رد شدن به محتوای اصلی

بوی بد تهران، یک چالش امنیتی

بوی بد تهران، بویی است که از چاه فاضلاب بعثه ی خامنه ای و دیگر مراکز سیاسی و مذهبی رژیم انیران اسلامی بیرون می آید. افزون بر این گنداب اسلامی، بوی گند دیگری نیز در تهران شنیده شده است است.

بوی بد تهران، یگ چالش امنیتی است
این بوی بد که در بخش های گسترده ای از پاییتخت به مشام رسیده، بویی مشمئز کننده بوده که گویا دارای ترکیبات گوگرد بوده است. ترکیبات گوگرددار از جمله مواد مسموم کننده ای هستند که در بمب های شیمیایی نیز مورد بهره برداری قرار می گیرند. اینکه این بو می توانسته از چاه فاضلاب یا هتا ترکیدگی لوله ی اصلی گاز ناشی شده باشد، یک "دروغ بزرگ" است.

در واقع آنچه که رخ داده، یک چالش امنیتی برای شهروندان ایرانی است. شهروندانی که از سوی برخی از یگان های عملیاتی دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی بیگانه و هتا شاید خود رژیم، در خطر قرار گرفتن در یک یورش بمب شیمیایی قرار گرفته اند.

آنچه که رخ داده، یا از سوی خود رژیم و در چارچوب یک طرح آزمایشی عملیاتی و میدانی "پدافند غیر عامل" بوده است که یک آزمون آمادگی نیروها و واکنش مردمی و برای آزمون میزان پراکندگی یا دیگر آثار انفجار یک بمب شیمیایی در تهران بوده است و یا اینکه هشداری بوده از سوی بنگاه های جاسوسی دیگر کشورها و به ویژه اسراییل که قصد آن را داشته تا از سرکردگان جمهوری اسلامی زهر چشم گرفته باشد.

آمریکا، بلژیک و آلمان، سه کشور اصلی تولید کننده ی بمب های شیمیایی عراق
در جنگ با ایران بودند
به دیگر سخن، چنانچه این مورد از سوی مزدوران رژیم رخ نداده باشد، یک هشدار و چالش امنیتی از سوی اسراییل برای جمهوری اسلامی بوده است تا به آنها این پیام را رسانده باشد که تا چه حد از درون آسیب پذیر و متزلزل هستند و اینکه اسراییل قادر است در پاسخگویی به تحریک فلستینیان از سوی ولایت فقیه که منجر به درگیری های مرزی و فرستادن بادبادک های آتش زا و آتش زدن زمین های کشاورزی در اسراییل شده است، دست به چنین اقداماتی در سطح شهری در ایران بزند.

چنانچه این پنداشت درست باشد، جان صدها هزار و بلکه ملیون ها ایرانی در خطر انتقام جویی اسراییل به واسطه ی اقدامات خصمانه و احمقانه ی جمهوری اسلامی قرار دارد.

اسراییل چنانچه در این عملیات دست داشته باشد، با آزاد کردن حجم انبوهی گاز بودار در آسمان شهر تهران، به جمهوری اسلامی فهمانده است که چنانچه قصد انتقام داشته باشد، می تواند به جای یک گاز بی خطر، گاز شیمیایی و آلوده کننده را به هوا بفرستد تا در عرض چند ساعت، امنیت پاییتخت را مختل کند و با فلج کردن فعالیت های روزمره ی مردم، گام نخست بازی جنگ شیمیایی را برداشته باشد.

آنچه در گزشته رخ داده، در آینده هم رخ خواهد داد:



چنانچه شوربختانه چنین رویداد ناگوار و تروریستی ایی رخ دهد، بازی به همینجا پایان نخواهد پذیرفت و یک دومینو از جنگ پله ای و فرسایشی در سطحی بالاتر، میان ایران و اسراییل به وجود خواهد آمد.

در صورت آغاز چنین جنگی، جان انسان های عادی و شهروندان هر دو کشور، قربانی دشمنی دو رژیم ویرانگر خواهد شد که یکی دارای پایگاه مردمی است و دیگری در آستانه ی براندازی. با نگاهی به این چالش بالقوه ی امنیتی، جمهوری اسلامی راهکاری در پیش خواهد گرفت تا از جان انسان ها و شهروندان ایرانی، به عنوان سپر انسانی استفاده کند که این اقدام، یک "جنایت جنگی" دیگر از سوی رژیم اسلامی تلقی خواهد شد.

علت بوی گند تهران، لاشه ی خمینی حرامزاده است

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د