رد شدن به محتوای اصلی

سند دوستی مامون عباسی با عمام رضا و عمام جواد !!

اندر باب دل و قلوه دادن مامون خون آشام که به دروغ گفته شده رضا گدا را گور به گور کرده است !! این مامون عباسی نه تنها با رضا جیگیلو جیک و پیک داشته، با عمام جعفر که شماره ی ۹ و پس از رضا گدا بوده هم رابطه اش در حد جون جونی بوده !!

همه ی اون فیلم چرندی که جمهوری اسلامی برای رضا گدا و مامون ساخته، یکسره دروغ و کشک و پشمه...

در واقع نه تنها رضا عمام هشتم الله پرستان رافزی از دوستان بسیار بسیار نزدیک مامون عباسی جانشین هارون الرشید بوده است، بلکه مرگ وی نیز بنا بر این سند تاریخی، کار مامون نبوده است و شیعه ی پشت هم انداز و دروغگوی دروغ زن، علت اصلی قتل این سگ مرده رضا گدا را برای سده ها از مردم الله زده ی رافزی، پنهان کرده و آنها را آنچنان مغزشویی کرده که الله پرستان دشمن کسی باشند که از شیفتگان رضا و از مریدان وی و از سینه چاکانش بوده است !!

در واقع همه ی روایت هایی که جمهوری اسلامی از راه رسانه های کزاییش به خورد مردم می دهد، یکسره دروغ و تحریف و قلب واقعیت بیشتر نیست و این مورد درباره ی فیلم هایی که پیرامون زندگی اعلا حضرت هم ساخته شده اند، به شدت صدق می کند. مردم ما می توانند با همین سند، تومار بساط یک عمر دروغگویی و چاپیدن جیب ملت از گور رضا را پایان دهند؛ البته اگر مردم ایران، سوییسی باشند !!


این سند را بخوانید:

اما مامون پر و بال گشود و شاد و خندان شده، روی به "عمام جواد" کرده، گفت:
"دخترم را خواستگاری می کنی ؟!"

آن جناب پاسخ داد:
"آری یا امیر المومنین".

مأمون گفت:
"الحمد لله اقرارا بنعمته و لا اله الا الله اخلاصا لعظمته وصلى الله على محمد عند ذكره !! الله لطفی به مردم نموده و آنها را با استفاده ی مشروع و حلال از نیروی جنسی بی نیاز نموده که به حرام این نیرو را به کار پرند و فرموده است "وانکحوا الايامی منکم و الصالحين من عبادكم و اماءکم ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله والله واسع عليم" !!

اینک "محمد ابن علی ام الفضل، دختر عبد الله مامون را خواستگاری می کند و مهر او را پانصد درهم قرار می دهد. من "ام الفضل" را به ازدواج او درآوردم، آیا شما قبول...

ترجمه ی جلد چارم بحار الانوار
احتجاج هزرط جواد

از دخترم خواستگاری می کنید یا اباجعفر ؟!

هزرط جواد (ق):
"آری یا امیر المومنین، این ازدواج را با همین مهر پذیرفتم".

سپس مامون وليمه داد و مردم از خواص و غیر خواص طبق منصب و موقعیتشان آمدند. ناگاه دیدم که خدمتکاران یک کشتی نقره ای را روی زمین می کشند که در داخل کشتی پارچه های ابریشمی را به جای تناب معمول در کشتی استفاده کرده بودند. کشتی پر از عطر بود. سر و روی خواص را به وسیله ی آن عطرآگین کردند، سپس بردند به مجلسی که سایر مردم بودند، آنها را نیز معطر کردند.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...