اعتراف وکیل تسخیری مصدق دله السلطنه به همسویی دکتر مصدق با تجزیه طلبان فرقه ی پیشه وری در آذربایجان
خیانت مصدق دله السلطنه در بازپس گیری و نجات آذربایجان |
در این بخش از ویدیو، وی اعتراف می کند که وی به خواست خدای موهومش که قبله گاهی بیرون از مرزهای ایران زمین دارد، "در جنایات آذربایجان" شرکت نکرده است و برای این اهمال کاری و انجام ندادن خدمت برای نجات کشور از چنگال تجزیه طلبان دست نشانده ی روسیه ی شوروی، از آن خدای موهوم عرب سپاسگزاری هم می کند و فخر بدان دارد که آن پول و درجه هایی که به میهن پرستان منجی آذربایجان داده می شد، گوارای این حرامزاده نبوده است.
از اینکه چه نخوتی در کلام این پیرمرد ماتحت خوار مصدق وجود دارد که بگزریم، ذکر این نکات از یاوه های وی لازمند. یکی اینکه، وی جنبش مردمی در تبریز و عملیات ارتش شاهنشاهی برای بازپس گیری و نجات آذربایجان از تجزیه طلبان پانترک کمونیست را، "جنایت" می خواند و با این چرند پرانی، شخص شاهنشاه و مردم دلاور و میهن دوست و نیز ارتش ایران را جانیانی خطاب می کند که از دید این هرزه مغز، حق نداشته اند برای بازپس گیری خاک خود از دشمن، دست به عملیات نظامی بزنند.
بی شرفی و حرام لقمگی که این نظامی خائن در سرشت خود تنیده است، نمونه ی بارز یک انسان کثیف و ناسپاس و حرام لقمه است که نمک ارتش شاهنشاهی را خورده، اما نمکدان شاهنشاه و ولی نعمت خود را می شکند.
وی تا بدان پایه در شخصیت ایران ستیز و کهنه پرست مصدق دله السلطنه ذوب شده است که مصدق شخصن در روزگاری که پس از آزادی از زندان سه ساله، در کاخ خود در احمد آباد و همراه با خانواده اش، زندگی اشرافیش را می گزرانیده، برای او فرتورهای منحوس و نکبت خود را فرستاده و بر آنها نیز دست نوشته ای پیوست نموده و امضا کرده است.
این ویدیو، سندی است بر همراهی هواداران شوروی در ایران که نه تنها حزب خائن توده، که شخص مصدق حرامزاده و نوکر نوچه ها و هم پالگی هایش را نیز شامل می شده، نشان می دهد.
خیانت مصدق به ایران، نه تنها در ماجرای ملی شدن نفت، که در جریان همراهی نکردن با عزم و اراده ی ملی و شاهانه برای نجات آذربایجان نیز، وجود داشته است. خط مصدقی، خطی ضد ملی و ضد ایرانیست و مصدق به مانند چاه فاضلابی است که پس از سقط شدن وی، کثافتات چپ خلقی همچون جبهه ی ملی به چنان درجه ای از خیانت پیشگی و دشمنی با پادشاهی مشروطه پرداختند که سرانجام حکومت قانون را سرنگون کرده و آخوند حرامزاده ای به نام "خمینی" را با سلام و سله وات بر اریکه ی قدرت ایران نشاندند و "ابراهیم یزدی" مصدقی و "قطب زاده"ی مصدقی و "بازرگان" مصدقی و "مجاهدین خائن خلق" مصدقی و "بنی صدر" مصدقی، سرانجام توانستند میوه ی خیانت چند دهه ای خود علیه کشور را با سر کار آوردن آخوندها و جمهوری اسلامی، به ثمر برسانند.
نظرات