رد شدن به محتوای اصلی

"حبیبه باقر خاله" مادر "امید دانا"، از توابان مجاهدین خلق بوده است

به تازگی ویدیوی افشاگری دیگری علیه مزدور زباله ی سیاسی رژیم به نام امید دانا از سوی برگه ی ف. بوکی "دهه ی پنجاهی ها" ساخته و منتشر شده است که بر اساس اسناد و مدارکی تازه و غیر قابل انکار، ابعاد تازه تری از این عصاره ی عقده های خودشیفتگی و حقارت را به نمایش می گزارد.

امید دانا مزدور صادراتی رژیم به سوئد
در بخشی از این مستند افشاگری، به خانواده ی امید شریفی دانا پرداخته می شود و با اشاره به مادر، پدر و دو برادر وی، به ترتیب نام آنها را به عنوان "گلی باقر خاله"، "کریم الله شریفی دانا"، "امیر علی شریفی دانا" و "احسان شریفی دانا"، روابط سیاه و ریشه دار این خانواده ی هوادار رژیم را برملا می سازد.

پدر امید دانا به نام کریم الله شریفی دانا فرزند "قلی" !!، ظاهرن تنها آپاراتچی سینماست و جالبست بدانید که بخشی از وظیفه های کاری یک آپاراتچی سینما، تدوین و ویرایش فیلم ها و به معنای ساده تر، "سانسور" می باشد. مادر وی نیز، پیشتر یکی از توابان گروهک تروریستی مجاهدین خلق بوده است و نام سازمانی وی در گروهک "حبیبه" می باشد. سازمان تروریستی مجاهدین خلق همچنین، نسبت به صادرات این فقره از نجاست ولایت فقیه به سوئد، پیشتر واکنش نشان داده و در خبری که بر روی تارنمای گروهک نیز درج شده بود، به امید شریفی دانا و مادرش گلی یا حبیبه می پردازد.

هر چه گشتم تا بلکه بتوانم این جستار را در تارنمای مجاهدین فی سبیل الله خلق پیدا کنم، موفق نشدم و گویا آن را از روی تارنمای خود برداشته اند؛ اما تصویر آن را می توانید در زیر ببینید که از ویدیوی افشاگری آورده ام:

اعلامیه ی افشاگری گروهک تروریستی مجاهدین خلق، درباره ی|
مادر امید دانا به عنوان یکی از توابان دهه ی شصت به نام سازمانی
"محبوبه" و نام واقعی "گلی باقر خاله"
از دیگر کثافات خانواده ی شریفی دانا، یکی برادر او به نام امیر علی است که از افسران سازمان تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می باشد و با درجه ی سروانی در فرتور زیر قابل مشاهده است. هتا چهره ی نجس وی نیز بسیار به برادر کمتر از قطمیرش امید شبیه است. با افشای این فرتور، به خوبی پیدا می شود که چگونه امید دانا این همه راه را در این چند ساله طی کرده و خزان خزان خود را از تظاهر به شاهزاده دوستی و هوادار شاهنشاهی، نه تنها به مخالف آشکار و هفت خط اپوزوسیون تبدیل می شود، که به سینه چاک و ماتحت لیس بزرگی از سازمان تروریستی سپاه و شخص دیکتاتور رژیم نیز بدل می گردد:

امیر علی شریفی دانا برادر امید دانا به نام امیر علی شریفی دانا، در قرارگاه کربلای مازندران سازمان تروریستی
|سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با درجه ی ستوانی
برادر دیگر وی به نام احسان نیز، از دله موش های مجیرگوی خاندان نجاست و کثافت محمدی و از مداحان اله بیت می باشد که البته نمی تواند طبیعتن سپاهی و بسیجی نباشد:

احسان شریفی دانا برادر دیگر امید دانا از مداحان اله بیت رژیم
البته از خود باید پرسید که چرا فرقه ی رجوی، این خبر را از روی تارنمای خود برداشته اند. پدر وی البته فرد بانمکی است و از آن چهره هایی است که می توان وی را با "استخودوس تمبان آبی" مقایسه کرد؛ فردی همیشه عصبی که تحمل هتا یک فرزند دختر را هم نداشته است و مادری مجاهد تواب که بسیار "پسرزاست" و توانسته سه ناخاله و مزدور و ماتحت لیس اله بیت و رژیم را به ساحت مقدس آغا سگه ی غیبت نشین و امة کالانعام پیشکش کند:

پدر امید دانا از سانسورچیان رژیم در سینما 



نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...