رد شدن به محتوای اصلی

عمام رضا به آب انگور، چیپس و ماست علاقه داشته

همین عبارت کافی بود تا الله پرستان ماتحت سوزی کنند. امیرحسین میراسماعیلی خبرنگار روزنامه ی "جهان صنعت" بود که با شاجاعت تمام، در دل جمهوری اسلامی یک واقعیت ضد دینی و ضد ائمه ای را توییت کرد:

"عمام رضا به آب انگور، چیپس و ماست علاقه داشته".


مزدوران حزب الله که این آزادی بیان را توهین به مزخرفات مقدس دینی خود می دانند، از وی به دادگاه کزایی عدل اسلامی شکایت کرده اند که چرا باید آزادی بیان به گونه ای باشد که فرد بتواند گستاخانه با قدیسان و عمامان و دیوسان الله (پیامبران و عن بیا) در این شوخی کرده یا متلک بپراند یا آنها را به ریشخند بگیرد !! و پاسخ این دله های الله پرست اینست که: "خوب آزادی بیانی که گزنده و مخالف نباشد، به درد لای جرز دیوار می خورد".

اما سوزش تروریست های داعشی وطنی تنها بر سر عرق خوری مجازی هزرط رضا گدا نبوده است، بلکه آنها از این نیز برآشفته اند که این خبرنگار همچنین نوشته است:

"دوستانی که ادعا می کنند مسلمانند، چرا تهدید به اسید پاشی و قتل می کنند ؟
 بر فرض گناهکار بودن من، دین ما گفته اینطور برخورد کنید ؟"

و البته حزب الله، پاسخ این برادر دینیشان را دادند که دقیقن برخورد اسلامی باید چگونه باشد.


و اینجا بود که به راحتی توانستند او را چون هلو به گلو فروبرند و با زدن انگ های سیاسی و مذهبی (دیکتاتوری و فاشیستی)، او را یکی از آموزش دیدگان موساد و آمریکا معرفی کنند، وگرنه هیچ آدم سالمی که به داعشی وطنی حق ندارد انگ بزند و ادعا کند که اسید پاشی ها کار حزب الله یا انصار الله یا هر عن و گه دیگر الله بوده است، بلکه اینها به خاطر بی احتیاطی های خود زنان بوده که صورتشان را به جای آب، با اسید شسته اند !!


و سرانجام اینکه:

دادستانی رژیم در تهران، اتهام این روزنامه‌ نگار را "توهین به یکی از ائمه ی اطهار" در توییتر اعلام کرده است. مزدوران  حزب‌ الله در شبکه‌ های اجتماعی، مدت‌ هاست به هم‌ دست ثابت قوه ی قضاییه برای پرونده‌ سازی و سرکوب فعالان رسانه‌ ای و مدنی در فضای مجازی پارسی زبان تبدیل شده‌ اند.

تف بر محمد و آل محمد

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...