رد شدن به محتوای اصلی

رسوایی سفر وزیر شیلات نروژ به ایران و اقدام رژیم به جاسوسی وزیر شیلات نروژ به‌ دنبال رسوایی سفرش به ایران

وزیر شیلات نروژ به‌ دنبال رسوایی سفرش به ایران و اقدام رژیم به جاسوسی و تخلیه ی گوشی وی، ناگزیر از استعفا شد. دولت نروژ اعلام کرد "سندبرگ" وزیر شیلات، در این سفر پادمان های امنیتی را رعایت نکرده است.


به گزارش رسانه‌ های نروژی، وی بدون اطلاع نخست‌ وزیر این کشور، با یک زن ایرانی که هم اکنون در نروژ به شغل شریف مانکنی مشغول است، به تهران رفته و بر خلاف ضوابط دولت نروژ، گوشی همراه محل کارش را هم با خود برده بود و تلفن وی در یک عملیات جاسوسی از سوی رژیم ولایت فقیه تخلیه شده است.

شنود الکترونیکی از سوی رژیم
نروژ، رژیم آخوندی را از دید شنود الکترونیکی در سیاهه ی "حکومت‌ های پر خطر" قرار داده و به گزارش رادیو تلوزیون و رسانه‌ های نروژ، دستگاه امنیتی پلیس این کشور بررسی های خود را در مورد زن ایرانی مرتبط با وزیر شیلات و ارتباطات احتمالی این زن با رژیم آخوندی آغاز کرده است.

این زن، از ایران و بدون دلیل سیاسی برای گرفتن پناهندگی به نروژ آمده بود و بر خلاف مخالفت آغازین این کشور و برگرداندن وی به ایران، دوباره از سوی رژیم به نروژ برگردانده شد و در نهایت با گرفتن پناهندگی و شهروندی این کشور، در ارتباط با سندبرگ وزیر شیلات و نایب‌ رییس یکم حزب پیشرو نروژ، قرار گرفت !!!!

گزارش ها حاکیست که سندبرگ نخست در بیانیه‌ ای پوزش خواهی کرده، اما با فاش‌ شدن جزییات، هم از جایگاه وزارت و هم از معاونت دبیر کلی حزب پیشرو استعفا کرد.


بازتاب جاسوسی رژیم اسلامی در رسانه‌ های نروژ
روزنامه ی نروژی "آفتن پستن" (Aftenposten) نوشت:

"پر ساندبرگ وزیر شیلات نروژ، پس از ظهر روز دوشنبه از سمت خود استعفا خواهد داد".

این وزیر در ژولای سال ۲۰۱۸، به همراه یک زن ایرانی تبار به‌ نام "بهاره لتنس" یا همان "بهاره حیدری"، برای گزراندن تعطیلات شخصی سفری به ایران داشته است. به نوشته ی آفتن پستن، دلیل استعفای این وزیر، انتقاداتی بوده که به او به‌ دلیل بی‌ توجهی به پادمان های امنیتی در جریان سفرش به ایران وارد شده است. پر ساندبرگ، هموند حزب راستگرای "پیشرفت" نروژ، در ژولای سال ۲۰۱۸ به همراه "بهاره لتنس" یک زن ایرانی تبار، سفری شخصی به ایران داشته است.

"بهاره حیدری" یا "بهاره لتنس" به همراه شیخ شب خود در ایران اشغالی
سفر وزیر نروژی به ایران نقض پادمان امنیتی
روزنامه ی حکومتی "عصر ایران" نیز، به‌ نقل از منابع رسانه‌ ای اروپا نوشت:پ

"دولت نروژ گفته است فرد یاد شده برای انجام این سفر، پادمان های امنیتی را رعایت نکرده است؛ از جمله اینکه خلاف مقررات تعیین شده از سوی دفتر نخست‌ وزیری نروژ، سفر خود به ایران را به این دفتر اطلاع نداده است. بر اساس مقررات نروژ، همه ی وزرا موظف هستند پیش از سفر به هر نقطه‌ ای از جهان، موضوع را به دفتر نخست‌ وزیری اطلاع دهند، اما ساندبرگ دو روز پس از ورود به ایران این موضوع را خبر داده است.

دیگر اینکه، او در جریان این سفر تلفن همراه دولتی خود را به همراه داشته است. این موضوع از آن جهت چالش برانگیز است که از دید دستگاه امنیتی نروژ، ایران در کنار چین و روسیه کشوری با خطر بالا محسوب می‌ شود و مهار شدیدی بر وسایل مخابراتی و الکترونیکی دارد".

وزیر نروژی می‌ گوید از سفر به ایران عبرت گرفته است !! ساندبرگ اشتباهات خود را پذیرفت و در پاسخ به پرسش های روزنامه ی نروژی "وردنگانگ" (Verdens Gang) اعلام کرد که اهمیت رعایت قوانین ایمنی سفر برایش روشن شده و از اشتباهاتی که مرتکب شده، درس گرفته است. برخی از مقامات نروژ از جمله "کل گراندهاگن" فرنشین پیشین دستگاه اطلاعات نظامی این کشور، بر این باورند که به احتمال بسیار تلفن دولتی ساندبرگ در ایران هک شده و بر این اساس خواستار استعفای او شدند.

گراندهاگن می‌گوید:

"ایران یکی از سه کشوری است که هم از سوی سازمان امنیت داخلی نروژ (Politiets Sikkerhetstjeneste) و هم دستگاه اطلاعاتی این کشور، یک تهدید امنیتی به حساب می‌ آید. او می‌ گوید: "ایران یک کشور مشکل آفرین در منطقه ی خاورمیانه است و من باور دارم که تلفن همراه او هک شده است".

"بهاره حیدری" یا "بهاره لتنس" به همراه شیخ شب خود در ایران اشغالی
سفر به ایران زیر چکمه های رژیم ملاها محکوم است
افزون بر انتقادات دستگاه های اجرایی و امنیتی نروژ به بی‌ احتیاطی‌ های ساندبرگ، برخی از ایرانیان ساکن نروژ نیز به سفر او به ایران انتقاد کردند. این گروه از ایرانیان تاکید کردند:

"نباید با وجود نقض گسترده ی حقوق‌ بشر و آزادی‌ های اساسی و محدودیت های زنان در ایران، این کشور را امن و آزاد توصیف کرد".

بنا بر اعلام تارنمای "زیر آسمان نروژ"، ساندبرگ در حساب ف. بوک خود به این انتقادات پاسخ داده و اعلام کرده است:

"من در تعطیلاتی بوده‌ ام که مردم، کشور و فرهنگ را از نزدیک دیدم و تجربه کردم و اینها نتایج من از این سفر هستند؛ ایران کشوری بزرگ با مردمی بزرگ است، اما بدبختانه آنها حکومت و نهاد قدرتی دارند که کاملن با ارزش‌ های من ناسازگار است. من معتقد به روشنفکری هستم و به مردم ایران باور دارم".

نروژ از جمله کشورهایی است که همکاری امنیتی با جمهوری اسلامی ندارد.

"بهاره حیدری" یا "بهاره لتنس" یکی از مزدوران صادراتی رژیم در نروژ که با گزرنامه ی
ولایت فقیه به آخوند "حسن روحانی" رای داده است

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د