رد شدن به محتوای اصلی

استاد پیشکسوت نقاشی، متجاوز جنسی به جوجه ها بود - ۲

و زندگی و حریم شخصی استاد است، با اینکه مردم این استاد نقاش را امین و مورد اعتماد خود می دانستند که دخترانشان را به او سپرده بودند. او دوست نزدیک پدر و مادران بسیاری از این قربانیان متجاوز شده بوده است. همه، با خنده از شیطنت های پیرمرد می گویند و هیچ کسی به فکر دخترانی نیست که دیگر هتا توان یک لبخند ساده را هم ندارند. هیچ کس نپرسید عبارت های موجود در آن نامه های جنسی همچون "ضیافت های ضربدری پنج ضلعی و‌شش گوش" یعنی چه !! "جیره ی سکسی" دیگر چیست و "سق دهان گربه" کجاست ؟!

آیدین آغداشلو، استاد نقاش پیر و متجاوز جنسی به صدها دختر زیر هژده سال
حدود پنج سال پیش، گزارش های تکان دهنده ای در مورد چگونگی برخورد "آیدین آغداشلو" با هنرجویانش به دستم رسید.

باورش واقعن برای من سخت بود. از دو تن از دوستانم که چند سالی هنرجوی او بودند، پرسش کردم. آنها ضمن تایید این اخبار، ۳ قربانی جنسی را به من معرفی کردند و اینگونه فرایند بررسی در مورد فساد جنسی استاد پیشکسوت آیدین آغداشلو، آغاز شد. دو سال پس از آن و ‌پس از گفتگو با ۸ قربانی و نزدیک به ۵۰ تن از هنرجویان او در دوره های گوناگون و راستی آزمایی‌ های فراوان ویژه ی اینگونه پژوهش ها، تخلف این استاد پیر نقاش برای من مسلم شد. پس به انتشار نخستین جستار در این مورد دست زدم.

انتشار آن جستار و مطالب تکمیلی در مورد آغداشلو و همچنین مقالات تالیفی و ترجمه شده ای که در درازنای سه سال گزشته منتشر کرده ام، سبب شد تا شمار دیگری از قربانیان آغداشلو با من تماس گرفته و درخواست گفتگو کنند. تا به امروز، بیش از ۲۰ تن از قربانیان، مرا معتمد خود دانسته و در مورد آنچه که بر آنها رفته، سخن گفته اند. انبوهی از فیلم و فرتور به همراه صدها نامه و پیام های تلگرامی و... که بین ایشان و آغداشلو رد و بدل شده را در اختیارم گزاشته اند که درستی تک تک آنها به اثبات رسیده است. شمار قربانیان با توجه به اظهارات افراد آگاه، بیش از اینهاست.

آیدین آغداشلو، هنربند متجاوز جنسی حکومتی که هنوز به معروفیت استاد توسی قاری
قرآن الکزای تویله ی رهبری رژیم، نرسیده است
این موارد را با برخی از دوستان نزدیک و بستگان آغداشلو هم در میان گزاشتم و آنها هم ضمن قابل انتظار بودن ارتکاب چنین کارهایی از سوی آغداشلو، به موارد دیگری هم اشاره کردند که بیشتر به روابط استاد شاگردی ارتباطی نداشت و به خاطر حریم شخصی او، قابلیت بررسی و تحقیق نداشتند.

اما آنچه که پس از گزر پنج سال بررسی بر روی این پرونده، به عنوان یک واقعیت مسلم و نتیجه ی قابل استناد اهمیت دارد، اثبات تخلفات این استاد پیشکسوت نقاشی نیست، بلکه الگوی رفتاری و نوع ارتباط او با برخی از هنرجویانش است. روشی بسیار شبیه روش "حمید شانس" و دیگر افرادی که بهره کشی جنسی را پیشه ی خود ساخته اند.

افشین پرورش

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د