رد شدن به محتوای اصلی

دسیسه های جمهوری اسلامی برای بد نام کردن خاندان پهلوی

جمهوری اسلامی که در بحران مشروعیت خود، همیشه دست به ترور شخصیت و فیزیکی افراد زده است، تنها راهکار بقای خود را در ایجاد آشوب و جنگ روانی و نیز صدور و گسترش ناآرامی و جنگ می داند.

رای من برای ایران آزاد، یکپارچه و آباد، شاهزاده رضا پهلوی است
بدین وسیله است که در روزگاری که سرکردگان جمهوری اسلامی دست از برادر و خواهر خواندن های انقلابی شسته اند و به ویلا نشینی و کاخ نشینی خو گرفته اند، خاکستر غمین اسلامی و یقه ها و آستین های چرک اسلامی مارکسیستی جای خود را به کت و شلوار و صورت های اصلاح شده داده است و آن انقلابیون که خوردند و آسودند، جای خود را به نسلی گرگ صفت تر داده اند که هر چه بیشتر آشکارا به دورویی می پردازند و ضمن آنکه همه می دانند که نوبسیجی ها خود اهل هر گونه فساد و بزهی هستند، اما خود را پشتیبان دین و رژیم دینی حاکم بر ایران می دانند.

ترور شخصیت شاهان بزرگ پهلوی و مادر ایران شهبانو "فرح پهلوی" از سوی دستگاه های تبلیغاتی وزارت اطلاعات که از آستین تلوزیون رژیم و رسانه های وابسته ی حکومتی درمی آید، یک دهانه ی فاضلاب دیگر هم دارد که در از اروپا و آمریکا بیرون می آید.


این سر فاضلاب های رژیم که مشخصن اشخصاصی همچون "امید دانا"، "فرامرز دادرس"، "هوشنگ امیر احمدی"، "سعید شمیرانی" و دیگر ناخاله های تلوزیون نشین و حزب خودخوانده دار را شامل می شود، از اکثیریت های چپ خلقی (بلشویک ها) بگیرید تا مصدق الهی های ملی منقلی و هر آن کس که موجودیت ایران و خاندان ایرانساز پهلوی را چون خاری در چشم خود دیده و می بیند، همگی دست به دست هم داده اند و در ترور شخصیت شاهان پهلوی می کوشند تا نتیجه اش ترور شخصیت شاهزاده ی عزیز میهن "رضا پهلوی" باشد.

شاهزاده ای که نه تنها ادعای شاهنشاهی نکرده است، که همیشه تنها و تنها از آزادی و میهن پرستی سخن گفته است.


"احمد علی انصاری" از جمله خائنانی است که جمهوری اسلامی برای چهل سال است او را در پناه خود گرفته و سبیل او را حسابی چرب کرده است. وی با آنکه پسر خاله شهبانو فرح پهلوی حساب می شود و از نزدیکان دربار و شخص اعلا حضرت "محمد رضا شاه پهلوی" و نیز شاهزاده رضا پهلوی بوده است، با چشم سپیدی هر چه تمام تر و وقاحت ویژه ی آخوندی، سال هاست که علیه خاندان پادشاهی ایران، لجن پراکنی می کند.

موج دروغ زنی های احمد علی انصاری تا سال پیش که وی بنا بر سفارش مزدور رژیم فرامرز دادرس، با دلقک رسانه امید دانای باقر خاله گفتگو نکرده بود، در هاله ای از سکوت خبری قرار داشت و اینکه که مصدق الهی ها و پان ایرانیست های حکومتی، دست پیش گرفته و این تحفه ی دروغگو را به دستگاه دروغ پراکنی جمهوری اسلامی پیشکش کرده اند، او برای هزارمین بار به جمهوری اسلامی سفر می کند و در تلوزیون رژیم، سخنان دروغی را علیه پادشاه درگزشته ی کشور بر زبان می آورد.


پس از آنکه دلقک رسانه با وی زرزر کرد، نقش فرامرز دادرس در این میان، موج سواری بر روی آن یاوه سرایی ها بود و هتا کسانی که پیشتر نان ارتش و ساواک شاهنشاهی را خورده بودند، از جمله "فراستیان"، آن چرند گویی ها را بازنشر کردند تا همسویی خود با دشمنان خاندان پهلوی و همراهی با ولایت فقیه را آشکارا اعلام کرده باشند.

عنصر خائن، عنصری است که مخالف ایرانی گرایی باشد و از آنجا که ایرانسازان پهلوی، تنها مهر ایران در سینه داشته و دارند، دشمنی با آنان، دشمنی با ایران است. جالب اینجاست که نمی توان میهن پرستی را در یک جریان و تشکل و رویکرد سیاسی محصور کرد و امروز می بینیم که شخصی همچون "ایرج مصداقی" که از جداشدگان گروهک تروریستی مجاهدین خلق است و فردی فرهیخته و مبارز سیاسی است، نه تنها با چپ های ضد ایرانی در تضاد باور و کردار قرار دارد، که امروزه با خوی میهن پرستانه ای که در خود دارد، از هواداران همسویی با شاهزاده رضا پهلوی است.

این میهن پرستی از سنخ آزاد مردانی همچون زنده یاد "شاهپور بختیار" است.


بی شرافت ترین مزدوران رژیم در اروپا و آمریکا و کانادا، آنهایی هستند که اموال و دارایی های وجود حقیرشان را از یکسو به رخ همه می کشند و از سوی دیگر با دروغ زنی و وارد کردن اتهام و افترا به خاندان پادشاهی، نوکری استبداد ولایت فقیه را وسیله ی امرار معاش خود کرده اند.

دریا با آب دهان سگ نجس نمی شود و احمد علی انصاری هتا یک سند و مدرک را هم نه توانسته و نه خواهد توانست که علیه خاندان شاهنشاهی ایران و شاهزاده بیاورد.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د