رد شدن به محتوای اصلی

سخنان مشترک زنده یاد شاهپور بختیار و شاهزاده رضا پهلوی پس از ۴۰ سال: جمهوری یا پادشاهی فرقی نمی کند

اکنون که ۴۰ سال از عمر رژیم منحوس ولایت فقیه می گزرد، هستند کسانی که گمان می کنند اکنون تجربه ی داشتن یک "جمهوری" در ایران را داشته ایم؛ این درست نیست، ما هرگز به معنای واقعی کلمه، یک حکومت "جمهوری دمکراتیک و سکولار" را در ایران تجربه نکرده ایم، بلکه آنچه که کمر ملت ایران را خمیده کرد، یک دیکتاتوری اسلامی با نشان ولایت مطلقه ی فقیه است.


به تازگی که شاهزاده رضا پهلوی در گفتگوی خود با شبکه ی فاکس نیوز، بدین مورد برای چندمین بار و این بار به صراحت و آشکارا اشاره کرده است که "از همان آغاز هم پادشاه شدن برای وی اولویت نداشته است" و تنها ماموریت ایشان در زندگی، "رساندن مردم به پای صندوق های انتخابات آزاد" می باشد، و با توجه به اینکه ایشان در اظهارات خود در همین گفتگو، اعلام کرد که "اگر مردم آماده ی یک جمهوری باشند، چه بهتر، این عالیست"، بد نیست گزری کنیم به گزشته و آنچه که زنده یاد شاهپور بختیار در چند دهه ی پیش عنوان کرده است.

اکنون به جاست که به ذکر این نکته نیز پرداخته شود، که شاهزاده رضا پهلوی به عنوان میراث دار پادشاهی مشروطه، خود شخصن خویش را با عنوان "رضا پهلوی" معرفی می کند و بیان شاخص "شاهزاده" به ایشان، از سر ارج به خاندان ایران ساز پهلوی و شخص ایشان و توجه مثبت قرار دادن این جایگاه برای ایشان است؛ ایشان پیشتر هم بر این نکته تمرکز کرده بود و در گفتگوی اخیر دوباره به آن نیز اشاره کرد که: "من هرگز گرفتار و شیفته ی نقش شخصی خودم یا مقصدم نبوده ام".

بنا بر دیدگاه شاهزاده ی عزیز میهن، آنچه که مهم است درون مایه ی حکومت آزاد و مردم سالار ایران آینده است و نه الزامن شکل و ساختار حکومت. ایشان به درستی به این نکته اشاره کرد که آنچه که یک حکومت را حکومتی مردمی و مقتدر می سازد، ساز و کار و قوانین و درون مایه ی دمکراتیک، سکولار و میهن پرستانه ی آن حکومت است؛ حال اگر مردم به شکل و ساختار پادشاهی رای دادند، حکومت شاهنشاهی مشروطه خواهد بود و اگر شکل و ساختار جمهوری را پسندیدند، جمهوری.


زنده یاد شاهپور بختیار که به دلیل پایبندی به ارزش های انقلاب بزرگ مشروطه و قانون اساسی کشور، تا پای جان بر سر عهد و خویشکاری خود ماند و در برابر دیو حمهوری اسلامی و شخص خمینی خونخوار ایستادگی کرد، و در این میان از جبهه ی ملی اخراج و تک تک یاران قدیمیش از جمله داریوش فروهر و مهندس بازرگان و...، نه تنها به او پشت کرده، بلکه به او خیانت کردند و به سوی عمام دجالشان رفتند، هر روز که می گزرد بیشتر از پیش از خورشید روی رفتار و کردار این ابرمرد بزرگ تاریخ سیاسی ایران، بر ما هویدا می شود.

ایشان نیز به عنوان نخست وزیر قانونی کشور، نخست خواستار برپایی و استقرار حکومت قانون بر کشور بودند که اگر این شرایط انجام شده بود، هر آنچه که خواست و اراده ی ملی بود، به منحصه ی ظهور می رسید. از دید ایشان هم، ساختار و شکل حکومت بر درون مایه و ساز و کار و قوانین حکومت، برتری نداشت.



متن کامل گفتگوی شاهزاده با فاکس نیوز را از اینجا و ترجمه ی آن را از اینجا بخوانید.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...