رد شدن به محتوای اصلی

شکایت فعال حزب چپ از گروه ف. بوکی به پلیس: "از نوجوانان افعان سو استفاده ی جنسی می کنند"

بحران عاطفی و جنسی در سوئد بیداد می کند
پیرزنان حشری "سوئد" را بشناسید

"استفان لیندکویست" فعال حزب چپ در شهر "هرنوساند"، شکایتی از یک گروه بزرگ و شناخته شده ی ف. بوک در سوئد که در رابطه با جلوگیری از اخراج نوجوانان تبعه ی افغانستان فعالیت می کند، تسلیم پلیس کرده است.


این فعال حزب چپ که سال ها به عنوان مدافع حقوق پناهندگی و نیز پشتیبانی از نوجوانان افغان در سوئد فعال بوده است، خود تا همین چند روز پیش یکی از فعالان در گروه ف. بوکی بوده است، اما اینک ضمن ترک این گروه ف. بوکی، شکایتی علیه ۱۰ نفر از فعالان این گروه تسلیم پلیس کرده است.

به گفته این فعال حزب چپ، مردان و به ویژه زنان میانسال و مسنی که در این گروه ف. بوکی در لوای حمایت از نوجوانان متقاضی پناهندگی افغان فعالیت می کنند، به شکلی سازمان یافته از این نوجوانان سو استفاده های جنسی کرده اند. برخی از موارد سو استفاده ی جنسی، از سوی شماری از این نوجوانان تایید شده است.


استفان لیندکویست می گوید که به دنبال افشاگری در این زمینه و تسلیم شکایت از ۱۰ نفر از فعالان این گروه، دسترسی وی به آن لغو و شناسه ی کاربری وی در آن "مسدود" شده است. این فعال حزب چپ می گوید که با وجود اطلاع رسانی به گردانندگان فعال این گروه در رابطه با موارد متعدد سو استفاده ی جنسی از نوجوانان، آنها نه تنها حاضر به گزارش به پلیس نشده اند، بلکه تلاش کرده اند تا از بازتاب این امر جلوگیری کنند.

به گفته ی این فعال حزب چپ، از آنجایی که بسیاری از این نوجوانان اقامت ندارند و به صورت غیر قانونی در سوئد زندگی می کنند، جرات مراجعه به پلیس و شکایت از سو استفاده هایی که از آنها می شود را ندارند.

استفان لیندکویست در جستاری در این رابطه، در حساب رسمی ف. بوک خود می نویسد:

"در یکی از بزرگ ترین گروه های ف. بوکی که برای جلوگیری از اخراج پسران افغان تلاش می کند، هم زمان یک سو استفاده ی جنسی چندش آور از این پسران در جریان است. زنانی بی وجدان، به این پسران که مدارک اقامت ندارند، در ازای سو استفاده ی جنسی، غذا و مسکن ارائه می کنند. بسیاری از این پسران از راه این گروه ف. بوکی با من در تماس بوده و فاش کرده اند که چگونه پیره زنان بی وجدان و در مواردی نیز چند مرد، از آنها سو استفاده می کنند. این پسران به من گفته اند که چگونه از آنها به عنوان برده جهت انجام کارهای خانه گرفته تا سو استفاده ها و تجاوزات شنیع جنسی سو استفاده می شود.


دهشت انگیز تر از همه این است که آنهایی که مسئولین این گروه هستند، حاضر به انجام اقدامی در این رابطه نشده اند و حاضر به تایید گزارش اطلاعاتی که در اختیارشان قرار گرفته به پلیس نیستند . تنها کاری که در برخی موارد می کنند، مسدود کردن متجاوزان است. مسئولین این گروه ف. بوکی می گویند که چنانچه این تجاوزات را به پلیس گزارش کنند، بهانه به دست نژاد پرستان خواهند داد. کارکرد مسئولین این گروه، به شدت چندش آور است. همه باید در سایه ی "#من_هم" متوجه شده باشند که خاموش ماندن در اینگونه مواقع تا چه اندازه خطرناک است، به ویژه برای این پسران که مورد ستم واقع شده اند. گردانندگان گروه پس از آن که این اطلاعات را در اختیارشان قرار دادم، مرا مسدود کردند.

خود این پسران امکان شکایت به پلیس را ندارند چون مدرک اقامتی ندارند و غیر قانونی در کشور به سر می برند و این موضوع، کارکرد این زنان مسن بی وجدان را مشمئز کننده تر می کند. یا این گروه را تعطیل کنید و یا در رابطه با افرادی که در آن هستند احساس مسئولیت داشته باشید. مسئولیت این تجاوزات جنسی بر عهده ی این زنان و مردانی است که به خود اجازه ی چنین سو استفاده ای را داده اند. طبیعتن من شکایتی در این رابطه تسلیم پلیس کرده ام و به آنهایی که مایل بودند، کمک ارائه شده است.


این فعال حزب چپ در گفتگویی می گوید که از ۱۰ نفر، ۸ زن و ۲ مرد فعال در این گروه ف. بوکی، به پلیس شکایت کرده است. افرادی که سو استفاده ی جنسی آنها از این پسران جوان به استناد شهود، برای وی تایید شده است. وی می افزاید:

"یکی از آنها مردی است که به یکی از این نوجوانان مسکن و غذا ارائه کرده و در همان شب نخست، در برابر او دست به خود ارضایی زده است. این وضعیت یک ماه ادامه داشته است. شب آخر که به این پسر تجاوز شده، وی از منزل این مرد گریخته است. این اتفاق چند ماه پیش در شهر مالمو رخ داده و به پلیس گزارش شده است. اطلاع یافتن از چنین وقایعی، برای مقامات مسئول بسیار دشوار است، زیرا این پسران تنها به شکل غیر قانونی در سوئد به سر می برند و جرات مراجعه به پلیس و گزارش واقعه و یا شهادت دادن در رابطه با آن را ندارند.

سو استفاده ی جنسی از نوجوانان متقاضی پناهندگی تبعه ی افغانستان از سوی زنان میانسال و پیر در سوئد، پیشتر نیز چندین بار در رسانه ها و شبکه های اجتماعی این کشور بازتاب یافته است.

منبع: استکهلمیان

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...