رد شدن به محتوای اصلی

حسین درخشان، نخستین وبلاگ نویس پارسی زبان و ایرانی و البته مزدور رژیم

حسین درخشان یکی از مزدوران رژیم ولایت فقیه است که رژیم مدعیست وی "پدر وبلاگ نویسی پارسی" است. وی از هواداران رژیم در آمریکاست و جزو لابی سیاسی و اقتصادی ایی است که به رژیم در ارزیابی مسائل فنی بیان سخن و گرفتن ژست های بین المللی ضد حقوق بشری و فاشیستی یاری می رساند و تحلیل و مشاوره می دهد. حسین درخشان، یکی از پشتیبانان سرسخت احمدی نژاد است.


در هنگامی که عروسک خیمه شب بازی رژیم یعنی احمدی نژاد، برای ایراد سخنرانی وارد نیویورک شده بود، حسین درخشان با او دیدار می کند و سفارش می کند که جریان یهودی ستیزی رژیم در برون مرز اینگونه توجیه شود که یعنی رژیم میان یهودیان و جنبش سهیونیسم، تفاوت قائل است و آنها را یکی نمی داند. حسین درخشان با دستگاه های امنیتی رژیم، ارتباط بسیار تنگاتنگی دارد و یکی از مزدوران جاخوش کرده در بیخ گوش اپوزوسیون در برون مرز و البته در ایالات متحده است.

او به تازگی از دانشگاه ام آی تی ماساچوست در آمریکا، در رشته ی "رسانه، سیاست و خط مشی همگانی"، بورسیه ی تحصیلی دریافت کرده است. آمریکایی ها به خوبی می دانند باید زیر بال و پر چه کسانی را بگیرند. همان ایالات متحده ای که خمینی حرامزاده را با به ایران آورد، اکنون و پس از ۴۰ سال سر پا نگاه داشتن رژیم اهریمنی ولایت فقیه به کمک کشورهای دیگر غربی و البته روسیه، اکنون همچنان به مزدوران دست پرورده ی خود که در سطوح گوناگون رژیم و در جریان های سیاسی متفاوت و عمدتن اصلاح طلب حضور دارند، از دادن هر گونه کمکی خودداری نمی کند.


حسین درخشان اما حاضر نشده تا با هیچ رسانه ای در این باره گپ بزند !!

نخستین نوشته های این بزمجه ی سیاسی، در کانادا انجام شدند. وبلاگ نویسی که در کانادا زندگی می کرده و رژیم او را به این لقب مفتخر کرده است. او برای سال ها یکی از پر و پا قرص ترین هواداران جنبش موسوم به اصلاحات حکومتی بود که روباه سبز یعنی آخوند سید محمد خاتمی، پرچم دار آنست.

او در حالی به احمدی نژاد سفارش می کند که در عین حالی که اسراییل و سهیونیسم را می کوبد، به یهودیان و فرقه ی یهودیت احترام بگزارد، که در سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، به عنوان شهروند کانادا و با گزرنامه ی این کشور، دو بار به اسراییل سفر کرده است !! او علت دو سفر خود به اسراییل را اینگونه توضیح داده بود که از آنجا که رژیم چهره ای سیاه از اسراییل نشان می دهد، قصد دارد به این کشور برود تا این چهره ی سیاه نشان داده شده از اسراییل را دگرش دهد.

اما وی سپس چرخشی ۱۸۰ درجه ای کرد. او به احمدی نژاد سفارش کرد که جریان سهیونیسم به عنوان جنبشی سیاسی و استعمارگر را از فرقه ی یهودیت، جدا ببیند و میان آنها فرق بگزارد.


حاج حسین درخشان، همچنین سازمان تروریستی سپاه پاسداران را، "نماد دادگری و فداکاری" خواند. وبلاگ او زیر مجموعه دامنه ی اینترنتی hoder.Ir است که برای شهروندان عادی ثبت نمی شود و از سوی کسانی ثبت شده است که در "شهرک شهید محلاتی" زندگی می کنند. این مجموعه متعلق به سپاه است و خانواده های فرماندهان ارشد سپاه را در خود جای می دهد.

البته حاج حسین پس از این همه مانورهای دلقک موابانه ی سیاسی، سرانجام در سال ۲۰۰۸ به ایران بازگشت !!

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...