سیاهه ای آغازین از افرادی که با حکم آخوند هاشمی شاهرودی سنگسار شدند؛ این تنها سیاهه ای است که در رسانه ها انتشار پیدا کرده است:
- دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام مخالفان دینی، سکولارها و کمینه های مذهبی و تحمیل تبعیض آشکار علیه آنها.
- دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام همجنس گرایان.
- دستگیری، شکنجه و اعدام کلیه ی مخالفان سیاسی.
- تروریسم دولتی شامل انجام فعالیت های تروریستی علیه مخالفان سیاسی در خارج مرزهای ایران
- مجازات های بدنی: تازیان، قطع کردن دست یا پا.
در قانون کیفری جمهوری اسلامی، برای طیفی گسترده از جرائم، کیفر بدنی مقرر شده است، از جمله: "مصرف نوشیدنی های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفت عمومی، آمیزش آشکار زن و مرد".
تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام، با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، پیش از اجرای حکم اعدام، کیفر تازیانه به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود.
افزون بر کیفر تازیان، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به دزدی را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم هتا به کمک عصا یا چوب بقل نیز دشوار خواهد بود.
موارد:
به حكم صادره از سوی دادگاه عمومی كلاردشت، چهارانگشت دست راست یک دزد در این شهر قطع شد. متهم كه ۳۵ ساله است، به اتهام ارتكاب ۸ فقره دزدی دستگیر و مجازات مربوطه در مورد وی در برابر چشم مردم اجرا شد.
(روزنامه ی کیهان، ۲۱ بهمن ۱۳۸۰).
قطع دست و پای دو نفر به اتهام دزدی. این دو نفر "بابک پیله ور" و "حسین رضا مهور" نام داشتند که پس از تایید دیوان عالی رژیم، در برابر چشم مردم در شیراز در مناطق دروازه كازرون و دروازه سعدی به اجرا درآمد. در مرحله ی نخست، اجرای این حكم تنها دست راست دزدان قطع شد و پس از بهبودی دست، در مرحله ی دوم پای چپ این دزدان نیز در برابر چشم مردم قطع خواهد شد.
(روزنامه ی کیهان، ۱۷ اردی بهشت ۱۳۸۱)
شعبه ی یک دادگاه انقلاب اهواز، دو نفر به نام های "رحیم. ع" و "صباح. م" را به قطع دست راست و پای چپ و ۱۰ سال زندان محکوم کرد. رای قطع پای این دو نفر در شعبه ی یک دادگاه انقلاب اهواز صادر و به تایید شعبه ی ۲۷ دیوان عالی کشور رسید . احکام بالا در زندان کارون اهواز به اجرا درآمد.
(اسکای نیوز، ۱۷ آبان ۱۳۸۵)
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، ساعت ۹ روز شنبه در اجرای دستور مقام قضایی زندانی "محمد حسین. ج" ٢٠ ساله به اتهام دزدی، محکوم به قطع دست شد. بر اساس حکم صادره این دزد به قطع چار انگشت دست راست محكوم شد. حکم مذکور با حضور مقام قضایی، ماموران قرارگاه انتظامی اهواز در محوطه زندان کارون به اجرا درآمد.
سنگسار
سنگسارهایی که در دوران آخوند شاهرودی و به دستور او به مرحله ی اجرا درآمده، به ترتیب تاریخ عبارتند از:
سال ۱۹۹۸ - مردی به نام خسرو ابراهیمی که در گودال سنگسار موفق به فرار شده و تبرئه می شود. محل اجرای حکم لاهیجان.
سال ۲۰۰۱ - زنی به نام مریم ایوبی تهران
سال ۲۰۰۲ - زنی به نام جمیله امیر اسماعیلی در کرمان
سال ۲۰۰۶ - مردی به نام عباس حاجی زاده، مشهد
سال ۲۰۰۶ - زنی به نام محبوبه محمدی مشهد
سال ۲۰۰۷ - مردی به نام جعفر کیانی تاکستان قزوین
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام هوشنگ خداده
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام منوچهر خ
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام محمود م. غ. (محمود که مردی افغانی تبار بود موفق می شود هنگام سنگسار از گودال سنگسار با بدنی مجروح فرار کند)
سال ۲۰۰۸ - دختری به نام سعیده ۱۴ ساله که توسط پدرش در زاهدان در تاریخ ۹ فبریه ۲۰۰۸ سنگسار شد.
اعدام کودکان زیر ۱۸ سال
در زمان آخوند شاهرودی، ۱۰۰ کودک که زیر ۱۸ سال سن داشتند، حکم اعدام گرفتند. واپسین نمونه از این قربانیان، "بهنود شجاعی" است که در ۱۹ مهر ۸۸ در زندان اوین به دار آویخته شد. پنج نوجوان به نام های "عاطفه سهاله، مجید ساقوند، سعید قنبر زهی، محمد حسن زاده و یک نوجوان دیگر" که نامش دانسته نیست، همگی از سال ۱۳۷۹ تا ۸۷ در زیر ۱۸ سالگی اعدام شدند.
برای نمونه، "عاطفه سهاله" در سال ۸۳ در شهرستان نکا اعدام شد. عاطفه با اينکه کتبن درخواست کرده بود که به علت مبتلا بودن به جنون ادواری و هتا بستری شدن در بيمارستانی در مشهد، مورد بررسی پزشکی قانونی قرار گيرد، بدون اينکه گزارشی از پزشکی قانونی در پرونده ی او ديده شود، در مدت کوتاهی (دو ماه و ده روز) پس از دستگيری اعدام شد. او شاکی خصوصی نداشت. قصاص و حق خصوصی در کار نبود. جرمش فحشا اعلام شد و اعترافش به زنا پس از سه بار حد خوردن. در جواز دفن و در رسانه ها اعلام شد که سنش ۲۲ سال بوده است. در پای اجرای حکم او نه وکیلی حضور داشت و نه به خانواده اش اطلاع داده شده بود.
دلارا دارابی (۷ مهر ۱۳۶۵ - ۱۱ اردی بهشت ۱۳۸۸) دختری بود که به جرم قتل عمد در زندان لاکان رشت اعدام شد. پذیرفته نشدن رد اتهامش و صدور حکم اعدام در سن ۱۷ سالگی، در تعارض با پیمان های بین المللی حفظ حقوق کودکان و برپایی نمایشگاه نقاشی های وی در دوران زندان بسیار خبرساز بود. او پیش از زندان، افزون بر نقاشی، شعر نیز می گفت و پیانو می نواخت.
دارابی مدت ها در شمال ایران در انتظار اجرای حکم اعدام خود به سر می برد. حکم اعدام وی در ۱۷ سالگی به اتهام قتل، در آغاز در شعبه ی ۱۰۷ دادگاه ویژه ی کودکان رشت صادر و از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور، به اعدام تایید شده بود. فعالان مدنی بسیاری تلاش کردند از اعدام او جلوگیری کنند، اما سرانجام در سحرگاه آدینه ۱۱ اردی بهشت ۱۳۸۸ و بدون اطلاع وکیل هایش اعدام شد.
عاطفه رجبی سهاله (زاده ۱۳۶۶ مشهد - اعدام شده در ۲۵ مرداد ۱۳۸۳ نکا) دختر دانش آموز ۱۶ ساله ای بود که از سوی دادگاه به جرم جریحه دار کردن عفت عمومی، متهم و از سوی قاضی حاج رضایی (فرنشین دادگستری نکا) به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او از سوی آخوند شاهرودی در عرض یک هفته تایید شد. قاضی حاج رضایی طناب دار را شخصن به گردن وی انداخت و او را در میدان شهر نکا به دار آویخت. او برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ از سوی بسیج ولایت دستگیر و به جرم روابط نامشروع در سن ۱۳ سالگی به ۱۰۰ ضربه تازیانه و زندان محکوم می شود، زیرا قوانین شرعی جمهوری اسلامی، دختران بالای ۹ سال را بزرگسال می دانند.
احمد حسن زاده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام قتل در سنندج به دار آویخته شد. به گزارش عفو بین الملل، در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۳ نوجوان بزهکار و در شش ماه نخست سال ۲۰۰۹ (دی ۸۶ تا شهریور ۸۷) سه نوجوان اعدام شدند. عفو بین الملل همچنین گزارش داده است که جمهوری اسلامی ۴۱ نوجوان را بین سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۹ (۱۳۷۹ تا ۸۷) اعدام کرده است.
از این ۴۱ نفر، یک نفر دختر و بقیه پسر بودند و ۹ نفر از آنان در زمان اجرای حکم اعدام زیر ۱۸ سال داشتند.
کمیسیون مستقل افغانستان در مهر ۸۶ خبر اعدام دو نوجوان افغانی در ایران را منتشر کرد که نام آنها در هیچ یک از فهرست های رسمی موجود نیست.
اعدام زنان
یکی دیگر از موارد جنجالی مورد اعتراض مدافعان حقوق بشر، صدور حکم اعدام برای زنانی است که در دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی، مرتکب قتل شده اند. در هنگام وقوع چنین قتل هایی، معمولن شاهدی وجود ندارد تا درباره ی تعرض یا قصد تعرض مرد به زن شهادت دهد و در صورتی که زن متهم به قتل نتواند مدرکی به دادگاه ارائه دهد که روشن کند در دفاع از ناموس خود مرتکب قتل شده، مجازات قصاص در انتظارش است.
فاطمه حقیقت پژوه یک نمونه از این زنان است. او که در فروردین ۱۳۸۰ شوهر صیغه ای اش را به خاطر تلاش برای تجاوز به دختر ۱۴ ساله اش به قتل رسانده بود، در آذر ۱۳۸۷ در زندان اوین اعدام شد.
نمونه ی دیگر از این دست، افسانه نوروزی است که در نیمه ی تیرماه ۷۶ یک هموند حفاظت اطلاعات جزیره کیش را در دفاع از خود در برابر تجاوز، به قتل رساند. او به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بود، اما پس از سپری کردن ۸ سال زندان، با رضایت اولیای دم در بهمن ۸۳ آزاد شد.
نازنین فاتحی یکی دیگر از کسانی است که از خطر اعدام نجات یافت. او نیز که در دفاع از ناموس خود در ۱۷ سالگی مرتکب قتل و به اعدام محکوم شده بود، با پیگیری های مداوم از اعدام نجات یافت و پس از سه سال از زندان آزاد شد. ریحانه جباری ملایری (زاده ۱۳۶۶ - درگزشت ۳ آبان ۱۳۹۳) دختر جوانی که در تیر ماه سال ۱۳۸۶ و در سن ۱۹ سالگی به جرم قتل مرتزا عبدالعلی سربندی ۴۷ ساله، بازداشت و محاکمه شد. حکم اعدام وی در نهایت در ۳ آبان ۱۳۹۳ اجرا شد.
آنگونه که عفو بین الملل در نیمه ی تابستان سال جاری اعلام کرد، در فاصله ی حدود دو ماه از روز برگزاری انتخابات در ۲۲ خرداد ۸۸، دست کم ۱۱۵ نفر در ایران اعدام شدند و جزییات برخی از آن ها به این قرار است:
۱۴ اعدام در ۱۱ تیر، ۲۰ اعدام در ۱۳ تیر، ۱۳ اعدام در ۲۳ تیر و ۲۴ اعدام در چاردهم مرداد، (در زندان رجایی شهر کرج و به اتهام قاچاق مواد مخدر). به گفته ی عفو بین الملل، این یک سوم کل اعدام شدگان در سال ۲۰۰۹ است.
اعدام های سیاسی
مجید کاووسی فر که در ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ اعدام شد. مجید پیش از اعدام لبخند به لب داشت و لحظاتی پیش از اعدام، با دست بسته برای مردم دست تکان داد. واپسین سخنان او این فریاد بود که: "مرد می میرد". فرتوری که از این لحظه از سوی خبرنگار رویترز ثبت شده است، به عنوان فرتور دهه شناخته شد.
حقوقدانان مدافع حقوق بشر می گویند عدم تناسب جرم و مجازات، مهر تاییدی بر انگیزه ی صدور سازمان یافته ی احکام اعدام به منظور ایجاد فضای ترس و دهشت در هازمان برای پیشگیری از فعالیت های سیاسی افراد است. از جمله نهاد دفاع از حقوق بشر در اسپند ماه ۸۸ در بیانیه ای درباره ی صدور و اجرای احکام اعدام به ویژه علیه بازداشت شدگان پس از انتخابات، هشدار داد و ضمن اشاره به صدور حکم اعدام برای محمد امین ولیان، دانشجوی جوانی که گفته شده در روز عاشورا سنگ در دست داشته است، پرسید: "آیا نسبتی بین احکام صادره و اتهامات محکومان به اعدام وجود دارد یا این اقدام شائبه ی رفتار سیاسی را در قوه ی قضاییه مطرح می کند ؟" حکم اعدام ولیان، سپس به حبس تبدیل شد.
در ۸ بهمن ۸۸ دو تن از متهمان محاکمه های دسته جمعی پس از انتخابات به نام های "آرش رحمانی پور" و "محمد رضا علی زمانی" اعدام شدند. آنان به جرم شرکت در کودتای مخملی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی، بازداشت و محاکمه شده بودند.
بردگی جنسی
تحمیل قوانین تبعیض آمیز علیه زنان که در اثر آن ملیون ها زن به دلیل حجاب و پوشش اجباری دستگیر زندانی یا مورد آزار و اذیت جسمانی از سوی نیروهای سرکوبگر انتظامی شده است. محرومیت ملیون ها زن از تحصیل و اشتغال در برخی از رشته ها. محرومیت ملیون ها زن از حقوق برابر در امور ازدواج، طلاق، وراثت و حق سرپرستی بر کودکان.
محدودیت در سفر آزادنه ی زن ها. در نتیجه ی این قوانین، هزاران زن و دختر دچار آزار و اذیت های جسمانی، روحی و روانی شده و صدها زن به همین دلایل دست به خودکشی زده اند.
کشتار کارگران معترض خاتون آباد در بهمن ۱۳۸۲
در روز۴ بهمن سال ۱۳۸۲، صدها تن از کارگران مجتمع مس خاتون آباد از توابع شهر بابک در استان کرمان، همراه با خانواده هایشان در اعتراض به سیاست های ضد کارگری و ضد انسانی جمهوری اسلامی از جمله اخراج از کار، دست به اعتراض و تظاهرات دست جمعی زدند. نیروهای سرکوبگر انتظامی جمهوری اسلامی به تجمع این کارگران نیز یورش برده و مردم را از زمین و هوا مورد شلیک قرار دادند. به گفته ی شاهدان عینی، کارگران و خانواده هایشان از زمین و هوا با سلاح گرم و بالگرد مورد یورش قرار گرفته و دردمندانه سرکوب شدند. گفته می شود در جریان این سرکوب، ۴ کارگر و ۱ دانش آموز جان باختند و ۴۰ نفر مجروع و به بیمارستان انتقال یافتند.
کشتارمخالفین و معترضین پس از انتخابات ۱۳۸۸
در طی تنها یک سال از خرداد ۸۸ تا خرداد ۸۹، جمهوری اسلامی اعتراض مردم را به وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب کرده و می کند. بر اساس گزارش های منتشر شده، در درازنای این یک سال بیش از ۱۰۰ نفر در خیابان ها به ضرب گلوله یا زیر شکنجه به قتل رسیده اند. ۱۸۰۰۰ تن دستگیر شده اند و نزدیک به ۴۰۰۰۰ فقره نقض حقوق بشر ثبت شده است و هزاران نفر مجبور به ترک کشور و پناهندگی در کشورهای دیگر شده اند.
جنایت علیه بشریت (ماده ی ۷ اساس نامه ی رم)
جمهوری اسلامی همچنین در درازنای حاکمیت چار دهه ی خود، مرتکب کارهایی شده است که مصداق جنایت علیه بشریت می باشد. آخوند شاهرودی به عنوان یکی از مهره های اصلی در قوه ی مقننه و قضاییه، یکی از مسئولین اصلی انجام این جنایت ها می باشد. در زیر به بخشی از مصادیق جرم های ارتکابی از سوی جمهوری اسلامی در این زمینه پرداخته می شود:
- دستگیری، شکنجه و اعدام کلیه ی گروه های سیاسی مخالف رژیم و تلاش برای انهدام کامل این گروه ها و کلیه ی منابع و امکانات مالی و ملکی آنها.
سنگسارهایی که در دوران آخوند شاهرودی و به دستور او به مرحله ی اجرا درآمده، به ترتیب تاریخ عبارتند از:
سال ۱۹۹۸ - مردی به نام خسرو ابراهیمی که در گودال سنگسار موفق به فرار شده و تبرئه می شود. محل اجرای حکم لاهیجان.
سال ۲۰۰۱ - زنی به نام مریم ایوبی تهران
سال ۲۰۰۲ - زنی به نام جمیله امیر اسماعیلی در کرمان
سال ۲۰۰۶ - مردی به نام عباس حاجی زاده، مشهد
سال ۲۰۰۶ - زنی به نام محبوبه محمدی مشهد
سال ۲۰۰۷ - مردی به نام جعفر کیانی تاکستان قزوین
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام هوشنگ خداده
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام منوچهر خ
سال ۲۰۰۸ - مردی به نام محمود م. غ. (محمود که مردی افغانی تبار بود موفق می شود هنگام سنگسار از گودال سنگسار با بدنی مجروح فرار کند)
سال ۲۰۰۸ - دختری به نام سعیده ۱۴ ساله که توسط پدرش در زاهدان در تاریخ ۹ فبریه ۲۰۰۸ سنگسار شد.
اعدام کودکان زیر ۱۸ سال
در زمان آخوند شاهرودی، ۱۰۰ کودک که زیر ۱۸ سال سن داشتند، حکم اعدام گرفتند. واپسین نمونه از این قربانیان، "بهنود شجاعی" است که در ۱۹ مهر ۸۸ در زندان اوین به دار آویخته شد. پنج نوجوان به نام های "عاطفه سهاله، مجید ساقوند، سعید قنبر زهی، محمد حسن زاده و یک نوجوان دیگر" که نامش دانسته نیست، همگی از سال ۱۳۷۹ تا ۸۷ در زیر ۱۸ سالگی اعدام شدند.
برای نمونه، "عاطفه سهاله" در سال ۸۳ در شهرستان نکا اعدام شد. عاطفه با اينکه کتبن درخواست کرده بود که به علت مبتلا بودن به جنون ادواری و هتا بستری شدن در بيمارستانی در مشهد، مورد بررسی پزشکی قانونی قرار گيرد، بدون اينکه گزارشی از پزشکی قانونی در پرونده ی او ديده شود، در مدت کوتاهی (دو ماه و ده روز) پس از دستگيری اعدام شد. او شاکی خصوصی نداشت. قصاص و حق خصوصی در کار نبود. جرمش فحشا اعلام شد و اعترافش به زنا پس از سه بار حد خوردن. در جواز دفن و در رسانه ها اعلام شد که سنش ۲۲ سال بوده است. در پای اجرای حکم او نه وکیلی حضور داشت و نه به خانواده اش اطلاع داده شده بود.
دلارا دارابی (۷ مهر ۱۳۶۵ - ۱۱ اردی بهشت ۱۳۸۸) دختری بود که به جرم قتل عمد در زندان لاکان رشت اعدام شد. پذیرفته نشدن رد اتهامش و صدور حکم اعدام در سن ۱۷ سالگی، در تعارض با پیمان های بین المللی حفظ حقوق کودکان و برپایی نمایشگاه نقاشی های وی در دوران زندان بسیار خبرساز بود. او پیش از زندان، افزون بر نقاشی، شعر نیز می گفت و پیانو می نواخت.
دارابی مدت ها در شمال ایران در انتظار اجرای حکم اعدام خود به سر می برد. حکم اعدام وی در ۱۷ سالگی به اتهام قتل، در آغاز در شعبه ی ۱۰۷ دادگاه ویژه ی کودکان رشت صادر و از سوی شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور، به اعدام تایید شده بود. فعالان مدنی بسیاری تلاش کردند از اعدام او جلوگیری کنند، اما سرانجام در سحرگاه آدینه ۱۱ اردی بهشت ۱۳۸۸ و بدون اطلاع وکیل هایش اعدام شد.
عاطفه رجبی سهاله (زاده ۱۳۶۶ مشهد - اعدام شده در ۲۵ مرداد ۱۳۸۳ نکا) دختر دانش آموز ۱۶ ساله ای بود که از سوی دادگاه به جرم جریحه دار کردن عفت عمومی، متهم و از سوی قاضی حاج رضایی (فرنشین دادگستری نکا) به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او از سوی آخوند شاهرودی در عرض یک هفته تایید شد. قاضی حاج رضایی طناب دار را شخصن به گردن وی انداخت و او را در میدان شهر نکا به دار آویخت. او برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ از سوی بسیج ولایت دستگیر و به جرم روابط نامشروع در سن ۱۳ سالگی به ۱۰۰ ضربه تازیانه و زندان محکوم می شود، زیرا قوانین شرعی جمهوری اسلامی، دختران بالای ۹ سال را بزرگسال می دانند.
احمد حسن زاده در ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام قتل در سنندج به دار آویخته شد. به گزارش عفو بین الملل، در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۳ نوجوان بزهکار و در شش ماه نخست سال ۲۰۰۹ (دی ۸۶ تا شهریور ۸۷) سه نوجوان اعدام شدند. عفو بین الملل همچنین گزارش داده است که جمهوری اسلامی ۴۱ نوجوان را بین سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۹ (۱۳۷۹ تا ۸۷) اعدام کرده است.
از این ۴۱ نفر، یک نفر دختر و بقیه پسر بودند و ۹ نفر از آنان در زمان اجرای حکم اعدام زیر ۱۸ سال داشتند.
کمیسیون مستقل افغانستان در مهر ۸۶ خبر اعدام دو نوجوان افغانی در ایران را منتشر کرد که نام آنها در هیچ یک از فهرست های رسمی موجود نیست.
اعدام زنان
یکی دیگر از موارد جنجالی مورد اعتراض مدافعان حقوق بشر، صدور حکم اعدام برای زنانی است که در دفاع از خود در برابر تجاوز جنسی، مرتکب قتل شده اند. در هنگام وقوع چنین قتل هایی، معمولن شاهدی وجود ندارد تا درباره ی تعرض یا قصد تعرض مرد به زن شهادت دهد و در صورتی که زن متهم به قتل نتواند مدرکی به دادگاه ارائه دهد که روشن کند در دفاع از ناموس خود مرتکب قتل شده، مجازات قصاص در انتظارش است.
فاطمه حقیقت پژوه یک نمونه از این زنان است. او که در فروردین ۱۳۸۰ شوهر صیغه ای اش را به خاطر تلاش برای تجاوز به دختر ۱۴ ساله اش به قتل رسانده بود، در آذر ۱۳۸۷ در زندان اوین اعدام شد.
نمونه ی دیگر از این دست، افسانه نوروزی است که در نیمه ی تیرماه ۷۶ یک هموند حفاظت اطلاعات جزیره کیش را در دفاع از خود در برابر تجاوز، به قتل رساند. او به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بود، اما پس از سپری کردن ۸ سال زندان، با رضایت اولیای دم در بهمن ۸۳ آزاد شد.
نازنین فاتحی یکی دیگر از کسانی است که از خطر اعدام نجات یافت. او نیز که در دفاع از ناموس خود در ۱۷ سالگی مرتکب قتل و به اعدام محکوم شده بود، با پیگیری های مداوم از اعدام نجات یافت و پس از سه سال از زندان آزاد شد. ریحانه جباری ملایری (زاده ۱۳۶۶ - درگزشت ۳ آبان ۱۳۹۳) دختر جوانی که در تیر ماه سال ۱۳۸۶ و در سن ۱۹ سالگی به جرم قتل مرتزا عبدالعلی سربندی ۴۷ ساله، بازداشت و محاکمه شد. حکم اعدام وی در نهایت در ۳ آبان ۱۳۹۳ اجرا شد.
آنگونه که عفو بین الملل در نیمه ی تابستان سال جاری اعلام کرد، در فاصله ی حدود دو ماه از روز برگزاری انتخابات در ۲۲ خرداد ۸۸، دست کم ۱۱۵ نفر در ایران اعدام شدند و جزییات برخی از آن ها به این قرار است:
۱۴ اعدام در ۱۱ تیر، ۲۰ اعدام در ۱۳ تیر، ۱۳ اعدام در ۲۳ تیر و ۲۴ اعدام در چاردهم مرداد، (در زندان رجایی شهر کرج و به اتهام قاچاق مواد مخدر). به گفته ی عفو بین الملل، این یک سوم کل اعدام شدگان در سال ۲۰۰۹ است.
اعدام های سیاسی
مجید کاووسی فر که در ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ اعدام شد. مجید پیش از اعدام لبخند به لب داشت و لحظاتی پیش از اعدام، با دست بسته برای مردم دست تکان داد. واپسین سخنان او این فریاد بود که: "مرد می میرد". فرتوری که از این لحظه از سوی خبرنگار رویترز ثبت شده است، به عنوان فرتور دهه شناخته شد.
حقوقدانان مدافع حقوق بشر می گویند عدم تناسب جرم و مجازات، مهر تاییدی بر انگیزه ی صدور سازمان یافته ی احکام اعدام به منظور ایجاد فضای ترس و دهشت در هازمان برای پیشگیری از فعالیت های سیاسی افراد است. از جمله نهاد دفاع از حقوق بشر در اسپند ماه ۸۸ در بیانیه ای درباره ی صدور و اجرای احکام اعدام به ویژه علیه بازداشت شدگان پس از انتخابات، هشدار داد و ضمن اشاره به صدور حکم اعدام برای محمد امین ولیان، دانشجوی جوانی که گفته شده در روز عاشورا سنگ در دست داشته است، پرسید: "آیا نسبتی بین احکام صادره و اتهامات محکومان به اعدام وجود دارد یا این اقدام شائبه ی رفتار سیاسی را در قوه ی قضاییه مطرح می کند ؟" حکم اعدام ولیان، سپس به حبس تبدیل شد.
در ۸ بهمن ۸۸ دو تن از متهمان محاکمه های دسته جمعی پس از انتخابات به نام های "آرش رحمانی پور" و "محمد رضا علی زمانی" اعدام شدند. آنان به جرم شرکت در کودتای مخملی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی، بازداشت و محاکمه شده بودند.
بردگی جنسی
تحمیل قوانین تبعیض آمیز علیه زنان که در اثر آن ملیون ها زن به دلیل حجاب و پوشش اجباری دستگیر زندانی یا مورد آزار و اذیت جسمانی از سوی نیروهای سرکوبگر انتظامی شده است. محرومیت ملیون ها زن از تحصیل و اشتغال در برخی از رشته ها. محرومیت ملیون ها زن از حقوق برابر در امور ازدواج، طلاق، وراثت و حق سرپرستی بر کودکان.
محدودیت در سفر آزادنه ی زن ها. در نتیجه ی این قوانین، هزاران زن و دختر دچار آزار و اذیت های جسمانی، روحی و روانی شده و صدها زن به همین دلایل دست به خودکشی زده اند.
کشتار کارگران معترض خاتون آباد در بهمن ۱۳۸۲
در روز۴ بهمن سال ۱۳۸۲، صدها تن از کارگران مجتمع مس خاتون آباد از توابع شهر بابک در استان کرمان، همراه با خانواده هایشان در اعتراض به سیاست های ضد کارگری و ضد انسانی جمهوری اسلامی از جمله اخراج از کار، دست به اعتراض و تظاهرات دست جمعی زدند. نیروهای سرکوبگر انتظامی جمهوری اسلامی به تجمع این کارگران نیز یورش برده و مردم را از زمین و هوا مورد شلیک قرار دادند. به گفته ی شاهدان عینی، کارگران و خانواده هایشان از زمین و هوا با سلاح گرم و بالگرد مورد یورش قرار گرفته و دردمندانه سرکوب شدند. گفته می شود در جریان این سرکوب، ۴ کارگر و ۱ دانش آموز جان باختند و ۴۰ نفر مجروع و به بیمارستان انتقال یافتند.
کشتارمخالفین و معترضین پس از انتخابات ۱۳۸۸
در طی تنها یک سال از خرداد ۸۸ تا خرداد ۸۹، جمهوری اسلامی اعتراض مردم را به وحشیانه ترین شکل ممکن سرکوب کرده و می کند. بر اساس گزارش های منتشر شده، در درازنای این یک سال بیش از ۱۰۰ نفر در خیابان ها به ضرب گلوله یا زیر شکنجه به قتل رسیده اند. ۱۸۰۰۰ تن دستگیر شده اند و نزدیک به ۴۰۰۰۰ فقره نقض حقوق بشر ثبت شده است و هزاران نفر مجبور به ترک کشور و پناهندگی در کشورهای دیگر شده اند.
جنایت علیه بشریت (ماده ی ۷ اساس نامه ی رم)
جمهوری اسلامی همچنین در درازنای حاکمیت چار دهه ی خود، مرتکب کارهایی شده است که مصداق جنایت علیه بشریت می باشد. آخوند شاهرودی به عنوان یکی از مهره های اصلی در قوه ی مقننه و قضاییه، یکی از مسئولین اصلی انجام این جنایت ها می باشد. در زیر به بخشی از مصادیق جرم های ارتکابی از سوی جمهوری اسلامی در این زمینه پرداخته می شود:
- دستگیری، شکنجه و اعدام کلیه ی گروه های سیاسی مخالف رژیم و تلاش برای انهدام کامل این گروه ها و کلیه ی منابع و امکانات مالی و ملکی آنها.
- دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام مخالفان دینی، سکولارها و کمینه های مذهبی و تحمیل تبعیض آشکار علیه آنها.
- دستگیری، شکنجه، آزار و اعدام همجنس گرایان.
- دستگیری، شکنجه و اعدام کلیه ی مخالفان سیاسی.
- تروریسم دولتی شامل انجام فعالیت های تروریستی علیه مخالفان سیاسی در خارج مرزهای ایران
- مجازات های بدنی: تازیان، قطع کردن دست یا پا.
در قانون کیفری جمهوری اسلامی، برای طیفی گسترده از جرائم، کیفر بدنی مقرر شده است، از جمله: "مصرف نوشیدنی های الکلی، سرقت، زنا، رفتار منافی با عفت عمومی، آمیزش آشکار زن و مرد".
تعیین کیفر بدنی بر محکوم به اعدام، با قاضی دادگاه است. در چنین مواردی، پیش از اجرای حکم اعدام، کیفر تازیانه به قصد تشدید درد مجرم جاری می شود.
افزون بر کیفر تازیان، نظام حقوقی جمهوری اسلامی قطع دست یا پای مرتکب به دزدی را نیز مجاز می داند. در چنین مواردی، دست یا پای محکوم پس از انتقال وی به بیمارستان و بی حس کردنش بریده می شود. پس از اجرای این کیفر، راه رفتن محکوم هتا به کمک عصا یا چوب بقل نیز دشوار خواهد بود.
موارد:
به حكم صادره از سوی دادگاه عمومی كلاردشت، چهارانگشت دست راست یک دزد در این شهر قطع شد. متهم كه ۳۵ ساله است، به اتهام ارتكاب ۸ فقره دزدی دستگیر و مجازات مربوطه در مورد وی در برابر چشم مردم اجرا شد.
(روزنامه ی کیهان، ۲۱ بهمن ۱۳۸۰).
قطع دست و پای دو نفر به اتهام دزدی. این دو نفر "بابک پیله ور" و "حسین رضا مهور" نام داشتند که پس از تایید دیوان عالی رژیم، در برابر چشم مردم در شیراز در مناطق دروازه كازرون و دروازه سعدی به اجرا درآمد. در مرحله ی نخست، اجرای این حكم تنها دست راست دزدان قطع شد و پس از بهبودی دست، در مرحله ی دوم پای چپ این دزدان نیز در برابر چشم مردم قطع خواهد شد.
(روزنامه ی کیهان، ۱۷ اردی بهشت ۱۳۸۱)
شعبه ی یک دادگاه انقلاب اهواز، دو نفر به نام های "رحیم. ع" و "صباح. م" را به قطع دست راست و پای چپ و ۱۰ سال زندان محکوم کرد. رای قطع پای این دو نفر در شعبه ی یک دادگاه انقلاب اهواز صادر و به تایید شعبه ی ۲۷ دیوان عالی کشور رسید . احکام بالا در زندان کارون اهواز به اجرا درآمد.
(اسکای نیوز، ۱۷ آبان ۱۳۸۵)
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس، ساعت ۹ روز شنبه در اجرای دستور مقام قضایی زندانی "محمد حسین. ج" ٢٠ ساله به اتهام دزدی، محکوم به قطع دست شد. بر اساس حکم صادره این دزد به قطع چار انگشت دست راست محكوم شد. حکم مذکور با حضور مقام قضایی، ماموران قرارگاه انتظامی اهواز در محوطه زندان کارون به اجرا درآمد.
(پایگاه اطلاع رسانی پلیس ۱۷ دی ۱۳۸۵)
دادگستری استان کرمانشاه اعلام کرد که پسین روز ۷ اسپند ماه ۱۳۸۵، یک نفر به اتهام دزدی در ميدان وكيل آقا كرمانشاه در ملا عام قطع دست شد.
دادگستری استان کرمانشاه اعلام کرد که پسین روز ۷ اسپند ماه ۱۳۸۵، یک نفر به اتهام دزدی در ميدان وكيل آقا كرمانشاه در ملا عام قطع دست شد.
(تارنمای کرمانشاه نیوز)
بنا بر گزارش خبرنگار قدس در کرمانشاه، ، سر ساعت ۱۴ به تاریخ ۲۳ اردی بهشت ۱۳۸۶، حد کزایی شرعی قطع دست "آرش" در ملا عام در چار راه جعفر آباد كرمانشاه به اجرا در آمد.
بنا بر گزارش خبرنگار قدس در کرمانشاه، ، سر ساعت ۱۴ به تاریخ ۲۳ اردی بهشت ۱۳۸۶، حد کزایی شرعی قطع دست "آرش" در ملا عام در چار راه جعفر آباد كرمانشاه به اجرا در آمد.
(روزنامه ی قدس، ۲۵ اردی بهشت ۱۳۸۶)
به گزارش خبرنگار خبر جنوب، حوالی ساعت ٩ بامداد روز ۹ آبان ۱۳۸۶، انگشتان دست مردی ۳۵ ساله به نام "محمد حسین قاندی" به وسیله ی دستگاه ویژه در زندان عادل آباد شیراز قطع شد.
به گزارش خبرنگار خبر جنوب، حوالی ساعت ٩ بامداد روز ۹ آبان ۱۳۸۶، انگشتان دست مردی ۳۵ ساله به نام "محمد حسین قاندی" به وسیله ی دستگاه ویژه در زندان عادل آباد شیراز قطع شد.
(روزنامه ی خبر کیهان، ۱۰ آبان ۱۳۸۶)
یک مرد افغانی به نام "رحمان" به اتهام دزدی، به قطع انگشتان دست محکوم و این حکم در روز ٢ آبان ١٣٨٨به اجرا گزاشته شد.
یک مرد افغانی به نام "رحمان" به اتهام دزدی، به قطع انگشتان دست محکوم و این حکم در روز ٢ آبان ١٣٨٨به اجرا گزاشته شد.
(روزنامه ی اعتماد، ۱۲ آبان ۱۳۸۸)
به گزارش روابط عمومی دادگستری خوزستان، در تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸، "مرتزا. آ" به اتهام دزدی به قطع دست راست و پای چپ محکوم شد که این حکم در محل زندان کارون اهواز اجرا شد.
به گزارش روابط عمومی دادگستری خوزستان، در تاریخ ۲۸/۸/۱۳۸۸، "مرتزا. آ" به اتهام دزدی به قطع دست راست و پای چپ محکوم شد که این حکم در محل زندان کارون اهواز اجرا شد.
(دادگستری کل استان خوزستان ۱۸ آذر ۱۳۸۸)
به گزارش روابط عمومی دادگستری خوزستان، حکم قطع عضو یک نفر از محکومان به دزدی در این استان اجرا شد. در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۸۸ (۲۱ فبریه ی ۲۰۱۰)، حکم قطع عضو "شوقی. ز"، در محل زندان کارون اهواز اجرا شد.
به گزارش روابط عمومی دادگستری خوزستان، حکم قطع عضو یک نفر از محکومان به دزدی در این استان اجرا شد. در تاریخ ۲/۱۲/۱۳۸۸ (۲۱ فبریه ی ۲۰۱۰)، حکم قطع عضو "شوقی. ز"، در محل زندان کارون اهواز اجرا شد.
(دادگستری کل استان خوزستان، ۱۱ اسپند ماه ۱۳۸۸)
به گزارش خبرگزاری فارس از ماهشهر، دادستان عمومی و انقلاب این شهرستان در گفتگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: "...دستگاه قضایی و انتظامی، فردی به نام "مرتزا. الف" را به اتهام دزدی به قطع دست و پا محکوم و این حکم نیز در زندان به اجرا درآمد.
به گزارش خبرگزاری فارس از ماهشهر، دادستان عمومی و انقلاب این شهرستان در گفتگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: "...دستگاه قضایی و انتظامی، فردی به نام "مرتزا. الف" را به اتهام دزدی به قطع دست و پا محکوم و این حکم نیز در زندان به اجرا درآمد.
(خبرنامه ی ماهشهر، ۲۴ فروردین ۱۳۸۹)
بر اساس حكم مرجع قضایی، یک نفر در ملایر به اتهام دزدی به قطع دست محكوم شد. حكم صادره با حضور مسئولان قضایی ملایر و نمایندگان اجرای احكام دادگستری استان همدان، به اجرا درآمد.
بر اساس حكم مرجع قضایی، یک نفر در ملایر به اتهام دزدی به قطع دست محكوم شد. حكم صادره با حضور مسئولان قضایی ملایر و نمایندگان اجرای احكام دادگستری استان همدان، به اجرا درآمد.
(روزنامه ی کیهان، ۱۲ تیر ۱۳۸۹)
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، "اكبر بیگلری" در جمع خبرنگاران از اجرای حكم قطع دست برای پنج نفر به اتهام دزدی در همدان خبر داد و اظهار داشت: "این حكم بامداد امروز در زندان مركزی همدان به مرحله ی اجرا درآمد".
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، "اكبر بیگلری" در جمع خبرنگاران از اجرای حكم قطع دست برای پنج نفر به اتهام دزدی در همدان خبر داد و اظهار داشت: "این حكم بامداد امروز در زندان مركزی همدان به مرحله ی اجرا درآمد".
(خبرگزاری فارس، ۳۱ تیر ۱۳۸۹)
سایر جرایم مصداق جنایت علیه بشریت
- سانسور گسترده و سازمان یافته علیه مطبوعات و رسانه های گروهی و مممنوعیت جامعه از دسترسی آزادانه به اطلاعات و افکار غیر دولتی، ایجاد محدودیت در دسترسی آزادانه ی جامعه به اینترنت و ماهواره. دستگیری و مجازات روزنامه نگاران، خبرنگاران و وبلاگ نویسان.
- اعتراف گیری خودسرانه ی دولتی از زندانیان سیاسی و نمایش آنها در رسانه های گروهی عمومی اعم از مطبوعات و تلوزیون های سراسری.
سایر جرایم مصداق جنایت علیه بشریت
- سانسور گسترده و سازمان یافته علیه مطبوعات و رسانه های گروهی و مممنوعیت جامعه از دسترسی آزادانه به اطلاعات و افکار غیر دولتی، ایجاد محدودیت در دسترسی آزادانه ی جامعه به اینترنت و ماهواره. دستگیری و مجازات روزنامه نگاران، خبرنگاران و وبلاگ نویسان.
- اعتراف گیری خودسرانه ی دولتی از زندانیان سیاسی و نمایش آنها در رسانه های گروهی عمومی اعم از مطبوعات و تلوزیون های سراسری.
- اعمال مجازات های قضایی وحشیانه و قرون وسطایی چون بریدن انگشت های دست و پا، بریدن دست و پا و در آوردن چشم از حدقه، برابر با قوانین قصاص و مجازات های اسلامی.
- ایجاد گسترده ترین تبعیضات و پایمالی حقوق، نسبت به مهاجران و پناهندگی غیر ایرانی، به ویژه مهاجران و پناهندگان افغانی تبار. محدویت در ازدواج، اشتغال آزادانه و خدمات تحصیل رایگان برای ملیونها پناهنده و مهاجر افغانی و عراقی و غیره. اخراج اجباری و خشونت آمیز ملیونها پناهنده و مهاجر افغانی تبار از ایران.
- ممنوعیت ایجاد تشکل های سیاسی مخالف نظام.
- ممنوعیت ایجاد تشکل ها و اتحادیه های صنفی کارگری و کارمندی.
- ممنوعیت حق اعتصاب، تجمعات اعتراضی صنفی یا سیاسی. سرکوب خشونت آمیز هر تجمع مخالف دولت.
- توقیف ها و دستگیری های خودسرانه ی دولتی.
- مداخله ی خودسرانه ی دولتی در زندگی خصوصی افراد و در امور خانوادگی، اقامتگاه ها و مکاتبات و ارتباطات مخالفین سیاسی و کنترل پلیسی شبکه ی ارتباطی مخالفان سیاسی با افراد خانواده، بستگان و دوستان خود.
- ممانعت از ورود مخالفان سیاسی خارج کشور.
- محدودیت در اشتغال و سفر برای مخالفان سیاسی.
- وادار کردن افراد به شرکت در تجمعات و برنامه های سیاسی - مذهبی دولتی.
- محروم کردن افراد از حق نامزد شدن در اداره ی امور سیاسی قضایی اجرایی کشور و به تبع آن محروم کردن جامعه از حق مشارکت آزادنه در انتخابات و رای دادن به نمایندگان واقعی خود.
- ایجاد محدودیت در پوشش زنان و مردان.
- محروم کردن جامعه از حق شرکت آزادانه در فعالیت های هنری، فرهنگی، اجتماعی مورد نظر خود. ایجاد محدودیت های سیاسی و مذهبی در انتشار آثار هنری و فرهنگی.
- وابستگی کامل سامانه ی قضایی به دولت و رویه های سیاسی دولت. بدینگونه، سامانه ی قضایی کشور به طور کامل در خدمت دولت و رژیم سیاسی قرار گرفته و با هر مخالف سیاسی، برخورد قضایی می شود.
- وادار کردن زندانیان به اعتراف و شهادت علیه خود از راه شکنجه و آزارهای فیزیکی روحی و روانی.
- محرومیت مجرمان و زندانیان، به ویژه زندانیان سیاسی از حقوق و تضمین های نخستی انسانی از جمله تفهیم اتهام حق، داشتن وکیل و حق دفاع آزادانه و امن از خود در برابر اتهامات.
- محرومیت کل جامعه از برقراری یک ساختار سیاسی مبتنی بر دخالت مستقیم و مستمر مردم و جایگزین کردن آن به سامانه ای مبتنی بر دخالت مستقیم و مستمر نیروهای نطامی و امنیتی رژیم.
- سلب آسایش و امنیت جامعه و تحمیل یک جنگ بیهوده ی هشت ساله به مردم، که در اثر آن ملیون ها تن کشته و زخمی و اسیر شده و در اثر آن سلامت جسمی، روحی و روانیشان به خطر افتاد.
- ایجاد گسترده ترین تبعیضات و پایمالی حقوق، نسبت به مهاجران و پناهندگی غیر ایرانی، به ویژه مهاجران و پناهندگان افغانی تبار. محدویت در ازدواج، اشتغال آزادانه و خدمات تحصیل رایگان برای ملیونها پناهنده و مهاجر افغانی و عراقی و غیره. اخراج اجباری و خشونت آمیز ملیونها پناهنده و مهاجر افغانی تبار از ایران.
- ممنوعیت ایجاد تشکل های سیاسی مخالف نظام.
- ممنوعیت ایجاد تشکل ها و اتحادیه های صنفی کارگری و کارمندی.
- ممنوعیت حق اعتصاب، تجمعات اعتراضی صنفی یا سیاسی. سرکوب خشونت آمیز هر تجمع مخالف دولت.
- توقیف ها و دستگیری های خودسرانه ی دولتی.
- مداخله ی خودسرانه ی دولتی در زندگی خصوصی افراد و در امور خانوادگی، اقامتگاه ها و مکاتبات و ارتباطات مخالفین سیاسی و کنترل پلیسی شبکه ی ارتباطی مخالفان سیاسی با افراد خانواده، بستگان و دوستان خود.
- ممانعت از ورود مخالفان سیاسی خارج کشور.
- محدودیت در اشتغال و سفر برای مخالفان سیاسی.
- وادار کردن افراد به شرکت در تجمعات و برنامه های سیاسی - مذهبی دولتی.
- محروم کردن افراد از حق نامزد شدن در اداره ی امور سیاسی قضایی اجرایی کشور و به تبع آن محروم کردن جامعه از حق مشارکت آزادنه در انتخابات و رای دادن به نمایندگان واقعی خود.
- ایجاد محدودیت در پوشش زنان و مردان.
- محروم کردن جامعه از حق شرکت آزادانه در فعالیت های هنری، فرهنگی، اجتماعی مورد نظر خود. ایجاد محدودیت های سیاسی و مذهبی در انتشار آثار هنری و فرهنگی.
- وابستگی کامل سامانه ی قضایی به دولت و رویه های سیاسی دولت. بدینگونه، سامانه ی قضایی کشور به طور کامل در خدمت دولت و رژیم سیاسی قرار گرفته و با هر مخالف سیاسی، برخورد قضایی می شود.
- وادار کردن زندانیان به اعتراف و شهادت علیه خود از راه شکنجه و آزارهای فیزیکی روحی و روانی.
- محرومیت مجرمان و زندانیان، به ویژه زندانیان سیاسی از حقوق و تضمین های نخستی انسانی از جمله تفهیم اتهام حق، داشتن وکیل و حق دفاع آزادانه و امن از خود در برابر اتهامات.
- محرومیت کل جامعه از برقراری یک ساختار سیاسی مبتنی بر دخالت مستقیم و مستمر مردم و جایگزین کردن آن به سامانه ای مبتنی بر دخالت مستقیم و مستمر نیروهای نطامی و امنیتی رژیم.
- سلب آسایش و امنیت جامعه و تحمیل یک جنگ بیهوده ی هشت ساله به مردم، که در اثر آن ملیون ها تن کشته و زخمی و اسیر شده و در اثر آن سلامت جسمی، روحی و روانیشان به خطر افتاد.
- اقدام برای تولید سلاح های اتمی به قصد امتیاز گیری و بهره برداری سیاسی و به خطر انداختن صلح و امنیت جهانی.
اینها تنها گوشه ای از دریای بیکران اتهامات سرکردگان جمهوری اسلامی از جمله آخوند هاشمی شاهرودی است.
همین جستار در کیهان سوئد
اینها تنها گوشه ای از دریای بیکران اتهامات سرکردگان جمهوری اسلامی از جمله آخوند هاشمی شاهرودی است.
همین جستار در کیهان سوئد
نظرات