رد شدن به محتوای اصلی

اسناد سیا، وزارت های خارجه ی آمریکا و انگل ستان: خیرش ملی ۲۸ مرداد کار ما نبود

هزرط محمد مصدق دله السلطنه و بنیانگزار اختلاف افکنی و دشمنی دیرپای علیه
حکومت قانونی پادشاهی مشروطه در ایران، خائنی انگل ایسی و فراماسون که جز
خیانت و دشمنی با ایران و شاه کشور نکرد 
در نهایت دروغ بافی های دله های مصدق الهی مبنی بر دشمنی با قانون اساسی مشروطه و پادشاهی مشروطه، این دروغ از همه ماندگارتر بوده است که آنچه "محمد مصدق دله السلطنه" کرد، نه یک کودتا که اقدام حکومت و پادشاه در کنار زدن و پس گرفتن مشروعیت نخست وزیری از او، هتا با وجود حکم قانونی شاه، کودتا بوده است. این دروغ اکنون رسوا شده است.

در اسنادی که پس از پنج دهه از سوی دولت های آمریکا و انگل ستان و سیا، آشکار شده و در دسترس همگان قرار گرفته است، اسنادی وجود دارند که وزارت های خارجه ی این دو کشور و نیز سازمان اطلاعاتی و امنیتی سیا، آنها را منتشر کرده اند.

این اسناد که هم اکنون از سوی پژوهشگر "ری تکیه" گردآوری شده و در روزنامه ی "واشنگتن پست" منتشر شده اند، بیان می دارند که نه تنها دولت آمریکا هیچ نقشی در خیزش ملی ۲۸ مرداد نداشته است، بلکه این کشور از اقدام میهن پرستانه ی مردم و دربار غافلگیر شده است. "داریوش بایندر" پژوهشگر و نویسنده ی ایرانی، با بررسی این اسناد، در کتابی با عنوان "ایران و سازمان سیا"، به نقش این سازمان اطلاعاتی در این زمینه می پردازد و گواهی تاریخی و مستند را پیرامون ملی بودن قیام ۲۸ مرداد به دست می دهد.

نمبر دولت شاهنشاهی ایران به مناسبت روز فرخرنده ی
رستاخیز ملی ۲۸ مرداد 

کاریکاتوری که در روزنامه ی ایرانی وقت، ماهیت عروسک فرنگی و دست نشاندگی
مصدق دله السلطنه را نشان می دهد
این کتاب در نوع خود، میخ تابوتی بر یاوه های ۶۶ ساله ی هوچی گران مصدق الهی درباره ی افسانه ی کودتای ۲۸ مرداد است.

داریوش بایندر که درباره ی این کتاب ارزنده و مستند، با صدای آمریکا گفتگو می کند، بنیان این کتاب را همان اسناد تلقی می کند و نیز بیان می دارد که از خاطرات بازیگران اصلی آن رویداد از جمله خاطرات "اردشیر زاهدی" هم استفاده شده است.

در واقع، یاوه های چهل ساله ی جمهوری اسلامی ایران ستیز و نیز بدل مخالفش در آن روی سکه یعنی گروهک تروریستی مجاهدین خلق مبنی بر پیرو خط کزایی مصدق بودن، افشای آن دیگی است که در آن سر سگ مصدقی جوشانده می شود و هر چند که این دیگ برای ملت غل نمی زند، اما این دو نهاد تروریستی و ضد ایرانی که داغ اسلام و درد و ورم دین پناهی دارند، از شخص مصدق دله السلطنه و گزافه ی موسوم به کودتای ۲۸ مرداد، نهایت بهره برداری را برای خاستگاه مشروع خود انجام می دهند.
"مریم قجر دو شوهر" یا "مریم رجوی" سرکرده ی گروهک
تروریستی مجاهدین خلق، در حال ادای احترام به دجال بزرگ
هزرط "محمد مصدق دله السلطنه"
تصاویر گروهک مجاهدین فی سبیل الله خلق که در آنها "مریم قجر دو شوهر" را در حال ارج به آن حرامزاده ی زمیندار (فئودال) قجری نشان می دهد، نشانی از پستی و بی شرفی و دروغگویی سازمان شده علیه کشور و قانون اساسی مشروطه است.

آنچه که این کتاب و اسنادی که به دست می دهد، تاییدگر این رویکرد می باشد که هر دوی رژیم های آمریکا و انگل ستان، از آنروی که نسبت به خیزش ملی ۲۸ مرداد، "غافلگیر شده اند"، بدین معنیست که این دو کشور از سقوط دولت دست نشانده ی شان به سرکردگی مصدق دله اسلطنه، ناخرسند بوده اند و خواستار ماندگاری آن دجال ضد پادشاهی در کشور. در واقع، جبهه ی خائن ملی که به دستور و اراده ی دمکرات های آمریکا در ایران به وجود آمده بود، تنها قرار بود نقش این را بازی کند که با علم کردن "ملی شدن نفت ایران"، دست انگل ستان را از نفت ایران به سود آمریکا کوتاه کند.


اما سپس که جبهه ی ملی به کمونیست های دست نشانده ی روسیه موسوم به "حزب خائن توده" میل کرد و دست آنان را در ایجاد آشوب و به دست گرفتن قدرت باز گزاشت، از جبهه ی خائن ملی و مشخصن دو شخص کلیدی آن یعنی "سید حسین فاطمی" وزیر خارجه و "مصدق دله السلطنه" نخست وزیر، خواست تا هر چه زودتر علیه حکومت پادشاهی مشروطه اقدام کرده و در ایران اعلام جمهوری نمایند.

آنچه که آمریکا در ایران به واسطه ی جبهه ی ملی و مصدق کرد، آن چیزی است که می توان آن را کودتا نامید، زیرا نافرمانی قانونی مصدق حرامزاده از برای سرپیچی از پذیرش فرمان برکناری خویش از جایگاه نخست وزیری از سوی شاه و نیز کتمان این حقیقت از کابینه ی خود و هم دستی سران کودتاگر ارتش از جمله "سرتیپ ریاحی"، موجبات خیزش ملی ۲۸ مرداد را فراهم آورد.

روزنامه ی کثافت های جبهه ی خائن ملی به سردبیری "سید حسین فاطمی" به نام
"باختر امروز"، خروج شاه از ایران را فرار خواند و انگیزه ی خود برای براندازی
شاهنشاهی مشروطه را آشکارا فریاد می زند
نقش آخوندها در این میان، البته که نقشی مهوری و ملی میهنی نبوده است. تنها دغدغه ی آخوندها به سرکردگی "آیت الله بروجردی" در مخالفت با مصدق و نه سرنگونی او، دغدغه ی بیضه و تخم و خایه ی اسلامی عربی بود که همان آخوندها آن را به زور به مردم و هازمان ایران تحمیل کرده بودند و این برای آنها آب و نان داشت و آخوندها از برای رضای خدای موهومشان و نیز از برای مصالح کشور و پاسداری از قانون اساسی و پادشاه نبوده است که با مصدق مخالفت کردند، زیرا مصدق دست کمونیست ها را به خاطر قدرت و پشتیبانی ایی که می توانست از آنها دریافت دارد، باز گزاشته بود و این آشکار بر خلاف میل انگل ستان و آمریکا بود.

در واقع، ماهیت انگل ایسی آخوندها را از اینجا می توان دریافت که آنها نه برای ملی شدن نفت و نه برای پاسداری از قانون اساسی مشروطه، بلکه برای مصالح آمریکا و انگل ستان در دوری ایران از هیولای کمونیسم و جلوگیری از به خطر افتادن دستگاه دین فروشی خودشان، با مصدق به مخالفت برخاستند و این از بن و اساس با رویکرد مردمی و خیزش ملی ۲۸ مرداد برای نگاهداشت پادشاهی مشروطه و پشتیبانی از قانون اساسی، از زمین تا آسمان فرق دارد.

حضور "گوگوش" در اجرای برنامه به مناسبت
روز ملی ۲۸ مرداد، سالروز خیزش مردمی علیه
مصدق و دار و دسته ی جبهه ی خائن ملی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د