رد شدن به محتوای اصلی

قتل عام ۱۱ مرزبان میهن در کردستان؛ تروریست های پیشمگره منتظر انتقامی سخت باشند

در پی یورش تروریستی شب گزشته، تروریست های پیشمرگه ی گروهک تجزیه طلب و پانکرد دمکرات، به پاسگاه موسوم به مرکزی قرارگاه "حمزه سید الشهدا" نیروی زمینی سپاه در روستای "دری" واقع در منطقه ی "مریوان" استان کردستان، چند سرباز مرزبان کشورمان کشتار شدند.


در یورش شب گزشته آدینه ۲۹.۴.۹۷، اشرار و تروریست های گروهک تجزیه طلب دمکرات به پاسگاه مرزی قرارگاه حمزه سید الشهدای نیروی زمینی سپاه واقع در روستای دری منطقه ی مریوان در استان کردستان و انفجار زاغه ی مهمات، شمار ۱۰ تن از مرزبانان کشور را کشتار کردند. در این درگیری، شماری از تروریست های پیشمرگه به هلاکت رسیدند و شماری نیز زخمی شده و فراری گشتند. گروهک های تروریستی و تجزیه طلب پانکرد و مزدورانشان، هیچ گونه پایگاهی نزد ملت ایران به ویژه مردم میهن پرست کردستان ندارند و تروریست ها در انتظار انتقام سخت و مهلک ایران به خاطر ارتکاب به این جنایت باشند.

این درگیری بین نیروهای مرزبانی سپاه پاسداران و گروهک تروریستی دمکرات روی داد که قصد ورود به خاک کشورمان را داشتند. این درگیری در اطراف روستاهای دری و نشکاش رخ داد. تا کنون هیچ یک از گروهک های تروریستی پانکرد مسئولیت این یورش را بر عهده نگرفته اند، اما برخی منابع اعلام کرده اند که این یورش تروریستی از سوی گروهک دمکرات روی داده است. شهرستان مرزی "مریوان" در ۱۳۰ کیلومتری سنندج مرکز استان واقع شده و این استان دارای ۲۲۰ کیلومتر مرز با کشور عراق است.

نام سربازان و مرزبانان جاویدنام درگیری مریوان به شرح زیر است:

۱. شهید مهراب عبدی
۲. شهید قانع کرم ویسه
۳. شهید فرزاد رحیمی
۴. شهید ابراهیم حضرتی
۵. شهید عبدالرحمن خالدی
۶. شهید ایرج رحیمی نیا
۷. شهید آرام فیضی
۸. شهید شادمان مرادی
۹. شهید برهان معین پور
۱۰. شهید طالب محمودی
۱۱. شهید آرش رضایی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...