رد شدن به محتوای اصلی

سوئد صادرات خودش به ایران را دو برابر می کند

آیا می خواهید بدانید چرا دولت کزایی به اصطلاح فمینیستی سوئد، در برابر آخوند روحانی در تهران لچک به سر کرد و "رژه ی شرم" رفت ؟ پاسخش اینست: "پول" !!


این متن ترجمه ی این جستار است:

بسیاری از شرکت های سوئدی از هنگامی که تحریم های ایالات متحده و اتحادیه ی اروپا به واسطه ی توافق نامه ی برجام در سال ۲۰۱۶ تسهیل شدند، فعالیت های خود در ایران را از سرگرفته اند. در همین هنگام، این نگرانی وجود دارد که ایالات متحده از این توافق خارج شود.

در میان ماه های ژانویه و نوامبر سال گزشته، صادرات سوئد در سنجش با ۲۰۱۶، دو برابر شده است و در مجموع به ۳.۸ ملیارد کورون رسیده است.

ویکتور کارستنیوس (Victor Carstenius)، تحیلیگر زمین در هیئت اعتبار صادرات ایران (EKN)، گفت:
"این رویه بازتاب دهنده ی این واقعیت است که تجارت با ایران ممکن است، هر چند دشواری هایی وجود دارد".

EKN یک قدرت مسئول است که خطر پرداخت ها برای بانک ها و شرکت هایی را پوشش می دهد که درگیر فعالیت صادراتی هستند. این موقعیت روشن شونده باعث شده است تا EKN ایران را به عنوان کشوری که حاضر باشد در آن خطر کند، طبقه بندی نماید و آن را از در مقیاس ۰ تا ۷، از رتبه ی ۶ به ۵ برساند؛ ۰ امن ترین طبقه بندی ممکن است.


در همین هنگام این نگرانی درباره ی صادرات هوایی ایران و سوئد وجود دارد. ایالات متحده به راستی توافق برجام را در ماه ژانویه به مدت ۱۲۰ روز دیگر تمدید کرد، اما دولت ترامپ از اساس نسبت به ادامه ی توافق رویکردی منفی دارد و رییس جمهور اعلام کرده است که امکان تمدید این توافق نامه در آینده وجود نخواهد داشت.

"بدترین نمایشنامه این خواهد بود که اگر ایالات متحده از قرارداد اتمی بیرون رود و تحریم ها به آنچه که در میان سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بودند بازگردند، پس دشوار خواهد بود تا تجارت صادرات به ایران را برای بار دیگر اجرا کرد".

صادرات سوئد به ایران، هنگامی که ایالات متحده و اتحادیه ی اروپا تحریم های بیشتری را علیه رژیم اسلامی وضع کردند، به شدت کاهش یافت؛ یعنی از ۶.۷ ملیارد کورون در ۲۰۱۱، به ۱ ملیارد کورون در ۲۰۱۷رسید !!

ویکتور کارستنیوس نمی خواهد بیش از این درباره ی اینکه ایالات متحده چگونه در آینده رفتار خواهد کرد حدس بزند، او اما به شکلی محتاطانه خوش بین است.


همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د