رد شدن به محتوای اصلی

مسعود ششلول بند

"مسعود فشفشه" زمانی که داشت تو کثافتکاری مترقی می شد. وی سپس بزرگ ترین گروهک تروریستی را سازماندهی کرد که با شعار "مرگدار" ضد امپریالیستی، سرانجام در آغوش آمریکا، فرانسه و عرعربستان غش کرد.


مسعود یکی از نوابغ سیاسی و نظامی جهان بود که شوربختانه در اثر بیماری ایدز جان به جان آفرین موهومش تسلیم کرد، اما دغدغه ی نبوغ سیاسیش او را واداشت تا پس از مرگ همچنان برای دربندان روسیاه فرقه اش، از سرسرای آخرت موهوم پیام صوتی بفرستد !!

او که پس از مرگ همنشین اله بیت عصمت و طهارت و نصرت شده بود، از مواهبی همچون هوریان و چشمه ی شراب در بهشت الکزا نیز بهره مند شد و هتا توانست با دهختر پیامبر اسلام فاتی زهار (ج) که در بهشت و در زیر درخت توبا، تبدیل به "هور العین" شده بود، کامجویی نماید.

بیوه ی دو شوهر وی "مریم قجر" اما، همچنان در خماری روزهای خوش پادگان اشرف و در حسرت همان شوهر بی غیرت نخستش "مهدی ابریشمچی" می سوزد و نه راه پیش دارد و نه راه پس !! البته گفتنی است سازمان های اطلاعاتی و بنگاه های رسانه ای رژیم، سر خود او را به شاهزاده عرعربستان شوهر داده اند.

مسعود با پولی که توانسته با عرق جبین و کدم یمین !! در زمان زندان و در روزگار ستم شاهی در زیر بالشتش جمع کند، پس از خروج از کشور بچه های محل را جمع کرد و برای آنها تانک و زره پوش و هزار و یک اسباب بازی جنگی دیگر خرید و آنها را آماده ی شهادت و قرب به حق نمود. او همیشه حسرت می خورد که چرا خودش عرضه ی شهادت به این شیرینی را ندارد !!


با این همت و با این بلند نظری و نبوغ نظامی و سیاسی بود که عملیات خروشان جاوید فروغ جوشیدن گرفت و مفتضحانه ترین شکست نظامی، راهبردی و سیاسی و در عین حال شکوهمند ترین عروج به دروازه های بهشت الکزا برای سربازان دانشمند و جان بر کفش رقم خورد.

هر ساله و به یاد شهیدان تاق و جفت عملیات مزبور، در زمان معینی به مدت یک دقیقه، سرود ای گوز ای مجاهد ای مظهر علف خوانده می شود.

سربازان کنونی فرقه که اکنون به سن بازنشستگی از دنیا و آخرت رسیده اند نیز، همچنان به امید هوریان در بهشت و برقراری عدالت مارکسیستی اسلامی در ایران، دست از تلاش برنداشته و با خیزی تازه و همچون ماری زخمی، به همه ی مخالفان خود یعنی به همه ی ملت ایران یورش می آورند و برخی را به جرم مزدور بودن رژیم و برخی را به جرم پادشاهی خواهی و باز هم با انگ مزدور رژیم بودن، به چالش های اساسی می کشند.


یکی از این چالش ها، پرداخت صدها هزار دلار پول به پیر و پاتال های بانفوذ و کم نفوذ و حریص فرنگی است که در جهان سیاست ندای "بمب بمب ایران" را سرمی دادند (مککین). در این راستا، شورای حقوق بشر شورای ملی مقاومت، در بیانیه ای خواستار تنبیه صداهای مخالف شد و با کتمان این واقعیت که رویکرد درست سازمان در گزشته باعث شده بود جان چندین افسر ایرانی و آمریکایی در عملیات های ترور به اصطلاح انقلابی گرفته شود، ابراز پشیمانی کرد و بدینگونه، آمریکا و فرانسه اجازه ی ایجاد دفتر سیاسی به این فرقه را در پاییتخت های خود دادند.

به امید نابودی خون بر شمشیر!

مرگ بر مجاهد
مرگ بر ملا

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...