رد شدن به محتوای اصلی

فضولی دینی فرانسه در امور داخلی و سیاسی ایران پادشاهی

در کشوری که صورتک همیشه حق به جانب سکولاریسم بر چهره زده و مدعی گلو دریده ی حقوق بشر و آزادی بیان است، اینگونه به کلیسای "مریم به اصطلاح مقدس"ش اجازه می دهد تا از تروریست های خمینی گجستک که آموزش دیده ی لیبی و سوریه بودند، پشتیبانی کند.

نماز سرخ 
"نماز سرخ"، هم نوایی کمونیست ها و الله پرستان و مسیحیان و یهودیان علیه پادشاهی مشروطه ی ایران بود تا جمهوری اسلامی را مستقر سازد و ایران به آشوب و جنگ و تجزیه بکشاند.

در واقع این رویداد که همتای دیگر خود در آمریکا بود، از سوی جنبش های "ادا: انجمن دانشجویان ایرانی" (ISA) و "ادم: انجمن دانشجویان مسلمان" (MSA) به راه افتاده بود که هر دو را دمکرات های آمریکایی و مشخصن برژینسکی لهستانی تبار و کیسینجر ترتیب داده بودند که از آستین مزدور ایرانیشان "ابراهیم یزدی" بیرون آمده بود.

شاهنشاه پس از دیدن همه ی این رویدادها بود که در دی ماه ۵۶ ف. خ.، تصمیم می گیرد که شخصن به ایالات متحده سفر کند تا مراتب هشدار و اعتراض خود را به سرکردگان آشوب در ایران، در کاخ سپید اعلام کند و از آنها بخواهد که دست از طرح ضد ایرانی خود بردارند، اما چون این کار بر عهده ی "امیر اسلان افشار" گزاشته شده بود و وی به دلیل قطع خطوط تماس، هتا در تهیه ی بلیت هم کامیاب نشده بود، این سفر هرگز انجام نشد.


هر چند هتا اگر این سفر انجام می شد، هیچ نمی توان توقع داشت که وضعیت به سود ایران دگرگون می شد. در واقع، آنچه که اشتباه بود، اعتماد به راکفلرها و کیسینجر از سوی شاهنشاه بود و این حرامزادگان آمریکایی بودند که از پشت خنجر می زدند.

آنچه که بر ما رفت را با مرکب هفت دریا هم نمی توان نوشت.

در تحریف واقعیت، گفتاور این ویدیو اینگونه به مخاطب القا می کند که "صادق طباطبایی" کمونیست، خیلی اتفاقی داشت از خیابان واتیکان رد می شد که دوزاریش افتاد "محمد منتظری" نرتوله ی گربه نره هم قصد دارد خیلی اتفاقی در پاریس و درست در یک کلیسای کاتولیک دیگر، مانند خودش که در واتیکان آن پروژه را پیشتر با موفقیت انجام داده بود، برای بار دیگر نیز انجام دهد !! اینجا بود که اتفاقی به او تلفن کرد و از او خواست بیا تا با هم علیه ایران پادشاهی ضد کمونیستی فریاد بکشیم و اینگونه بود که نماز سرخ اتفاقی سر و سامان داده شد !!


در واقع، ترفند جمهوری اسلامی در این فیلم، همین بود و تلاش کرد تا به خطاب کردن خمینی حرامزاده با لفظ "عمام"، دم خروس خود را به مانند یک امضا بیرون بزند.

این بازی ها که امروز نقش عیان هستند، دیروز در پرده های پوشیده ای از توطئه پنهان بودند و این بدان معنیست که امروز هم توطئه هایی دیگر در شرف انجامند که می بایست گوش به زنگ تحلیل ها و رصدگر خبرها و رویدادها بود و اطلاعات را از منابع گوناگون و متضاد تامین کرد. 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د