رد شدن به محتوای اصلی

جشنواره ی موسیقی برووالا، پس از موج تجاوزهای جنسی، برای همیشه لغو شد

سازمان دهندگان بزرگ ترین جشنواره ی موسیقی سوئد، اعلام کرده اند که این رویداد پس از ملغا شدن جشنواره ی امسال در پی موج یورش های جنسی پارسال، در آستانه ی تعطیل شدن است.


به گزارش روزنامه ی نورشوپینگ، سازمان دهندگان "اسکورپیو" FKP اعلام کردند که هیچ برنامه ای برای برگزاری دوباره ی جشنواره ی "برووالا" (Bråvalla)، پس از این گمانه زنی که جشنواره ممکن است در ۲۰۱۹ در حالی که امسال لغو خواهد شد، جشنواره ی دیگری را برگزار کند.


"کایسا آپلکویست" (Kajsa Apelqvist) که روابط عمومی این سازماندهی را رهبری می کند، گفت:

"این یک تصمیم بسیار ناامید کننده است، اما تصویر نهایی ایی که داریم، اینست که نمی توانیم جشنواره را آنگونه که می خواهیم تا مرتبط با بازدید کنندگانمان در آینده باشد، برگزار کنیم".

هنگامی که از او درباره ی موج یورش های جنسی در جشنواره پرسش شد که منجر به لغو شدن جشنواره ی امسال شد، وی گفت:

"ما همیشه ادعا کرده ایم که این مشکل جشنواره نیست، بلکه مشکلی اجتماعی است. اینکه چگونه امنیت شرکت کنندگان را تامین کنیم، چیزی است که پیوسته در حال گسترش آن هستیم و چیزی است که هرگز پایان نخواهد پذیرفت. من باور دارم که ما در این امر مشارکت داشته ایم که مردم درباره ی جرم ها و جنایاتی که رخ داده اند سخن بگویند، رودرروی آن بایستند و آنها را گزارش کنند".


در خلال جشنواره ی موسیقی پارسال، دست کم ۱۱ یورش جنسی رخ داد که تنها ۳ مورد آن منجر به دستگیری شد؛ سال پیش از آن نیز، نزدیک به ۴۰ دختر جوان نسبت به آزار جنسی یا اذیت جنسی از سوی مردانی که معمولن به عنوان "بیگانه" توصیف شدند، شکایت کردند.

یکی از قربانیان، "الکساندرا لارشون" ۱۷ ساله است و یورشگران خود را اینگونه توصیف کرد:

"آنها احتمالن مهاجر بودند، از اینکه این را بگویم متنفرم، اما واقعیت همینست".

در نتیجه ی شش یورش جنسی در برووالا و دیگر جشنواره های موسیقی در سوئد، "اما کنیکره" (Emma Knyckare)ی فمینیست، اعلام کرد که پارسال که او برنامه ی جشنوراه ای که مردان اجازه ی ورود به آن را نداشته باشند تا از آزار و اذیت جنسی جلوگیری شود، خبر داد. تاکنون چنین جشنواره ای برگزار نشده است. 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د