به دلایلی که در بخش نخست آورده شد، برهان توحید مذکور در آیه ی ۲۲ سوره ی انبيا، قابل دفاع نیست. اما برخی از مدافعان قرآن تلاش کرده اند تا بیان دقیق تری از این برهان به دست دهند. بیان آنها چنین است:
"بی تردید هر یک از موجودات عالم شخصیتی مستقل از دیگر موجودات دارد، اما در عین حال همه ی آنها با یکدیگر مرتبطند، به گونه ای که هیچ یک از آنها به تنهایی و جدای از دیگران قابل دوام نیست. پس وجود این جهان، در گزشته و اکنون و ادامه ی آن در آینده، مشروط به نوعی هماهنگی بین اجزای آن (تک تک موجودات) می باشد. به عبارت دیگر، گر چه هر یک از موجودات شخصیتی مستقل از دیگر موجودات دارد، اما همه ی آنها در سامانه ای یگانه قرار دارند و بدون یکپارچگی سامانه، از بین می روند و در نتیجه موجودات جهان فاسد می شوند. از سویی، الله در توحید اسلامی یعنی کسی که آفریده را ایجاد و تمام نیازمندی هایش را تامین می کند، زیرا توحید تنها در آفرینندگی نیست، بلکه توحید در پروردگاری نیز لازم است. اکنون بپنداریم که انسان را خدایی بیافریند و نیاز او به آب، غذا، هوا و... را خدای دیگری تامین نماید، پنداشت نامعقولی بوده و اساسن خدا را فرض نکرده ایم، چون خدا یعنی کسی که موجود را آفریده و تمام نیازمندی های آن را تامین کند.
اگر بپنداریم هر موجود و سامانه ای، خدایی مستقل داشته و ارتباطی با سایر موجودات نداشته باشد، جهان فاسد شده و دوام نمی آورد، چون موجودات به یکدیگر نیاز دارند و نمی توانند بدون برطرف کردن نیاز هر یک، به واسطه ی سایر موجودات باقی بمانند. پس این یکپارچگی سامانه که در این جهان حکم فرماست و همه می توانند آن را درک کنند، حاکی از آن است که کسی که این جهان در اختیار اوست، یکتایی است که همه ی اینها را به هم مربوط می کند و اگر یکتا نبود، جهان فاسد می شد.
سامانه ی حاکم بر جهان، نظام همبستگی و تاثیر و تاثر است. اگر چه هر پدیده ای برای خود سامانه ی مستقلی دارد، اما به روشنی می بینیم که نظامی کلی تر بر همه ی آنها حاکم است. اکنون اگر فرض کنیم که این جهان از بخش هایی تشکیل شده که هر کدام خدایی دارد، لازمه اش دوام نداشتن جهان است، چون اگر نیازمندی های هر سامانه ای را نظام دیگری تامین کند، خدایی در کار نخواهد بود، چرا که در چنین پنداشتی، آفرینش به دست یکی و تدبیر به دست دیگری است، در حالی که خدا کسی است که آفرینش، تدبیر و رفع همه ی نیازمندی های موجود را بر عهده دارد"
برای روشن تر شدن ساختار این استدلال، به ناچار باید چکیده ای از آن به دست داد:
۱. همه ی موجودات جهان هستی با یکدیگر هماهنگ و مرتبطند و به هم نیاز دارند، به گونه ای که هیچ یک از آنها به تنهایی و جدای از دیگران قابل دوام نیست. به عبارت دیگر، همه ی موجودات جهان در یک سامانه ی یکپارچه قرار دارند و بدون این یکپارچگی سامانه، قابل دوام نیستند و به زبان قرآن فاسد می شوند.
۲. بنا براین، وجود جهان در گزشته و اکنون و به عبارتی دیگر دوام آوردن و فاسد نشدن آن، نشان از حفظ یکپارچگی سامانه ی آن دارد.
"بی تردید هر یک از موجودات عالم شخصیتی مستقل از دیگر موجودات دارد، اما در عین حال همه ی آنها با یکدیگر مرتبطند، به گونه ای که هیچ یک از آنها به تنهایی و جدای از دیگران قابل دوام نیست. پس وجود این جهان، در گزشته و اکنون و ادامه ی آن در آینده، مشروط به نوعی هماهنگی بین اجزای آن (تک تک موجودات) می باشد. به عبارت دیگر، گر چه هر یک از موجودات شخصیتی مستقل از دیگر موجودات دارد، اما همه ی آنها در سامانه ای یگانه قرار دارند و بدون یکپارچگی سامانه، از بین می روند و در نتیجه موجودات جهان فاسد می شوند. از سویی، الله در توحید اسلامی یعنی کسی که آفریده را ایجاد و تمام نیازمندی هایش را تامین می کند، زیرا توحید تنها در آفرینندگی نیست، بلکه توحید در پروردگاری نیز لازم است. اکنون بپنداریم که انسان را خدایی بیافریند و نیاز او به آب، غذا، هوا و... را خدای دیگری تامین نماید، پنداشت نامعقولی بوده و اساسن خدا را فرض نکرده ایم، چون خدا یعنی کسی که موجود را آفریده و تمام نیازمندی های آن را تامین کند.
اگر بپنداریم هر موجود و سامانه ای، خدایی مستقل داشته و ارتباطی با سایر موجودات نداشته باشد، جهان فاسد شده و دوام نمی آورد، چون موجودات به یکدیگر نیاز دارند و نمی توانند بدون برطرف کردن نیاز هر یک، به واسطه ی سایر موجودات باقی بمانند. پس این یکپارچگی سامانه که در این جهان حکم فرماست و همه می توانند آن را درک کنند، حاکی از آن است که کسی که این جهان در اختیار اوست، یکتایی است که همه ی اینها را به هم مربوط می کند و اگر یکتا نبود، جهان فاسد می شد.
سامانه ی حاکم بر جهان، نظام همبستگی و تاثیر و تاثر است. اگر چه هر پدیده ای برای خود سامانه ی مستقلی دارد، اما به روشنی می بینیم که نظامی کلی تر بر همه ی آنها حاکم است. اکنون اگر فرض کنیم که این جهان از بخش هایی تشکیل شده که هر کدام خدایی دارد، لازمه اش دوام نداشتن جهان است، چون اگر نیازمندی های هر سامانه ای را نظام دیگری تامین کند، خدایی در کار نخواهد بود، چرا که در چنین پنداشتی، آفرینش به دست یکی و تدبیر به دست دیگری است، در حالی که خدا کسی است که آفرینش، تدبیر و رفع همه ی نیازمندی های موجود را بر عهده دارد"
برای روشن تر شدن ساختار این استدلال، به ناچار باید چکیده ای از آن به دست داد:
۱. همه ی موجودات جهان هستی با یکدیگر هماهنگ و مرتبطند و به هم نیاز دارند، به گونه ای که هیچ یک از آنها به تنهایی و جدای از دیگران قابل دوام نیست. به عبارت دیگر، همه ی موجودات جهان در یک سامانه ی یکپارچه قرار دارند و بدون این یکپارچگی سامانه، قابل دوام نیستند و به زبان قرآن فاسد می شوند.
۲. بنا براین، وجود جهان در گزشته و اکنون و به عبارتی دیگر دوام آوردن و فاسد نشدن آن، نشان از حفظ یکپارچگی سامانه ی آن دارد.
۳. مدعای آیه این است که اگر بیش از یک خدا وجود داشته باشد، هماهنگی و ارتباط بین موجودات یا به عبارتی دیگر "وحدت نظام جهان" از بین می رود، چرا که بر اساس جهان بینی توحیدی اسلام، خدا یعنی کسی که آفریده را ایجاد و تمام نیازمندی هایش را تامین کند !! بنا بر این اگر بپنداریم که انسان را خدایی آفریده است و نیاز او به آب، هوا، غذا و… را خدایی دیگر تامین نماید، اسلن خدا را فرض نکرده ایم !! به عبارت دیگر، چنین پنداشتی خلاف تعریف اسلام و قرآن از مفهوم خداست.
نتیجه ی مقدمات بالا این است که همه ی جهان هستی به دست یک خدا اراده می شده و می شود !!
اما این بیان نیز، خالی از اشکال نیست. در مورد مقدمه ی ۱ که مقدمه ی اصلی و سنگ بنای این استدلال است، دو نکته را می توان مطرح کرد:
نتیجه ی مقدمات بالا این است که همه ی جهان هستی به دست یک خدا اراده می شده و می شود !!
اما این بیان نیز، خالی از اشکال نیست. در مورد مقدمه ی ۱ که مقدمه ی اصلی و سنگ بنای این استدلال است، دو نکته را می توان مطرح کرد:
"نخست اینکه، گزاره هایی همچون "همه ی موجودات جهان با هم مرتبطند و به هم نیاز دارند" و یا "همه ی موجودات جهان در سامانه ای یگانه قرار دارند"، به هیچ روی اثبات نشده و اسولن قابل اثبات هم نیستند. بنا بر این، استفاده از این گزاره ها به عنوان مقدمات یک برهان عقلی، خلاف قواعد منطق است و همین خطای منطقی، کل ساختار این استدلال را مخدوش کرده است. کاملن می توان پنداشت که در جهان هستی، مجموعه هایی منظم و مستقل و جدا از هم وجود دارند که هر کدام از سوی یک خدا آفریده و اداره می شوند. دوم اینکه، گزاره ی "بدون این یکپارچگی سامانه، موجودات عالم دوام نمی آورند و فاسد می شوند" نیز، نادرست است. چرا که آنچه ضامن حفظ و بقای یک موجود است، رفع نیازهای آن از سوی موجود یا موجودات دیگر است و این به هیچ روی مستلزم آن نیست که همه ی موجودات جهان هستی در یک سامانه ی یکپارچه قرار داشته باشند و یا از سوی یک خدا اداره شوند. مهم این است که هر موجودی در هر مجموعه ای که قرار دارد، ارتباطش با هموندان دیگر حفظ و نیازمندی هایش از سوی آنها تامین شود. بنا بر این، اگر بپنداریم که جهان هستی از مجموعه های سامان مند (منظم) و در عین حال جدای از هم و بی ارتباط با یکدیگر تشکیل شده است و هر کدام از آن سامانه ها آفریده ی خدایی جداگانه است، پرهیز شده ی عقلی (از آن روی که در این استدلال آمده است) پیش نمیآید و دوام و بقای موجودات هم تضمین می شود. چرا که موجودات هر مجموعه، تنها به دیگر هموندان همان مجموعه نیازمند هستند و کل هر مجموعه نیز از سوی خدایی جداگانه آفریده و اداره می شود. با توضیحاتی که آمد، نادرستی مقدمه ی شماره ۲ نیز آشکار می شود. به عبارت دیگر، معلوم می گردد که وجود و دوام جهان تا زمان اکنون، منطقن نشان دهنده ی «یکپارچگی سامانه ی جهان از گزشته تا اکنون» نیست".
اکنون بپنداریم (فرض کنیم) که همه ی موجودات جهان هستی به همدیگر نیازمند هستند و به عبارت دیگر، همه ی جهان (عالم) در یک سامانه ی یکپارچه (نظام واحد) قرار دارد. بر اساس مقدمه ی شماره ی ۳، اگر بیش از یک خدا وجود داشته باشد، هماهنگی و ارتباط بین موجودات، یا به عبارتی دیگر "یکپارچگی نظام جهان" از بین می رود. آیا این مقدمه درست است ؟
اکنون بپنداریم (فرض کنیم) که همه ی موجودات جهان هستی به همدیگر نیازمند هستند و به عبارت دیگر، همه ی جهان (عالم) در یک سامانه ی یکپارچه (نظام واحد) قرار دارد. بر اساس مقدمه ی شماره ی ۳، اگر بیش از یک خدا وجود داشته باشد، هماهنگی و ارتباط بین موجودات، یا به عبارتی دیگر "یکپارچگی نظام جهان" از بین می رود. آیا این مقدمه درست است ؟
پاسخ منفی است، چرا که وجود چند خدا با یکپارچگی سامانه ی جهان منطقن ناسازگار نیست. می توان پنداشت که سامانه ی یکپارچه ی جهان از سوی چند خدا و با همکاری و هماهنگی همدیگر اداره می شود. در متن این استدلال، برای رد این احتمال گفته شده است که:
"اگر بیش از یک خدا وجود داشته باشد، هماهنگی و ارتباط بین موجودات یا به عبارتی دیگر یکپارچگی سامانه ی جهان از بین می رود، چرا که بر اساس جهان بینی توحیدی اسلام، خدا یعنی کسی که آفریده (مخلوق) را ایجاد و تمام نیازمندی هایش را تامین کند. بنا بر این اگر بپنداریم که انسان را خدایی بیافریند و نیاز او به آب و هوا و غذا و... را خدایی دیگر تامین نماید، اساسن خدا را فرض نکرده ایم. به عبارت دیگر، چنین احتمالی به معنای این است که «آفرینش به دست یکی و تدبیر به دست دیگری باشد» و این با تعریف اسلام و قرآن الکزا از مفهوم خدا نمی خواند.
همین جستار در کیهان سوئد
همین جستار در کیهان سوئد
نظرات