رد شدن به محتوای اصلی

ترک مغزان آتش زدند و سوختند و رفتند

می گویند غیور مردان توورغ که دیرروز پدران چگینیشان دلار نداشتند تا در برابر چشمان جهانی که رسانه نداشت، آنها را به آتش بکشند و دست به زنده خواری انسان ها می زدند، امروز دیگر دستشان به از خود بهتران رسیده و دلار در دست، علیه امپریالیسم می چرخند و می رقصند !!


کسی نیست که یک بار به ترکیه رفته باشد و متوجه فاصله ی ده متری مسجد آن خانه ی الله و فاحشه خانه ی دیوار صورتی آن محله نشده باشد.

آن هم نه یکی دو تا جنده خانه، که ردیف پشت هم یکی در میان میخانه و فاحشه خانه و رستوران و یکی مسجد و امة الله زده ای کالانعام که وقت طاعت و خالی کردن پایین تنه را با یکدیگر در ملغمه ای از آزادی های ترکی و اسلامی با مزه ی سکولاریسم در هم آمیخته است.

ترک ها اینقدر پدر سوخته اند که برای نمایش اتحاد امة و دولت کزاییشان، ده بیست تا اسکناس تک دلاری را از جیب چپ خود درآورده اند و مانند بچه گداهای استانبول دور هم روی زمین خشک و خالی نشسته اند و نوک هر اسکناس تک دلاری را اندکی دود داده اند و از این نمایش حماسه ی ترکی اسلامی، صدها فیلم و ملیون ها حلقه فرتور تهیه شده است !!


اما خب پفیوز مغزان ترک اندیش، می توانستید به جای این همه حجم از خبرسازی، دستتان را در جیب راست و حسینیتان بکنید و یک صد دلاری درآورید و نخست پاره اش کنید و سپس دو نیمه اش را دود بدهید که بلکه جز خرهایی همچون خودتان هم به باور این برسند که شما یک روده ی راست هم در شکمتان پیدا می شود !!

در کجای تازی نامه آمده که دلار را آتش بزنید ؟!

بنشینید و منتظر باشید که به زودی اقتصاد و کشور شما به مانند جمهوری اسلامی به فضاحتی برسد که آن سرش ناپیدا. البته در این میان هم برخی مزدوران #پان_ایرانیسم_حکومتی هم اربده سرمی دهند که ترکیه ام الفساد تجزیه طلبان نژاد پرست پانترک است، اما عجیب اینجاست که تجزیه طلب همسایه، نه تجزیه می کند و نه دشمنی !! گویا هر دو الله زده و هر دو دشمن اسراییل و آمریکایند ؟!


از اینها چپ مغزی های اسلامی نتیجه می توان گرفت که اردوغان و روحانی، روسیه را در همان سالی به سروری پذیرفتند که قرآنش را پوتین به خلیفه ی ولایت فقیه و دستش را به دست اردوغان داد. از همان روزها که اردوغان به آب های اسراییل تجاوز کرد تا تروریست های غزه نشین را آب و دان دهد که البته سرش بدجور به سنگ خورد و شکست و خون ها جاری شد.

دلارها را اینقدر آتش بزنید تا جانتان درآید. این بیشعوری ها در قواره ی شما برازنده است، هر چه باشد، الله پرست سنی و شیعه گوشت هم را می خورند، استخوان هم را دور نمی اندازند. اما من روی هر دویتان تف می کنم و می رینم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د