رد شدن به محتوای اصلی

سیل جهنمی و غضب الله

بیایید بی تفاوتی های رفتاری و کرداری خود نسبت به خیانت ها و بیشعوری های سرکردگان ریز و درشت رژیم را به پای غضب الله مدینه بگزاریم.

سیل در گلستان و مازندران، خواست الهی و غضب الله حرامزاده
برای آزمایش شما و کشتار بخشی از شما الله زدگان بوده است
بیایید این بار و به بهانه ی کشته شدن ده ها تن از هم میهنانمان در سیل های جاری در شمال و نیمروز کشور، تفعلی به قفل گم گشته کلید حاکمیت خرد بر ملت آریایی الله زده بزنیم و ببینیم از چیست که بر کون وارفته ی ماست !! بیایید برای آیندگان که چون خودمان همچون گزشتگان اهل هوچی گر و موهوم پرستی خواهند بود، دستی به نیاز به درگاهی پرنیاز و همیشه غائب دراز کنیم تا انگشت وسط خود را از نزدیک به آن غادر متعال نشان داده بشیم.

سیلاب در گلستان و مازندران داشت تبدیل به یک معضل امنیت ملی می شد، نه از برای آنکه چند هم میهن ما دچار حرص خشم الهی شده اند، بلکه بدین لحاظ که این مورد می توانست بی کفایتی سرکردگان رژیم در مدیریت بحران را تبدیل به مسئله ای قومی قبیله ای کند و همه جا جار زده شود که فارس ها دارند ترکمن ها را قتل عام می کنند !! البته به خواست خدای غضاب رجیم، این دسیسه ی استکبار با جاری شدن سیل در دل فارس سیتی، به خیر گزشت و امنیت ملی برای باری دیگر، به غایت و کمال، برقرار شد !!

اسب ها و گله ها غرق شدند و خانه ها و اموال مردم به زیر اب رفتند. انصاف نبود که شمال کشور تا بدین حد از نعمت یهویی آب بهره مند گردد، اما در نیمروز و میانه ی کشور، در شیراز و لرستان، مردم همچنان نان خشک سق بزنند !! الحمدرالله!

البته بهانه ی سیلاب در شمال کشور، قطع روزانه ی ۱۲۰ هکتار از درختان جنگلی نیست، بلکه دلیل آن ساخته شدن یک شهر در بستر گزار رودخانه و سیلاب است !! تا بدین حد که خط راه آهن خود را در تقاطع عمودی راه گزار سیلاب کشیده ایم که سپس مجبور شویم برای باز کردن راه سیلاب، آن را ویران کنیم که راه سیلاب باز شود. دلیل دیگر سیلاب هم البته پر حجابی زنان آت منطقه بوده است که پیشتر در مقاله ای دیگر بدان پرداخته ام. پر حجاب نباشیم !!


البته من از داستان چرایی سیلاب در شیراز خبر نداشتم، اما سال ها پیش که از تخت جمشید برمی گشتیم، دچار یک سیل بچه شده بودیم و البته جای شما خالی، کلی هم کیف کردیم !! چه می دانستیم قرار است همین راه و همین منوال، جان ده ها هم میهن ما را بگیرد و نوروز را تبدیل به مصیبت و سوگواری کند.

این آقا که نمی دانم کیست و تجربه اش چیست، درباره ی سیلاب شیراز توضیحاتی می دهد که جای درنگ دارد. جای درنگ نه بر سر آنچه که رفته، بلکه بر سر خیانت سرکردگان رژیم به امنیت واقعی ما و بی تفاوتی ما نسبت به خیانت آنها !! ایدون باد...

از آنجا هزرط "علی اُبنه آب طالبی" در حدیثی صحیح فرموده اند، الله عرب سیل را بر مردم می فرستد تا بلکه استعدادهای آنان شکوفا گردد و به صبر و توکل و خرسندی از آنچه که رخ داده، مسلح گردند. الله غداره بند عرب، هتا غفلت زدگی مردم و بی تفاوتی سرکردگان وقت حکومت اسلامی را هم پیش بینی کرده است و در سوره ی آل عمران، آیه ی۱۵۴ می فرماید:

"سپس از پى آن غم، آرامشى بر شما نازل کرد، خوابى که جمعى از شما را فرا گرفت و گروهى که تنها در فکر جان خویش بودند، گمان‏ هاى نادرستى درباره ی الله چون گمان دوره ی جاهلیت داشتند و می ‏گفتند: «آیا ما را از این کار چیزى هست ؟» بگو سر رشته ی همه کارها به دست الله است. در دل خویش، چیزهایى نهان می ‏داشتند که بر تو آشکار نمی ‏کردند. می ‏گفتند اگر کار دست ما بود، در اینجا کشته نمی ‏شدیم. بگو اگر در خانه‏ هاى خود هم بودید، کسانى که کشته شدن بر آنان مقرر شده بود، با پاى خود به قتلگاه خویش می ‏رفتند و براى این که بدین‏سان الله نیت‏ هاى شما را بیازماید و آنچه در دل دارید را تصفیه کند و الله به راز دل‏ ها آگاه است" !! (حرومزاده ی آدمش)
بازبرد

از دیدگاه الله خونخوار، سیل و دیگر بلایای طبیعی برای آزمایش توده های الله زده است.
الله در سوره ی آل عمران اعتراف می کند که سیل و زمین لرزه به خواست و مشیت الهی او
ایجاد می شوند و قربانیان هر جا باشند، با پای خود به قتلگاه می روند
از آیة الکزای بالا، به خوبی متوجه می شویم که الله حرامزاده خودش ترتیب سیلاب در ایران را داده و هدفش کشتار چند تن از هم میهنان الله زده ی ما بوده است تا بدین ترتیب، هم در دل بقیه ی الله زدگان بتواند صفات حلم و بردباری و رضایت را ایجاد کرده باشد و هم استعداد عجیب آن امة جلوافتاده ی جهان چندمی را به رخ جهانیان بکشاند !! "فلذا"، جای نگرانی هم نیست، چون قول داده که پس از مرگ و نابودی و غم، آرامش را به مردم سیل زده بازگرداند !!

این چنین خدایی که از سوی ملیاردها کودن الله پرست، هر روزه و پس از ۱۴۰۰ سال، هنوز پرستش می شود، هدفش از بلایای طبیعی همچون سیلاب را آشکارا فریاد زده و در کتاب ماتحت محمدی خویش هم آورده است و نیز اعتراف کرده که همه ی این کارها را خودش عمدن انجام می دهد !! پس بتمرگید و الله تان را بپرستید، چرا که الله عرب اینقدر کس خل و بیکار است که هم به فکر شما کوچولو موچولوهای غبار کهکشانی است و هم دارد نیت هایتان را آزمایش می کند تا دلتان را تصفیه و پالایش کند. البته راز این آزمایش آنست که خودش از پیش به آن راز آگاهست و تنها برای فهماندن راز خودتان به خودتان است که دارد شما را می کشد و بلا بر سرتان نازل می فرماید !!!!

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د