رد شدن به محتوای اصلی

متن مذاکره ی اعلا حضرت محمد رضا شاه پهلوی و دستیار وزیر خارجه ی آمریکا درباره ی کمپ‌ دیوید

شاه نگران توافق اعراب و اسرائیل است

تارنمای افشاگر ویکی لیکس، سندی از گفتگوی آلفرد آترتون دستیار وزیر خارجه ی آمریکا در امور خاورمیانه با اعلا حضرت محمد رضا شاه پهلوی در روز سوم مهر ماه ۱۳۵۷ را منتشر کرده که یک هفته پس از توافق کمپ‌ دیوید انجام شده است. درون مایه ی این گفتگوها، بیانگر کنجکاوی شاهنشاه برای اطلاع از مواضع کشورهای عربی در برابر توافق نامه ی بین انور سادات رییس‌ جمهور مسر و مناخیم بگین نخست‌ وزیر اسراییل است و در جایی هم از "افزایش فعالیت‌ های شوروی در خاورمیانه و ایجاد بی‌ ثباتی در ایران" ابراز نگرانی می‌ کنند.


منبع سند در ویکی لیکس
ادامه ی کمپ دیوید: دیدار آترتون با شاهنشاه
۴ مهر ۱۳۵۷ - ۲۶ سپتامبر ۱۹۷۸

از: آنکارا، ترکیه
به: وزارت امور خارجه

شاه گفت که سادات "چاره ی دیگری نداشت" و ابراز امیدواری کرد که سادات موفق شود. در درازنای مکالمه، احساس می‌ کردم که شاه از آینده ی این موضوع نگران است و نمی‌ داند که این موضوع به سود ایران خواهد بود یا نه و مطمئن نیست که باید چه موضعی بگیرد. او عوامل شوروی و مواضع رژیم‌ های میانه‌ روی عربی را زیر نظر دارد.

۱. شاه نشست روز ۲۵ سپتامبر را با پرسش درباره ی دیدار وزیر امور خارجه با اسد آغاز کرد. او بسیار مایل بود تا درباره ی گزارش‌ های رسیده از سفر احتمالی اسد به مسکو اطلاعات کسب کند. در درازنای دیدار، باز هم به این موضوع اشاره کرد و پیوسته درباره ی واکنش شوروی به کمپ دیوید ابراز نگرانی کرد، همچنین به افزایش فعالیت‌ های شوروی در خاورمیانه و ایجاد بی‌ ثباتی در ایران نیز پرداخت.

۲. من به اشتیاق و هوشیاری اسد در پرس‌ و جو از وزیر امور خارجه ی آمریکا در مورد توافق کمپ دیوید اشاره کردم و این نکته که اگر چه او مخالفت‌ ها و موانعی در این مورد دارد، اما با این وجود مایل است تا در گفتگو باز بماند. گفتم که به دید می‌ رسد اسد قصد دارد تا سادات را منزوی و تخریب کند و نگران توافق صلح میان اسراییل و مسر است و اینکه دیگر اعراب در آن نقشی نداشته باشند. اما توضیح دادم که او همچنان به قطع نامه ی ۲۴۲ پایبند است. شاه به گزارش‌ های حاکی از بیماری اسد اشاره کرد و می‌ خواست بداند که دلیل "انتقام‌ جویی" اسد از سادات چیست و حدس می‌ زد که شاید "وظیفه ی او" آنست که به ژنو برود و این بازگشت به ژنو را همان چیزی می‌ دانست که شوروی می‌ خواهد. (سخنان شاه در این مورد چندان واضح نبودند، اما فحوای پرسش این بود که اگر اسد زمان چندانی برای ادامه ی زندگی ندارد، پس چرا این روش را در پیش گرفته است).


۳. به شاه گفتم که رییس‌ جمهور و وزیر امور خارجه ی آمریکا مایل هستند تا او به سرعت از این موضوع آگاهی بیابد که چرا توافق کمپ دیوید یک چارچوب مناسب برای مذاکرات صلح فراهم می‌ کند و می‌ خواهیم که او به واکنش‌ های اردن، عربستان سعودی و سوریه در قبال وزیر امور خارجه واقف شود. اشاره کردم که دستاوردهای کمپ دیوید در نامه ی رییس‌ جمهور به او خلاصه شده است. بر امتیازات فراوانی که بگین اعطا کرده تاکید کردم و اینکه سادات انعطاف‌ پذیری فراوانی نشان داده تا این توافق صورت بگیرد، از جمله اینکه حاضر شده مسائل پیچیده و جدی همچون مسئله ی اورشلیم را تا برقراری مذاکرات میان احزاب به تعویق بیندازد، بدون اینکه آسیبی به موقعیت خود وارد سازد. گفتم که رییس‌ جمهور احساس می‌ کند که تحقق کمپ دیوید بدون کمک سادات امکان‌ پذیر نبود؛ پرسش این است که او اکنون چه کمکی دریافت خواهد کرد. ما قصد داریم از او پشتیبانی همه‌ جانبه به عمل بیاوریم. ارزیابی ما اینست که سادات با ایستادگی در برابر برخی از انتقادات بسیار تند، از پشتیبانی گسترده ی مردم مسر و ارتش برخوردار است. البته که ما انتظار داشتیم با برخورد بسیار تند منتقدین در جهان عرب، هتا از سوی بسیاری از متحدینمان روبرو شویم و اینکه مخالفین به شدت از خود واکنش نشان دهند. به همین دلیل بود که رییس‌ جمهور از وزیر امور خارجه درخواست کرد با کشورهای اصلی جهان عرب دیدار کند.

۴. برای شاه توضیح دادم که مسائل خاصی که حسین، فهد و اسد در آن مورد به وزیر امور خارجه ابراز نگرانی کرده بودند، کدام هستند و اینکه ما چگونه به این نگرانی‌ ها پاسخ دادیم و برایشان تشریح کردیم که از چارچوب کنونی کمپ دیوید چه منافعی عایدشان خواهد شد.


۵. هنگامی که واکنش حسین را برای شاه توضیح می‌ دادم، به این موضوع پرداختم که اگر چه ما و سادات می‌ دانیم که او نقش کلیدی در این میان ایفا می‌ کند، اما در عین حال به این امر هم واقفیم که او زیر فشار بسیاری قرار دارد. وزیر امور خارجه تلاش کرد تا حسین را متقاعد کند که بر منافع حاصل از مذاکرات صلح تمرکز کند، به شیوه ای که برای اردن و ثبات منطقه موثر باشد و اینکه دیر پیوستن به این جریان چه عواقبی برای او به دنبال خواهد داشت. در پایان حسین گفت که مایل است مدتی راجع به این موضوع فکر کند و به پاسخ‌ هایی که ما در قبال پرسش‌ های او فراهم خواهیم کرد، بیشتر بیندیشد و از همسایگانش نیز خاطر جمع شود. ما همچنان حسین را تشویق خواهیم کرد که وارد ماجرا شود و اطمینان خواهیم داد که از او در برابر همه ی مخاطرات پشتیبانی خواهیم کرد.

شاه گفت که نمی‌ داند در چه صورتی حسین ممکن است توافق کند. در گزشته به دید می‌ رسید حسین با شاه موافقت کرده که ایجاد کرانه ی باختری به اردن مربوط می‌ شود، اما حسین از تبدیل شدن به قهرمان فلستینیان چه سودی خواهد برد ؟ از اینکه یک نهاد فلستینی در کرانه ی باختری بنا نهاده شود. خاطر نشان کردم که ما هم همچون اسراییل، نگران ایجاد یک کشور مستقل فلستینی و تأثیر آن بر امنیت منطقه هستیم و برخی اعراب نیز به صورت پنهانی با ما موافق هستند.

من به این نکته اشاره کردم که حسین همیشه گفته در صورتی در مذاکرات حضور خواهد یافت که اسراییل به عقب‌ نشینی متعهد شود و پرسش کنونی این است که آیا مسئله ی باز پس‌ گیری سرزمین ها در این مذاکرات به عنوان یک اصل مطرح است ؟ شاه در چندین مورد پرسید که آیا مذاکرات بدون حسین پیش خواهد رفت ؟ من گفتم که سادات فکر می‌ کند اگر حسین و فلستینی‌ ها مذاکره را نپذیرند، او می‌ تواند مذاکرات در مورد کرانه ی باختری فلسیین را با اسراییل به پیش ببرد. شاه در این مورد تردید داشت. او پرسید که سادات چگونه می‌ تواند کاری از پیش ببرد، در حالی که هتا فلستینان حاضر به همکاری نیستند ؟ من به جایگاه خاص مسر در برابر غزه اشاره کردم و اینکه ممکن است بتوان از آنجا وارد کار شد.


۶. در مورد عربستان سعودی، به شاه گفتم که به دید می‌ رسد که آنها می‌ خواهند هر دو طرف را داشته باشند؛ از یکسو تلاش‌ های رییس‌ جمهور آمریکا را ستایش می‌ کنند و از سوی دیگر، نگران تنش‌ های جهان عرب هستند. اظهار نظرهای آشکار آنها چنان نبود که ما انتظار داشتیم. شاه گفت که وزیر اقتصاد عربستان - ناظر - در تاریخ ۲۱ سپتامبر به او گفته موضعش در مورد این مذاکرات محتاطانه است. شاه می‌ گوید که سعودی‌ ها "با آنچه که وجهه ی عمومی نزد اعراب" می‌ نامند، در گیر و دار هستند و بسیار به رسانه‌ های عربی توجه دارند. اما با این وجود افزود که دست کم سعودی‌ ها به سادات در باز پس‌ گیری سرزمین هایشان کمک کردند. به شاه گفتم که وزیر امور خارجه مدتی را با فهد سر کرده تا به او بفهماند که با جلوگیری از به بن‌ بست رسیدن مذاکرات، می‌ توانند از راهیابی عناصر تندرو به منطقه جلوگیری به عمل بیاورند و ادامه دادم که از دید من، فهد این عامل را در تصمیم‌ گیریش مد نظر قرار خواهد داد. سعودی‌ ها معتقد بودند که سادات در کمپ دیوید می‌ توانست امتیازات بیشتری برای فلستینی‌ها کسب کند، اما ما به آنها تاکید کردیم که سادات اسلن از مواضع اصلی اعراب کوتاه نیامده است. شاه در آخر افزود که سعودی‌ ها راهی جز پشتیبانی از سادات ندارند، اما در درازنای گفتگو این پرسش را مطرح کرد که اگر سعودی‌ ها کناره‌ گیری کنند، روند مذاکرات تا کجا پیش خواهد رفت.

۷. شاه پرسید که اگر حسین، فلستینی‌ ها و سعودی‌ ها کناره بگیرند، سادات چه خواهد کرد ؟ در پاسخ به این پرسش که آیا سادات این گزینه را دارد که در واپسین لحظه از امضای نهایی توافق نامه با اسراییل سر باز بزند تا با این تاکتیک، باقی اعراب را پای میز مذاکره بنشاند، گفتم که در توافق کمپ دیوید میان اسراییل - مسر، یک بازه ی زمانی خاص در نظر گرفته شده است. ادامه دادم که سادات در برخی موارد از قدرت نفوذ برخوردار است، اما با توجه به پشتیبانی آمریکا، مسر و جوامع بین‌ الملل از سادات، به دید می‌ رسد که در نهایت دیگر کشورهای عربی این فشار را احساس خواهند که وارد مذاکره شوند، زیرا متقاعد خواهند شد که سادات قصد دارد تا مذاکرات با اسراییل را به انجام برساند و هتمن در این کار کامیاب خواهد بود. شاه نیز به این موضوع اذعان داشت که سادات چاره ی دیگری ندارد و در عین حال کسی نیست که عقب‌ نشینی کند. اما او کاملن شک دارد که سادات بتواند بدون پشتیبانی دیگر اعراب، از جمله ساکنین کرانه ی باختری، از مذاکرات اسراییل - مسر پا پیشتر گزاشته و به مسائل گسترده‌ تر از جهان عرب بپردازد. به شاه اطمینان دادم که آمریکا متعهد است در صورت وقوع هرگونه مسئله‌ ای، به صورت جدی در مذاکرات حضور بیابد.


۸. در پایان دیدار، تاکید کردم این موقعیتی است که نباید از دست برود، زیرا تنها گزینه ی دیگر، بن‌ بستی خواهد بود که فرجامش به نا‌امنی در منطقه محدود نخواهد ماند. ابراز امیدواری کردم اعرابی که در گزشته مسیر "یا همه یا هیچ" را در پیش گرفتند و هیچ چیزی به دست نیاوردند، از این موقعیت استفاده کنند و در چارچوب قطع نامه ی ۲۴۲، برای دستیابی به صلح همکاری لازم را انجام دهند و فلستینی‌ ها روش کاربردی تر و خردمندانه تری را در پیش بگیرند. شاه گفت که او هم کاملن با این دیدگاه موافق است و اینکه از افزایش نفوذ شوروی در منطقه نگران است و به خصوص دلواپس فرجام نفوذ شوروی در ایران است.

۹. در آخر، بار دیگر تصریح کردم که رییس جمهور کاملن به این روند صلح پایبند بوده و دولت او توجه بی‌ سابقه به منطقه را در دستور کار خود قرار داده است، توجهی که خاص ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه است. سفیر سالیوان شواهدی از توجه بی‌ سابقه ی کنگره و قدردانی از میزان اهمیت خاورمیانه و نقش این منطقه در منافع جهانی آمریکا را به شاه ارائه کرد. شاه از این گزارش تقدیر کرد و مراتب قدردانیش از رییس‌ جمهور آمریکا و وزیر امور خارجه را ابراز کرده و از تلاش آنها برای پیشبرد صلح سپاسگزاری کرد.

شیدا قماشچی
رونالد اسپیرس، رایزن ایالات متحده در ترکیه

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د