رد شدن به محتوای اصلی

شیشه های شکسته ی منزل مسکونی مددر کار اجتماعی به دست یک افغان

حکم زندان و اخراج یک افغانی که به منزل مددکار اجتماعی یورش برد، از سوی دادگاه استیناف لغو شد !!


جوان ۲۵ ساله ی افغانی که به عنوان پناهنده در سوئد اقامت گرفته است، به در منزل مسکونی کارولین مراجعه می کند. کارولین یک مددکار اجتماعی است که پیشتر با تقاضای پرداخت کمک هزینه ی اجتماعی به این جوان مخالفت کرده است. جوان ۲۵ ساله با یک بیل و در برابر چشمان دختر ۶ ساله ی کارولین، نخست آغاز به شکستن شیشه های محل زندگی این مدد کار اجتماعی می کند.

به گزارش "سام نیت"، این جوان ۲۵ ساله ی افغان که در سال ۲۰۱۰ به سوئد آمده و در سال ۲۰۱۱ در سوئد اقامت دائم دریافت کرده است، از آن زمان تاکنون به صورت کلی از کمک هزینه ی اجتماعی جهت امرار معاش خود استفاده کرده است. اداره ی خدمات اجتماعی در آغاز بدون قائل شدن شرط و شروط ویژه ای، با پرداخت کمک هزینه ی ماهیانه به وی موافقت کرده است، اما با گزشت زمان، این اداره از سال ۲۰۱۷ - ۲۰۱۶ پرداخت این کمک هزینه را به شرط و شروطی از جمله ارائه ی برخی مدارک منوط نمود.

شرط و شروطی که مورد پسند این جوان ۲۵ ساله قرار نگرفت. بنا بر مندرجات پرونده، وی نخست یک نامه ی دست نویس به کارولین مددکار اجتماعی که با پرونده ی او کار می کند می نویسد که در آن از جمله نوشته شده است:

”Jag har fått nog jävla hora”
"تحملم به سر رسیده جنده ی لعنتی"


در بررسی های آغازین پلیس از جمله آمده است:

"مددکار اجتماعی پیشتر با پرداخت کمک هزینه ی اجتماعی به وی مخالفت کرده است. دلیل مخالفت خودداری وی از به دست دادن مدارک لازم در تقاضا بوده است. کارولین برای وی قوانین را توضیح داده است، اما او با این وجود حاضر به پر کردن اطلاعات لازم در درخواست نامه نشده است".

واکنش پسین این جوان ۲۵ ساله ی افغان پس از فرستادن نامه، بازبرد به پذیرش کمون شهر اورنشولدزویک در روز ۶ اکتبر ۲۰۱۷ و تخریب تجهیزات آن بوده است. در گزارش پلیس آمده است که این جوان از جمله یکی از پایه های میز چوبی موجود در ورودی پذیرش را از جا کنده و با استفاده از آن مشغول خورد کردن تجهیزات موجود از جمله نمایشگرها و درهای شیشه ای و دیگر تجهیزات شده است.


در گزارش پلیس آمده است که در این "یورش"، روی هم رفته دو رایانه، دو دستگاه تلوزیون، یک دستگاه رونوشت گیری و یک در شیشه ای ویران شده است و هتا "شیشه ی ضد گلوله ای" که کارمندان پذیرش را از مراجعه کنندگان جدا می کند، دچار "خراش" شده است.

به اعلام کمون، تنها در یک قلم، مرمت در ورودی تخریب شده هزینه ای بالغ بر ۱۱۰۰۰ کرون خرج بر روی دست مالیات دهندگان قرار داده است.

این جوان ۲۵ ساله ی افغان دو روز پس از این حمله تصمیم گرفت که به محل سکونت کارولین مددکار اجتماعی که با تقاضای کمک هزینه ی وی مخالفت کرده بود مراجعه کند. کارولین که تنها یک هفته از زایش فرزند دومش می گزشت، در مرخصی والدین به سر برده و در منزل بود. ساعت ۱۸ روز ۸ اکتبر ۲۰۱۷، وی زنگ در خانه ی کارولین را به صدا درمی آورد. دختر ۶ ساله ی کارولین که اجازه ندارد در را بدون اطلاع پدر و مادرش بر روی افراد غریبه باز کند، مادرش را صدا می کند.


در بررسی های آغازین پلیس چنین درج شده است:

"کارولین به جلوی پنجره می آید و مردی را به نام "م" مشاهده می کند که او را در رابطه با کارش می شناسد. م خطاب به کارولین چنین می گوید: «عجب، پس خانه ات اینجاست !! م با گام های استوار، بیلی را از روی زمین بر می دارد و به سوی باغچه ای می رود که در کنار پنجره ی آشپزخانه قرار دارد. کارولین با دهشت همسرش میکاییل را صدا می کند. کارولین بی اندازه ترسیده و با تمام قوا فریاد کمک سرمی دهد. در همین لحظه، کارولین می شنود که چگونه م با بیل در حال وارد کردن ضربات پیاپی به پنجره ی آشپزخانه است. پنجره ی آشپزخانه خورد می شود و تکه های شیشه به اطراف پرت می گردد. کارولین در حالت شوک و ترس به شیون کشیدن ادامه می دهد. دختر شش ساله اش شدیدن وحشت کرده است. کارولین با فریاد به دخترش می گوید که فرار کرده و به منزل همسایه برود. کارولین جان خود و خانواده خود را در خطر می بیند، نوزاد یک هفته ای کارولین در طبقه ی بالا خوابیده است".

میکاییل همسر کارولین صدای فریاد او را می شوند و به بیرون می رود تا جلوی خرابگری های م را بگیرد و بیل را از دست او خارج سازد. م همسر کارولین را مورد ضرب و شتم قرار می دهد. همسر کارولین در دادگاه گفت که هنوز به خاطر ضرباتی که م به گلوی او وارد کرده، درد دارد.

همسایه ها به کمک همسر کارولین می شتابند و م را بر روی زمین می خوابانند. در جریان درگیری با همسایه ها، چاقویی از جیب پشت جوان ۲۵ ساله ی افغان نمایان می شود که او تلاش می کند آن را در دست بگیرد. همسر کارولین چاقو را برداشته و به نقطه ی دوری پرتاب می کند. م بر روی زمین نگاه داشته می شود تا پلیس به محل رسیده و وی را بازداشت کند.


روز ۱۳ نوامبر ۲۰۱۷ دادگاه بدوی اونگرمانلند، این جوان ۲۵ ساله ی افغان را به ۱۳ ماه زندان و اخراج از سوئد محکوم کرد.

در حکم دادگاه آغازی آمده است که "کردار خشونت‌ آمیز این جوان ۲۵ ساله ی افغان که یورش به یک مامور دولت به خاطر انجام وظیفه که در منزل مسکونیش و در برابر چشمان یک کودک ۶ ساله صورت گرفته است و نیز ضرب و شتم میکاییل همسر وی که تنها به دفاع از خانواده و منزلش پرداخته است، می بایست به عنوان یورش به کل ارکان یک هازمان قانونمند تلقی شده و بسیار جدی تلقی شود".

دادگاه آغازی همچنین با توجه به اینکه "م با وجود ۷ سال زندگی در سوئد، هیچ ریشه ی قوی ایی با این کشور ندارد"، وی را افزون بر زندان، محکوم به اخراج به افغانستان نمود.

م پیشتر تلاش کرده است که همسر خود را از ایران به سوئد بیاورد، اما تقاضای او به این خاطر که دارای کار و درآمد جهت تامین مخارج همسرش نبوده، از سوی اداره ی مهاجرت مورد مخالفت قرار گرفت.

شکایت به دادگاه تجدید نظر (استیناف)
م از حکم دادگاه آغازی به مرجع بالاتر یعنی دادگاه استیناف شکایت کرد. رای دادگاه استیناف در اواخر دسامبر ۲۰۱۷ صادر شده است. دادگاه استیناف این جوان ۲۵ ساله ی افغان را هم از مجازات زندان و هم از مجازات اخراج معاف نمود !!

در حکم دادگاه استیناف آمده است که "م حق دفاع از خود در برابر میکاییل همسر کارولین را داشته است !!" به همین واسطه، مجازات زندان لغو و به "نظارت حفاظتی" یا Skyddstillsyn دگرش داده شد !!

در رابطه با لغو مجازات اخراج از سوئد نیز، دیدگاه دادگاه کزایی تجدید نظر (استیناف) بر این بوده که "جرمی که م مرتکب آن شده است، در آن حد جدی نیست که پایه ی صدور یک حکم اخراج قرار گیرد".


میکاییل همسر کارولین مددکار اجتماعی، در رابطه با حکم دادگاه تجدید نظر به "سام نیت" می گوید:

"انسان می ماند که چه بگوید !! مرا با بیل مورد ضرب و شتم قرار داده و دادگاه استیناف حکم می دهد که حق آن را دارد !! او چاقوی بزرگی نیز در جیب پشت شلوارش داشت که تلاش کرده بود آن را بیرون بیاورد. احساسم این است که جامعه ی مدنی به ما پشت کرده است. دادن اجازه ی اقامت به چنین افرادی، به مهاجرین درست کاری ضربه می زند که در این کشور مشغول زندگی هستند".

میکاییل همچنین به این رسانه می گوید که به دنبال این رویداد، خانواده تصمیم گرفته است جهت زندگی به نقطه ی دیگری نقل مکان کند. وی می افزاید که این رخداد، زخمی ژرف از نگرانی و ترس در خانواده به وجود آورده که به راحتی ترمیم نخواهد شد.

سام نیت می نویسد که تلاش هایش برای تماس با م بی نتیجه مانده است.

رای دادگاه استیناف به انتقادات و واکنش های خشمگینانه ای در شبکه های اجتماعی منجر شده است.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د