رد شدن به محتوای اصلی

بی منطقی در رفتار الله با تهدید مخالفین محمد

بی منطقی در رفتار پیامبر خودخوانده ی الله مدینه؛
همیشه حق با محمد است !!
هنگامی که قرآن الکزا را می‌ خوانیم، متوجه می‌ شویم که الله عرب روش و راهی مستقل نداشته است، بلکه همواره بر اساس هوس های محمد تازی پیامبر خودخوانده اش رفتار کرده است و نقشش را به عنوان "راه صاف کن" محمد تازی به انجام می رسانیده است.

بر اساس آیه ی ۶۳ سورة الکزای توبه، هر آن کس که مخالف محمد بچه باز باشد، به آتش جهنم تهدید شده است !! در سوره ی توبه می آید:

"أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ". ﴿۶۳﴾
"آیا ندانسته اند که هر کس مخالف الله و رسولش باشد، مسلمن آتش جهنم برای اوست که در آن جاودانه است ؟ و اين خفت و خوارى بزرگی است‏".

الله آدمخوار مدینه تهدید می کند هر آن کس که با او و قرآن و
پیامبرش محمد تازی مخالفت کند، برای همیشه سر از جهنم درخواهد آورد
چرا الله تا این حد بی منطق و کم طاقت است که مخالفین محمد را به شدید ترین شکل تهدید می کند ؟ "لا اکراه فی الدین" کزایی و مورد ادعای خود تازی نامه که قرقره ی دهان هر الله پرست بی خرد و پرگویی است پس کدام گوری رفته ؟! اگر قرآن الکزا به راستی کلام خدایی می بود که موجود بود و نه موهوم، می بایستی از منتقدین و مخالفین استقبال می کرد و دلایل و سخنان آنان را فرا می گرفت و با بحث منطق و حجت عقلانی و ارزیابی خردمندانه و به دست دادن اسناد و مدارکی دال بر موجودیت خود و گواه و شواهدی دال بر حقانیت و درستی خود، آنچه که زرزر می کرد را اثبات نماید، نه اینکه آنان را تهدید به آتش جهنم کند !!

این دلیل آشکاری است بر اینکه، تازی نامه ی عرب به عنوان تنها کتاب فاخر نوشته شده در صحرای سوزان عرعربستان از باستان تا به امروز، به جز یاوه سرایی های زن باره ای بچه باز به نام محمد راسولولا نیست.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...