رد شدن به محتوای اصلی

طالبان نی آزادی را در غزنی نواخت

دین خدا بار دیگر در افغانستان کفر زده زنده شد. الله پرستان حقجوی، در عنایت الطاف خداوندی، باری دیگر بر خاک دلیران و خطه ی شیران و سرزمین قهرمانان اساتیری پای گزاشت و سرزمین های اشغال شده از سوی دولت قانونی جمهوری به اصطلاح اسلامی افغانستان را از از دست ایادی غرب آزاد نمود و به جهان عزیز اسلام بازگرداند.


طالبان که نامی آشنا و درخشان در صنایع تولیدات دفاع ملی آمریکاست، توانست با به دست آوردن بیشتر آرا از راه گلوله های توپ و تانک، بخش وسیعی از سرزمین مادری و پدری را با هم آزاد کند و به مقام نخست برسد. رییس جمهور پفیوز افغانستان که پیشتر راه هایی برای جنگ با سلحشوران الله را پیموده بود نیز، هم اکنون هم درگیر مشکلات قومی و هم مذهبی فراوانی است و کارشناسان ناتو در افغانستان اذعان کرده اند که دیگر فروش تریاک نمی تواند هزینه های سرسام آور بند پوتین های آنان را در آن کشور تقبل کند.


جمهوری اسلامی ایران نیز با فرستادن یکی از تخم سگان خود به نام "قلندر شرق" که با نام غیر رسمی "سردار پاسدار تروریست جاسم سلمانی" در خدمت نیروهای بعثی دره ی پنجشیر است، به تازگی مبلغ کلان دو سد ملیارد تومان را روانه ی کشور دوست و همسایه افغانستان کرده است. در این راستا، یکی از رایزنان افغانی در گفتگویی تلوزیونی افشا کرده است که رژیم متمرکز اسلامی به ریاست العهدی "السید محمد الخاتمی" که در ایران به عنوان "روباه سبز" مشهور است، سالانه مبالغ کلانی پول به اصطلاح "گم شده" را از راه رایزن شفیق خود در آن کشور، به کاخ ارگ ریاست جمهوری ستاد نشیمنگاه پروفسور "کرزای" رییس جمهور پیشین این کشور مستطاب می فرستاده و در قبال آن نیز رسید دریافت می کرده است.

سربازان خدا غزنی را آزاد کردند و به نماز نشستند:


رسانه های افغانستان نسبت به این خبر نیز واکنش منفی نشان ندادند و مردم نیز متوجه شدند که آزاد سازی "غزنی" از یوغ قوای دست نشانده ی دولتی از سوی طالبان، اگر برای همین مورد هم بوده باشد، موجه و نیکو بوده و دستان خویش را به سوی کعبة العظیم فی مکة الکریم به هوا کرده و خداوند دانا و فرهیخته ی عرب را ستایش ها کردند. در این نیایش الهی، سرهای مومنان بر زمین و ماتحت آنان به قید حیا و دعا، به هوا بلند شده بود.

به امید آزاد سازی همه ی کشورهای اسلامی از یوغ قوای کفر و بازگشت همه ی مومنان بالله از سرزمین های کفر در اروپا و آمریکا به سرزمین های زیبا و بهشتی خود در خاورمیانه و آفریقا و هر خراب شده ی دیگری.


پیشاپیش آزاد سازی کابل را نیز شاد باش می گویم.

عزیزة العقبا
مریضٌ فی مَرَضَ اَلَلُه اَلعَظِیم

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د