلهانه و پيروى از آنها کرده اند. اين مقدسين و مردان خدا، ادعا مى کنند که نويسنده ی واقعى کتاب های مقدسشان، خداست و هر زن يا مردى اين را نپذيرد، در آتش جهنم تا ابد خواهد سوخت !!

اعظم کم گویان

همین جستار در تریبون زمانه

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د