رد شدن به محتوای اصلی

جاسوس خانه یا شیعه خانه ی عمام موهوم زمان ؟ یا هر دو ؟!

مردم دلشان می خواهد به اندازه ی حقوق فردی و اجتماعیشان، یعنی به اندازه ی تمامیت حقوق انسانیشان، از رفاه و آسایش و امکانات بهره مند باشند. جمهوری اسلامی سرآغازی این بیدادگری در تضییع حقوق بشر ایرانیان بوده و هست.


اینکه امروز مشتی کلاغ سخنگوی توجیه گر ولایت فقیه و دین خونریز و تحمیلی اسلام، دوره افتاده اند که آن فلان و بهمانی بوده اند که پونز تو صورت زنان فرو می کرده اند، تنها تلاشش بر اینست که خود و مجموعه ی چیره بر کشورمان را در قاموس رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی توجیه کند و "کی بود، کی بود، من نبودم" راه بیندازد. آن روزها که خمینی حرامزاده خود شخصن غداره بندی این رژیم را بر دوش های مارنشینش یدک می کشید و پونزها در صورت زنان فرو می رفت، آن حاجی لکلک یا هنوز ساخته نشده بود یا هنوز دوران پوشکش را می گزرانید.

این درست است که جمهوری اسلامی یک تمامیت اسلامی است که به نام جمهوری به مردم قالب و غالب شده است.

رژیمی که خود دست نشانده ی آمریکا و اروپا و شوروی است، رژیمی که پس از رسیدن به قدرت از راه شورش های ایرانی ستیز فرقه ی فراماسونری "اخوان المسلمین"، زیر بازی زده و سرسپردگیش را از اربابان یانکی و روس و اروپایی، تنها به انگل های لندن نشین نگاه داشته است، رژیمی است که هتا تا به امروز از سوی صدای آمریکا کوبیده می شود، اما آیت الله بی بی سی آن را مشروط به بهای اصلاحات انگل ایسی نگاه داشته است.


به یاد نمی توانید آورد، اما می توانید فهمید که چرا رویه ی تلوزیونی و برنامه های خبری و اجرایی تلوزیون رژیم، از زمان به راه افتادن تلوزیون آیت الله بی بی سی، به ناگهان تقلیدی از آن بنگاه لجن پراکنی انگل ستانی تبدیل شده است و فهم آن بستگی به درک این نکته دارد که هئیتی از آیت الله بی بی سی راهی صدا و سیمای رژیم شدند تا به آنها نسل نوین دروغ پردازی و مغزشویی رسانه ای را آموزش دهند.

جمهوری اسلامی هم به مانند نیاکان تازی الله پرست خود در صدر اسلام، با شمشیر و خونریزی بر سر کار آمد.

آن اسلامی که اخوان المسلمینش برای نخستین بار در لندن، آن شیعه خانه ی کزایی دین باره مسلک به وجود آمد، همان اسلامی است که در پاکستان و افغانستان و ایران، به عنوان جمهوری اسلام به خورد مردم داده شد و همه ی سوسیالیست ها و کمونیست های پیروی چین و روسیه را تار و مار کرد تا جمهوری توده ای اسلامی، ترکیبی باشد از نوکران سوسیالیست انگل ایسی که سر اصلیش در لندن و دو سر دیگرش در مسکو و دی سی بود.

اگر دیروز به نام "قبر" و "قیامت"، زنان را در سیاهچاله های رژیم در تابوت نشانده و شکنجه می کردند، امروز زنان به گونه ای دیگر شکنجه می شوند؛ اینکه نداشته باشند تا بخورند و بپوشند و رشد کنند تا اسلام اهریمنی برای آنها به بهانه ی رفاه، "فحشای اسلامی" یا "صیغه" به سبک فاتی را تجویز کند !!


این اسلام که ثروت هزاران ملیارد دلاری ایرانیان را در وهم دشمنی با اسراییل به هدر داده و در جنگ ها و آشوب های منطقه ای، مردم را می فریبد که برای پاییدن ایران به جنگ در سوریه و یمن رفته است، اسلامی است که همیشه از ساختار قدرت سرچشمه می گیرد و در توجیه آن قدرت سیاسی و اقتصادی، به هر گونه دروغ و جنایتی به نام نامی ایران دست زده و مردم را در برابر مردم قرار داده است. جمهوری اسلامی خود بخشی کلان از مشکل است، نه بخشی از راه حل.

پس باید که فرهیختگان از "مشکل اسلام"، "مسئله ی جمهوری اسلامی" را بیرون بکشند تا بتوانند در برابر هر یاوه و هر توطئه ی مزدوران رژیم، پاسخی قاطع و کوبنده و درخور را هواله ی آن جماعت ایرانخوار کنند.

بابک ها و مازیارها و ابومسلم ها، ایرانی بودند و یا مردانه در برابر اسلام جفاکار متجاوز ایستاده اند و جاویدنام گشته اند و یا با پوشیدن رخت اسلام، صدها هزار الله پرست متجاوز را به تیغ هلاک و انتقام پارسی گرفتار آورده اند. ایدون باد...

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م...

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...