دکتر "ابراهیم بنی احمد" همیشه سر کلاس در دانشگاه دوست داشت از خاطرات جوانیش بگوید تا شاید ما پی به ارزش های زندگی ببریم.
تعریف می کرد:
"روزی که قرار شد در سال ۱۳۰۹ من برای ادامه تحصیل به فرانسه بروم، وزیر علوم گفت نخست باید همگی به کاخ سعد آباد بروید تا رضا شاه شما را ببیند و برای شما حرف بزند، بعد عازم می شوید. برای همه ی ما کت و شلوار خریدند. من گیوه پایم بود !! همه گیوه پایشان بود و کسی تا آن زمان "کفش" نپوشیده بود !! برای همه کفش خریدند.
کت و شلوارهایمان را پوشیدیم و کفش هایمان را به پا کردیم و رفتیم کاخ سعد آباد دیدن رضا شاه. ۴۰ نفر بودیم. رضا شاه سخنرانی کوتاهی کرد و گفت: «سعی کنید هر کجا رفتید ایرانی باشید و ایرانی بمانید. به ایران برگردید و فردای ایران را شماها باید بسازید...».
من به فرانسه رفتم. با سختی ومشقت زیادی درس خواندم. جنگ جهانی دوم بود و دولت با سختی برای ما پول می فرستاد. گاهی دو ماه می شد که پول نداشتیم. بالاخره جنگ تمام شد. من هم درسم در دانشگاه تمام شد. روزی که شاگرد اول دانشگاه شدم، قرار شد ژنرال "دگل" نشان "لژیور دونور" به شاگرد اولی ها بدهد. من کفشی را که رضا شاه برایم خریده بود و هنوز به یادگار نو نگاه داشته بودم را پوشیدم و به کاخ الیزه رفتم. وقتی نشان را ژنرال دگل به کت من زد، نمی خواستم فراموش کنم که اگر رضا شاه بزرگ نبود، من ایرانی هنوز گیوه پایم بود.. ..."
نادر گرامیان
همین جستار در تریبون زمانه
تعریف می کرد:
"روزی که قرار شد در سال ۱۳۰۹ من برای ادامه تحصیل به فرانسه بروم، وزیر علوم گفت نخست باید همگی به کاخ سعد آباد بروید تا رضا شاه شما را ببیند و برای شما حرف بزند، بعد عازم می شوید. برای همه ی ما کت و شلوار خریدند. من گیوه پایم بود !! همه گیوه پایشان بود و کسی تا آن زمان "کفش" نپوشیده بود !! برای همه کفش خریدند.
کت و شلوارهایمان را پوشیدیم و کفش هایمان را به پا کردیم و رفتیم کاخ سعد آباد دیدن رضا شاه. ۴۰ نفر بودیم. رضا شاه سخنرانی کوتاهی کرد و گفت: «سعی کنید هر کجا رفتید ایرانی باشید و ایرانی بمانید. به ایران برگردید و فردای ایران را شماها باید بسازید...».
من به فرانسه رفتم. با سختی ومشقت زیادی درس خواندم. جنگ جهانی دوم بود و دولت با سختی برای ما پول می فرستاد. گاهی دو ماه می شد که پول نداشتیم. بالاخره جنگ تمام شد. من هم درسم در دانشگاه تمام شد. روزی که شاگرد اول دانشگاه شدم، قرار شد ژنرال "دگل" نشان "لژیور دونور" به شاگرد اولی ها بدهد. من کفشی را که رضا شاه برایم خریده بود و هنوز به یادگار نو نگاه داشته بودم را پوشیدم و به کاخ الیزه رفتم. وقتی نشان را ژنرال دگل به کت من زد، نمی خواستم فراموش کنم که اگر رضا شاه بزرگ نبود، من ایرانی هنوز گیوه پایم بود.. ..."
نادر گرامیان
همین جستار در تریبون زمانه
نظرات