از روزگاری که مکیان، به محمد لقب "دم بریده" دادند و او را "ابتر" خواندند، ۱۴۰۰ سال می گزرد و در درازنای این تاریخ خونبار و پر فراز و نشیب، مدعیان خلافت بسیاری از ترک و عرب، بر جان ملت ها دست درازی ها کرده و سرنوشت آنان را به دست گرفته اند.
امروزه نیز، بازماندگان الله پرست همان خلیفه بازان آدمخوار امپریالیست، دست به کار شده اند و برای بسیار بیشتر از درد و ورم دین و اسلام بازی، خیز قدرت برداشته اند تا آینده ی خود را برای بقا و تشکیل "خلیفگی نوین اسلامی"، تضمین کنند. کشورهای الله پرست اصیل که امروزه هم "دولت اسلامی عراق و شام" (داعش) را به وجود آورده، تقویت و پشتیبانی کرده و سازمان دادند، یعنی عرعربستان سعودی، ترکیه، امارات، دشمن نیاکانی دو گروه تلقی می شوند: ایرانیان و یهودیان.
الله پرستان به حکم اسلامی که در تازی نامه ی شان آمده، نسبت به یهودیان پدر کشتگی دارند و بر این باورند که تا همه ی یهودیان را نکشند، الله دیوانه روز رستاخیز را نخواهد آورد و این باور را شیعیان نیز دارند و قائل بر اینند که تا همه ی یهودیان را سلاخی نکنند، مهدی موهومشان سر از چاه خلای جمکران برنخواهد آورد.
اما همین الله پرستان ترک و عرب، افزون بر حیث دینی که سبب نفرتشان نسبت به یهودیان می شود، از حیث خون و تبار و حقارت تمدنی نسبت به ایرانیان نیز، از ما متنفرند، چرا که زمانه ای سروری جهان در دستان ایران و روم بود، اینان جز قبایلی بدوی و وحشی نبودند که اوج تمدنشان، بده بستان های تجاری و پذیرفتن "حاجی" برای مکعب مربع مکه ی شان بود که همچنان این دکان دین فروشی برقرار است. ترک ها اگر اسلام نمی آوردند، هرگز به تمدن دست پیدا نمی کردند و نمی توانستند خود را برکشند؛ از اینرو، اسلام اهریمنی، برای ترک ها و عرب ها، مفهوم هویتی و تمدن ساز دارد.
اما برای ایرانیان، مسریان، سوریان و هتا برخی دیگر از کشورهای عربی شده، مفهوم تمدنی و هویتی را می توان جدای از فرهنگ اسلامیشان شناخت و مورد بررسی قرار داد. این بدین معنی است که عرعربستان و ترکیه، بدون اسلام و خلیفه بازی هایشان، "هیچ تمدنی" نخواهند داشت و از اینرو، سخنی برای گفتن نخواهند داشت. این دردی است که آنان خود نسبت بدان آگاه هستند و برای لاپوشانی این حقارت تاریخی، از یکسو به تمدن بالنده ی پارسی یورش می آورند و جریان های خائن و تجزیه طلبانه را ایجاد کرده و برمی کشند، و از دیگر سو، اسلام را به عنوان جعلی "دین صلح" و "دین محبت و مدارا"، به خورد جهانیان می دهند که البته امروزه خلافش بر همه ی انسان ها اثبات شده است.
از اینرو، بحران هویت هر چند همه ی جوامع را درمی نوردد، اما این توفان هویت گرایی، می تواند اگر به خوبی مدیریت و بهره برداری شود، تومار دشمنان تاریخی ایرانیان را برکند و آن نیست جز برنامه ریزی به منظور رسوا سازی هر چه بیشتر اسلام کزا، بدین رویکرد که نهایتن به فروپاشی تمدنی تازیان صحرای حجاز و متحدانش ختم گردد.
اما دشمنان تاریخی ما، پشتیبانان لندن نشینی دارند که از دیرباز که این حرامیان اقدام به استعمار کردن و کشتار مردمان آسیا و آفریقا کردند، نوچه پروری و جاسوس سازی و تخم حرام کاری در این کشورها را نیز باب کردند و مردم آسیا و آفریقا و به ویژه خاور میانه، تا به امروز از خیانت این خائنان که در هر رنگ و رختی هم هستند - از آخوند گرفته تا فکل کراوانی -، در رنج بوده و هستند. اینان که برکشنده ی توحش و عقب نگاه دارنده ی ملت های آسیایی و آفریقاییند، همیشه نقش دایه ی مهربان تر از مادر را بازی کرده اند و همیشه برای درد و رنج ملت ما، اشک تمساح ریخته اند.
انگل ستان هرگز دوست ما نبوده است. آنها در مذهبی ترین ملت های جهان، بزرگ ترین فرقه ها را ایجاد کرده اند. از هندوستان با ساختن فرقه ی سیک ها که هم الله را می پرستند و هم خدایان هندو را !!، تا ایران که فرقه ی بهایی و بابی را علم کردند و تا جهان عرب که وهابیان را ساخته و سلفیان را با خاندان سعود بر صحرای عربی چیره کردند و نگزاشتند تا جنگ همیشگی میان سنی و شیعه، رو به سردی گزارد. انگل ستان همیشه در چپاول ثروت های ایران و سرکوب مردم ما، نقش اول و نقش آمر و عامل را بازی کرده است و خائنین به این کشور را به عنوان خدمتگزار به خورد مردم داده و رخت تنگ و نابجای فقر را به زور بر تن ایرانیان ثروتمند اما سرکوب شده و لگد مال شده، پوشانده است.
امروزه نیز، همین انگل ستان است که به داد اسلام کزا و فاشیسم مذهبی و جهان شمول امپریالیسم اسلامی آمده است و نه تنها آن را تقویت و پشتیبانی کرده و هتا گستاخانه اجازه داده است تروریست های الله پرست از دل اروپا به گروهک تروریستی داعش بپیوندند !!، بلکه تا توانسته دشمن ایران یعنی عرعربستان را تجهیز کرده و اموزاده ی انگل خود یعنی ایالات متحده را نیز از این موهبت بی بهره نگزاشته است. اروپای استعمارگر، امروزه تبدیل به اروپای سلطه گر و همچنان یورشگر شده است.
از دیگر پیوندهایی که انگل ستان به منظور بقای هر چه بیشتر اسلام اهریمنی ایجاد کرده است، یکی منسوب کردند خاندان شاهنشاهی این کشور به یکی از توله های محمدی به نام "حسن ابن علی" عمام سوم شیعیان می باشد که ادعا می کنند درخت نامه ی فاحشه ی بریتانیا موسوم به ملکه الیزابت، به این نره عرب ابن محمدی (عن) می رسد؛ بدین معنی که ملکه الیزابت که گویا عمر نوح دارد، یکی زنیکه ی سادات است که مالک تاژ و تخت بریتانیا و صاحب صدها هزار هکتار زمین و ملک و خانه و ثروت زر و پول است.
اینگونه است که پیوند میان جهان خواران چیره و ابر سرمایه دار و ابر پولدار، از غربی ترین کشور اروپایی تا فاضلاب خاورمیانه موسوم به عرعربستان سعودی، برقرار می شود و این نیست جز تنفیذ اسلام تروریستی برای بقا و گسترش در همه ی جهان، به ویژه در اروپای مسیحی.
همین جستار در کیهان سوئد
امروزه نیز، بازماندگان الله پرست همان خلیفه بازان آدمخوار امپریالیست، دست به کار شده اند و برای بسیار بیشتر از درد و ورم دین و اسلام بازی، خیز قدرت برداشته اند تا آینده ی خود را برای بقا و تشکیل "خلیفگی نوین اسلامی"، تضمین کنند. کشورهای الله پرست اصیل که امروزه هم "دولت اسلامی عراق و شام" (داعش) را به وجود آورده، تقویت و پشتیبانی کرده و سازمان دادند، یعنی عرعربستان سعودی، ترکیه، امارات، دشمن نیاکانی دو گروه تلقی می شوند: ایرانیان و یهودیان.
الله پرستان به حکم اسلامی که در تازی نامه ی شان آمده، نسبت به یهودیان پدر کشتگی دارند و بر این باورند که تا همه ی یهودیان را نکشند، الله دیوانه روز رستاخیز را نخواهد آورد و این باور را شیعیان نیز دارند و قائل بر اینند که تا همه ی یهودیان را سلاخی نکنند، مهدی موهومشان سر از چاه خلای جمکران برنخواهد آورد.
اما همین الله پرستان ترک و عرب، افزون بر حیث دینی که سبب نفرتشان نسبت به یهودیان می شود، از حیث خون و تبار و حقارت تمدنی نسبت به ایرانیان نیز، از ما متنفرند، چرا که زمانه ای سروری جهان در دستان ایران و روم بود، اینان جز قبایلی بدوی و وحشی نبودند که اوج تمدنشان، بده بستان های تجاری و پذیرفتن "حاجی" برای مکعب مربع مکه ی شان بود که همچنان این دکان دین فروشی برقرار است. ترک ها اگر اسلام نمی آوردند، هرگز به تمدن دست پیدا نمی کردند و نمی توانستند خود را برکشند؛ از اینرو، اسلام اهریمنی، برای ترک ها و عرب ها، مفهوم هویتی و تمدن ساز دارد.
اما برای ایرانیان، مسریان، سوریان و هتا برخی دیگر از کشورهای عربی شده، مفهوم تمدنی و هویتی را می توان جدای از فرهنگ اسلامیشان شناخت و مورد بررسی قرار داد. این بدین معنی است که عرعربستان و ترکیه، بدون اسلام و خلیفه بازی هایشان، "هیچ تمدنی" نخواهند داشت و از اینرو، سخنی برای گفتن نخواهند داشت. این دردی است که آنان خود نسبت بدان آگاه هستند و برای لاپوشانی این حقارت تاریخی، از یکسو به تمدن بالنده ی پارسی یورش می آورند و جریان های خائن و تجزیه طلبانه را ایجاد کرده و برمی کشند، و از دیگر سو، اسلام را به عنوان جعلی "دین صلح" و "دین محبت و مدارا"، به خورد جهانیان می دهند که البته امروزه خلافش بر همه ی انسان ها اثبات شده است.
از اینرو، بحران هویت هر چند همه ی جوامع را درمی نوردد، اما این توفان هویت گرایی، می تواند اگر به خوبی مدیریت و بهره برداری شود، تومار دشمنان تاریخی ایرانیان را برکند و آن نیست جز برنامه ریزی به منظور رسوا سازی هر چه بیشتر اسلام کزا، بدین رویکرد که نهایتن به فروپاشی تمدنی تازیان صحرای حجاز و متحدانش ختم گردد.
اما دشمنان تاریخی ما، پشتیبانان لندن نشینی دارند که از دیرباز که این حرامیان اقدام به استعمار کردن و کشتار مردمان آسیا و آفریقا کردند، نوچه پروری و جاسوس سازی و تخم حرام کاری در این کشورها را نیز باب کردند و مردم آسیا و آفریقا و به ویژه خاور میانه، تا به امروز از خیانت این خائنان که در هر رنگ و رختی هم هستند - از آخوند گرفته تا فکل کراوانی -، در رنج بوده و هستند. اینان که برکشنده ی توحش و عقب نگاه دارنده ی ملت های آسیایی و آفریقاییند، همیشه نقش دایه ی مهربان تر از مادر را بازی کرده اند و همیشه برای درد و رنج ملت ما، اشک تمساح ریخته اند.
انگل ستان هرگز دوست ما نبوده است. آنها در مذهبی ترین ملت های جهان، بزرگ ترین فرقه ها را ایجاد کرده اند. از هندوستان با ساختن فرقه ی سیک ها که هم الله را می پرستند و هم خدایان هندو را !!، تا ایران که فرقه ی بهایی و بابی را علم کردند و تا جهان عرب که وهابیان را ساخته و سلفیان را با خاندان سعود بر صحرای عربی چیره کردند و نگزاشتند تا جنگ همیشگی میان سنی و شیعه، رو به سردی گزارد. انگل ستان همیشه در چپاول ثروت های ایران و سرکوب مردم ما، نقش اول و نقش آمر و عامل را بازی کرده است و خائنین به این کشور را به عنوان خدمتگزار به خورد مردم داده و رخت تنگ و نابجای فقر را به زور بر تن ایرانیان ثروتمند اما سرکوب شده و لگد مال شده، پوشانده است.
امروزه نیز، همین انگل ستان است که به داد اسلام کزا و فاشیسم مذهبی و جهان شمول امپریالیسم اسلامی آمده است و نه تنها آن را تقویت و پشتیبانی کرده و هتا گستاخانه اجازه داده است تروریست های الله پرست از دل اروپا به گروهک تروریستی داعش بپیوندند !!، بلکه تا توانسته دشمن ایران یعنی عرعربستان را تجهیز کرده و اموزاده ی انگل خود یعنی ایالات متحده را نیز از این موهبت بی بهره نگزاشته است. اروپای استعمارگر، امروزه تبدیل به اروپای سلطه گر و همچنان یورشگر شده است.
از دیگر پیوندهایی که انگل ستان به منظور بقای هر چه بیشتر اسلام اهریمنی ایجاد کرده است، یکی منسوب کردند خاندان شاهنشاهی این کشور به یکی از توله های محمدی به نام "حسن ابن علی" عمام سوم شیعیان می باشد که ادعا می کنند درخت نامه ی فاحشه ی بریتانیا موسوم به ملکه الیزابت، به این نره عرب ابن محمدی (عن) می رسد؛ بدین معنی که ملکه الیزابت که گویا عمر نوح دارد، یکی زنیکه ی سادات است که مالک تاژ و تخت بریتانیا و صاحب صدها هزار هکتار زمین و ملک و خانه و ثروت زر و پول است.
اینگونه است که پیوند میان جهان خواران چیره و ابر سرمایه دار و ابر پولدار، از غربی ترین کشور اروپایی تا فاضلاب خاورمیانه موسوم به عرعربستان سعودی، برقرار می شود و این نیست جز تنفیذ اسلام تروریستی برای بقا و گسترش در همه ی جهان، به ویژه در اروپای مسیحی.
همین جستار در کیهان سوئد
نظرات