مرگ آویژ کتابی است که به مرگ می پردازد و با رویداد زندگی با چشمی مرگ نگاه می کند. "آویژ"، برگرفته از واژه ی آویژه و به چم علاقه می باشد و عنوان این کتاب به انگل ایسی، "Death Enthusiastic" ترجمه می شود. این کتاب، یک سخن بدون فهرست است و این بار نیز به شکل اینترنتی و در قالب پی دی اف رمزدار با قفل کپی رایت عرضه می شود. این کتاب نثری شعرگونه است.
بخشی از کتاب:
به رهایی می اندیشم؛ به رهایی واپسین؛ به آن که خدای گونه نه که انسانی آزاد. به بکارت دریدن این شهوت زندگانی میان بهشت و دوزخ. به زر شدن از این سختینگی آهنین. از این جذبه ها رهاییدن را می اندیشم. به فراسوی این دو.
آه مادر مهربان، ای که امید، جز در آغوش کشیدنت نیست. آغوشی تنگ و رها، گرم و آرام. ای دلارام وجود بی قرارم. ای سخن لکنت گرفته زبان من. ای آهنگ خوش فریاد از خفگان. ای مرز بود و نبود.
باید و این باید که شاید، که آزرم رونده ام از دید مهجور خویش، به سان منجی آرمیده در منی، آن گونه که تویی، سربرآرد. تاتی، تاتی، تاتی کردن تا از بچه ای زاده، فرزندی شایسته به آغوش گیری.
ای آویخته ازنفسم، ی آویژه... آنگاه که در من دمیدی و من خونین شدم، حقیقتی خونین... آنگاه که جوشش این سرخی در رگانم به امید وابسته بود، امیدی که نبض زمان از ریسمان سقوطش هر آینه می کاست... آنگاه که دل در دل نبود، خون جوشیدن می گرفت... آمدند مادر، آمدند... دزدان.
نظرات