رد شدن به محتوای اصلی

توطئه علیه حاکمیت ایران بر خوزستان از سوی تجزیه طلبان پان عرب نوبعثی

انیرانیان ساکن ایران، در بازی پرسپولیس و استقلال، روی پرچم های ایران ایستادند تا
با هتک حرمت به نماد یگپارچگی ملی ایرانیان، دشمنی خود را در راستای اهداف
ایرانی ستیزانه و تجزیه طلبانه، نشان داده باشند. این پان عربیسم اسلامی است
هر چند اکنون برخی از عقبه ی تروریست‌ ها دستگیر شده اند، اما گروهی دیگر از نوبعثی‌ ها همچنان در کشور وجود دارند که آزادانه در جامعه فعالیت کرده و به ترویج نفرت، خشونت و تفرقه می پردازند. هیچ کشوری در جهان اجازه نمی دهد پس از یک یورش تروریستی ویرانگر، گروهی دیگر از تروریست هایی از همان سنخ، به ترویج به اصطلاح "گفتمان" و اهداف نرم تروریست ها بپردازند. البته سرکردگان رژیم در خوزستان، در این مورد هم از قواعد اسلامی پیروی می کنند که ما با آن آشنا نیستیم !!

ولی مگر جز این است که عوامل ترور از درون همین موجودات یارگیری شده بودند ؟
مگر جز این است که هشت سال مردم ایران از تبریز تا اسپهان و خراسان، در خوزستان جنگیدند تا خرمشهر تبدیل به محمره و سوسنگرد تبدیل به خفاجیه نشود ؟!

این چه گستاخی است که عده ای هنوز با وجود سلاخی بیش از ۶۰ شهروند بی گناه ایرانی در خیابان، به خود جرات می دهند نام های زشت عربی مشتی ایرانی ستیز بعثی را ترویج کنند و همه ی ارزش ها و هنجارهای جامعه ی ایرانی را به ریشخند بگیرند؟!


گزارش روزنامه از کشتار و تجاوز جنسی سربازان اسلام
به دختران ایرانی در جریان اشغال خوزستان از سوی
سرداران قادسیه ی دوم 
اسلن چه معنی دارد که پس از ٨ سال جنگ با تروریسم امپریالیسم عرب الله پرست که خود را بعثی می خواند، آن هم در استانی که خط مقدم جنگ با قادسیه ی دوم "صدام حسین" بوده است، برخی با عنوان رسمی بعثی به فعالیت بپردازند ؟؟

باید پرسید گروهک "حرکة الهویه" که در حال توطئه علیه حاکمیت ایران بر خوزستان است، چگونه با مجوز استانداری و وزارت کشور رژیم فعالیت می کند ؟؟

چرا سرکردگان جمهوری اسلامی، اجازه ی برپایی نشست‌ هایی را می دهند که دستور کار آن در نهایت دگرش نام خوزستان به عرعربستان و چرندیاتی از این دست است ؟؟

نباید پنداشت که این عده، سرفن در حال توطئه علیه حاکمیت ایران بر خوزستانند. دسیسه ی مهم دیگر آنان آن، فرقه گرایی مذهبی در خوزستان و تبلیغ و ترویج یک چرند اسلامی دیگر به عنوان "مشعشیان" است. مشعشعیان فرقه ای کزایی از اسلام شیعی هستند که سرکرده ی شان "محمد مشعشع"، به مانند باب الکزا و بها الکزا و آن مهدی موهوم همیشه غائی، ادعای مهدویت کرده است !! این فرقه، پیشتر هم به گورهای اوسین تازی و علی ابنه آب طالبی یورش برده اند و آنها را با خاک یکسان کرده اند. هم اکنون مرکز فعالیت های فرقه ی مشعشعه، در کرب و بلای عراق است و از آنها به عنوان نزدیک ترین گروه شیعه به داعش یاد می شود.

ایرانی ستیزان عرب زبان ساکن ایران، با دگرش نام های پارسی سرزمین های ایرانی،
در کردار تجزیه ی فرهنگی را در سکوت محض رژیم جمهوری انیران اسلامی آغاز کرده اند
"محمود حسنی سرخی"، مرجع یکی از مراجع کرب و بلا و نزدیک به این فرقه است که در برابر آخوند "سیستانی" قد علم کرده و در زمان سقوط موصل، به عتبه ی حسینی یورش برده بود. پدیده‌ ای که شاید مستقیمن در کنار داعش نمی‌ جنگد، اما در واقع از همان اندیشه و انگیزه دفاع می‌ کند. خبرگزاری "شفقنا"ی آخوند سیستانی، این فرقه را یک فرقه ی تروریستی با ادعای مهدویت اعلام کرده است.

اگر به کارنامه ی این افراد، مراسم های برگزار شده، تبلیغات و کانال های آنها نگاهی بیندازیم، پشتیبانی و تبلیغ آنها از مشعشیان کاملن آشکار است. آیا باید مردم عرب زبان خوزستان، به جای رهایی از هیولای اسلام، ازاین فرقه ی کزایی شیعه به دامان فرقه ی کزایی دیگری دغلتند ؟ فرقه ای که یار نزدیک وهابیت عرعربستان است ؟! آیا باید منتظر باشیم که با دگرش آرام ارزش‌ های ملی و نگرش‌ های بخشی از شهروندان این کشور، گروهی از مردم ما، از تروریسم اسلامی ضد ایرانی پشتیبانی کنند ؟ و هموندان این فرقه را قهرمان و الگو قرار دهند ؟

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د