رد شدن به محتوای اصلی

علیرضا شیر محمد علی وبلاگ نویس تهرانی، به ۸ سال زندان محکوم شد

علیرضا شیر محمد علی وبلاگ نویس ایرانی در زندان رژیم
نشست بیدادگاه به اصطلاح بازنگری "علیرضا شیر محمد علی" زندانی سیاسی در زندان تهران بزرگ، در شعبه ی ۳۶ بیدادگاه به اصطلاح بازنگری رژیم در استان تهران برگزار شد. این زندانی پیشتر در بیدادگاه آغازی به ۸ سال زندان تعزیری محکوم شده بود. هم زمان با برگزاری این بیدادگاه، علیرضا شیر محمد علی در ۲۷ اُمین روز زندان خود، در اعتصاب غذای خود با کاهش وزن و افت فشار خون روبرو است.

دوشنبه ۲۰ اُم فروردین‌ ماه ۹۸ فرار خورشیدی، نشست بیدادگاه رسیدگی به اعتراض علیرضا شیر محمدعلی زندانی سیاسی زندان تهران بزرگ برگزار شده بود.

این زندانی ۲۱ ساله و اهل محله ی نازی آباد (نازی خاتون) تهران، پیشتر و در مرحله ی آغازی از برای اتهامات یاوه ی "توهین به مقدسات کزایی اسلام تحمیلی"، "توهین به دیکتاتور یکم جمهوری اسلامی"، "توهین به دیکتاتور دوم جمهوری اسلامی" و "تبلیغ علیه رژیم"، به ۸ سال زندان تعزیری محکوم شده است.

علیرضا شیر محمد علی که هم اکنون در اندرزگاه ۱۱ زندان تهران بزرگ در حال کشیدن جور زندان است، از تاریخ ۲۳ اُم اسپند ماه ۹۷ فرار خورشیدی، در اعتراض به جو وحشیانه و خفقان آور نگاهداری در این زندان و مخالفت با طرح درخواست انتقال به زندان اوین، دست به اعتصاب غذا زده‌ بود. در  ۲۷ اُمین روز اعتصاب غذای این زندانی، وزن علیرضا شیر محمد علی به ۵۸ کیلوگرم رسیده است. افزون بر کاهش وزن شدید، فشار خون این زندانی میانگین ۶ روی ۸ گزارش شده است.

علیرضا شیر محمد علی در تاریخ ۲۴ اُم تیر ماه ۹۷ ف. خ. به دلیل فعالیت رسانه ای در فضای مجازی بازداشت شده‌ بود.

این زندانی در تاریخ ۱۲ اُم فروردین‌ ماه در نامه ای سرگشاده، ضمن شرح وضعیت و تاکید بر ادامه ی اعتصاب غذای خود، به نداشتن امنیت جانی در زندان و بی توجهی سرکردگان رژیم به خواسته‌ هایش اشاره کرده‌ است.

علیرضا شیر محمد علی وبلاگ نویس تهرانی که به جرم استفاده از آزادی بیان خود در
فضای مجازی، به ۸ سال زندان در دخمه های جمهوری اسلامی محکوم شده است
او در نامه ی سرگشاده ی خود نوشته است:

با درود فراوان

من از تاریخ ۲۳ اُم اسپند ماه ۹۷ ف. خ. تا امروز که ۱۲ فروردین ۹۸ است، اعتصاب غذا کردم، زیرا که این زندان جای من نیست. البته باید بگویم جای هیچ یک از زندانیان این زندان در اینجا نیست، زیرا در این زندان، حقوق آغازی مددجو که شامل امکانات رفاهی، بهداشتی و درمانی می‌ شود، به ایشان تعلق نمی‌ گیرد. به کرات زندانیانی بوده‌ اند که به خاطر نبود این امکانات آغازی، جان خود را از دست داده‌ اند. ما ناخواسته و به اجبار در اینجا قرار گرفته‌ ایم.

در این زندان حقوق انسان‌ ها بی اهمیت است و این امر باعث به وجود آمدن مشکلاتی چند از جمله بیماری و مرگ و میر مددجویان می‌ شود. با توجه به شعارهای آزادی بیان و حقوق شهروندی انسان‌ ها، به کدام مرجع باید سخنان خود را اعلام کنیم تا مسئولین مربوطه به خواسته‌ هایمان رسیدگی کنند ؟ چندین بار تاکنون اعلام کرده‌ ام، اما رسیدگی نشده است.

من بدلیل نبود این امکانات و نداشتن امنیت جانی در زندان، اعتصاب غذا کرده‌ ام تا با این روش، به بودن خود در اینجا اعتراض کرده باشم، اما سلامت جان ما هیچ اهمیتی برای عوامل زندان و سرکردگان آن ندارد؛ هتا روز گزشته "رضا حق وردی" افسر نگهبان شیفت، خیلی صریح به ما گفت که انتهای این اعتصاب صدور گواهی فوت است. البته این جمله از ایشان با توهین به خانواده‌ ی مان نیز همراه بود و به دلایل اخلاقی از ذکر آن معذورم. من با کارهای این زندان و عواملش خسته و ناامید از اعتصاب نمی‌ شوم و ادامه خواهم داد تا به نتیجه‌ ی مورد نظر خود برسم. 

در پایان، بار دیگر اعلام می‌ کنم من ساکت نمی‌ مانم، زیرا زندگی در این لجنزار در شان ما نیست.

علیرضا شیر محمد علی
۱۲ فروردین ماه ۱۳۹۸ فرار خورشیدی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...