رد شدن به محتوای اصلی

قلیون و سیگلر کمونیستی، زندانی سیاسی نیستند

کمونیست ها به ایران ارج و احترامی ندارند و هدفشان جز تکه پاره کردن و فدرالی کردن کشور نیست. آنها به ایران نمی اندیشند و به اقوام ایرانی، لقب تجزیه طلبانه ی "ملت های ایرانی" می دهند. با تاریخ ایران باستان و همه شاهان کشور دشمنی ذاتی دارند و بارها به کوروش بزرگ فحاشی کرده اند.

سپیده قلیان و اسماعیل بخشی، زندانی سیاسی نیستند؛ خرابکاران کمونیست هستند
کمونیست ها که برای رد گم کردن خود را توده ای می خوانند، همان قماشی هستند که در جریان تلاش جبهه ی خائن ملی به سرکردگی "محمد مصدق دله السلطنه" و "سید حسین فاطمی" وزیر امور خارجه اش برای سرنگونی پادشاهی مشروطه، به خیابان های تهران ریختند و تندیس های شاهنشاهان ایرانساز پهلوی را پایین کشیدند و همان ها بودند که پس از به قدرت رسیدن ابواب جمعی اوباش ۵۷ی به سرکردگی "خمینی حرامزاده"، همین اقدام دژخیمانه را برای بار دیگر تکرار کردند.

آنها از سر کینه ای که نسبت به تاریخ تمدن پارسی دارند، به آرامگاه "رضا شاه بزرگ" هم رحم نکردند و آن را با خاک یکسان نمودند !!

کمونیست ها، مبارز و کنشگر سیاسی نیستند. آنها مشتی سرکش و تروریست و خرابکار هستند که نقش جاده صاف کن خمینی زادگان را بازی کردند. این آنها بودند که برای ایجاد جنگ شهری در لیبی و سوریه و اردوگاه های تروریستی فلستینی و کوبا و چین، دوره های نظامی رسمی دیده بودند و در ایران دست به آشوب و ویرانی زدند، بمب کار گزاشتند، اماکن و ساختمان ها را سوزاندند و ترورهای گسترده ای را آغاز کردند.

این کمونیست ها بودند که نقش ستون آتش به دستور خمینی آدمخوار را بر پشت بام مدرسه ی دخترانه ی رفاهی تهران بازی کردند و سینه ی افسران شاهنشاهی را شکافتند.

کمونیست ها که ریشه ی مرامشان به خونخوارهایی همچون لنین و استالین و مائو و پل پوت و چه گوارا و ... می رسد، هم در ایران دست به خیانت و توطئه و جاسوسی زده اند و هم حکومت و دولت قانونی را با تروریسم و جنگ شهری سرنگون کرده اند و هم به کمک خمینی دجال شتافتند و ساواما را برای آن ایجاد کردند.

امروز، "سپیده قلیان" و "اسماعیل بخشی"، یک جفت مارکسیست تروریست اتو کشیده ی ۲۰۱۹ هستند که ادعای گزاف آزادی و برابری حقوق را دارند.

آنها جنبش حق طلبانه ی کارگران را با ترفند مظلوم نمایی ویژه ی کمونیستی که همیشه حق به جانب است، مصادره می کنند و از این آب گل آلود به سود جریان چپ خائن سواستفاده می کنند. کمونیست ها دشمن پادشاهی و دشمنی خونی پهلوی ها هستند. ما هم اکنون با دیوی به نام جمهوری خونریز اسلامی روبرو هستیم و دیگر نیازی به قوز بالا قوز دیگری به عنوان مصدق الهی و مارکس باز نیازی نداریم.

قلیون هم شد اسم ؟
کمونیست ها همیشه علیه هر حکومتی که بر آن هازمان چیره باشد، دست به اعتراض های خشونت بار می زنند. مشکل آنها در یک کلام اینست که چرا حکومت کمونیستی نیست و چرا آنها قدرت حکومتی را در دست ندارند.

اگر متانت پادشاه ما نبود و نسل این هرزه گویان گزافه اندیش را ریشه کن کرده بود، امروز تنها خاطره ای از چپ زدگی امة آریایی الله زده در تاریخ معاصر کشورمان وجود داشت، اما شوربختانه این کرم های زیر پوست آنقدر زیاد بوده اند که حذف این انگل از سپهر سیاسی کشور، مستلزم کشت و کشتار بود که البته شاهنشاه ایران اهل خونریزی نبود.

امروز اما، جماعت دله ی کمونیست با موجودیتی خونخوارتر از خود به نام ولایت فقیه روبرو هستند و از اینروست که دست از پا خطا نمی کنند. در پایان برای خنده نیز این را بگویم که در میانه ی به اصطلاح مبارزات کارگری این دو ناخاله، اسماعیل و قلیون از یکدیگر لب می گیرند تا عقده ی نمالیدن یکدیگر را اندکی گشوده باشند.

کمونیسم، میراث شوم تجزیه طلبانه ای است که از یاغی جنگل تا "شیخ خزعل حرامزاده" و تا "سید جعفر پیشه وری" و "قاضی محمد" پانکرد را درمی نوردد و در این میان، مصدق دله السلطنه نقش پررنگی در پشتیبانی مستقیم از آنها و پر و بال دادن به آنها دارد. مصدقی که در نجات آذربایجان، عمدن غایب بود !!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...