رد شدن به محتوای اصلی

"کشته شدن سه نیروی انتظامی و دو بسیجی" در درگیری با دراویش گنابادی در تهران

سخنگوی نیروی سرکوبگر انتظامی، از کشته شدن دو بسیجی در جریان ناآرامی‌های دوشنبه شب خیابان پاسداران تهران میان دراویش گنابادی و مزدوران انتظامی خبر داد. منابع دیگر از قول او خبر کشته شدن سه مزدور انتظامی را اعلام کرده‌ اند. به گزارش منابع خبری گوناگون، در درگیری ‌دوشنبه شب (۳۰ بهمن / ۱۹ فبریه) میان مزدوران انتظامی و دراویش گنابادی در خیابان پاسداران تهران، سه مزدور نیروی انتظامی و دو بسیجی کشته شده‌ اند.


همچنین ۳۰۰ نفر از دراویش گنابادی نیز در جریان این درگیری‌ ها دستگیر شده‌ اند که در میان آنان، رانندگان خودروهای مرگ (اتوبوس و سمند) و نیز ضاربان و عناصر اصلی هم بودند. این در حالی است که دوشنبه شب تنها از یک "خودروی مرگ" خبر آمده بود و فیلم‌ های منتشر شده از محل رویداد نیز، یک اتوبوس را نشان می‌ داد که به میان نیروهای انتظامی می‌ راند. به گفته ی سخنگوی نیروی سرکوبگر انتظامی، یکی از بسیجیان کشته‌ شده به وسیله ی خودروی سمند زیر گرفته شده و بسیجی دیگر با ضربات سلاح سرد کشته شده است.

تا ساعت چار و نیم بامداد سه‌ شنبه، مزدوران انتظامی در محل بوده‌ اند و در این ساعت، "محل آشوب و خیابان‌ های اطراف پاک سازی شد". دوشنبه شب در جریان تجمع دراویش گنابادی روبروی کلانتری ۱۰۲ خیابان پاسداران که یکی از رهبران دراویش در آنجا بازداشت بوده، میان مزدوران انتظامی و تجمع‌ کنندگان درگیری رخ داد. کسرا نوری یکی از دراویش که در محل حضور داشت، گفت:
"لساعه من در گلستان هفتم هستم. دقایقی پیش به ما حمله کردند. بسیاری از ... را گرفتند. ما دفاع کردیم. فعلن اینها باز ما را محاصره کرده‌ اند. در هرصورت ممکن است که به ما دوباره حمله کنند".

حساب توییتر "مجذوبان نور" که خبرهای مربوط به دراویش گنابادی را پوشش می‌ دهد نیز، دوشنبه شب خبر داده بود که برخی از معترضان مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌ اند. منتظرالمهدی سخنگوی نیروی انتظامی در کانال تلگرامش نوشته است:
"برخی دراویش در حال تهیه ی کوکتل مولوتوف بودند و برخی با شمشیر رجزخوانی می‌ کردند".

دراویش گنابادی سال‌ هاست که در ایران هدف سرکوب و ترس رژیم قرار دارند. بسیاری از آنان در سال‌ های گزشته به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام"، "تشویش اذهان عمومی" و "اختلال در نظم عمومی" بازداشت و زندانی شده‌ اند. آنها بارها از محاکم بین‌ المللی تقاضا کرده‌ اند که پیگیر حقوقشان باشند.

همین جستار در ایران گلوبال

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بس که این ملت خر است

مملکت در دست مشتی خائن غارتگر است بس که این ملت خر است حال روشنفکر بیچاره ز بد هم بد تر است بس که این ملت خر است مغزها له شد به زیر سم ملایان قم وای در عصر اتم صحبت عمامه و تسبیح و ریش و منبر است بس که این ملت خر است هر که حرفی زد ز آزادی دهانش دوختند جان ما را سوختند حرف حق این روز ها گویی گناه منکر است بس که این ملت خر است مملکت افسوس برگشته به صد ها سال پیش حرف عمامه است و ریش گوز من بر ریش هر چه شیخ در هر کشور است بس که این ملت خر است خاک شهر قم گمان داری بشر می پرورد تخم خر میپرورد زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است بس که این ملت خر است ما که می دانیم حال شیخ ها در حجره ها وای بر احوال ما کز تف هم درسها ماتحتشان دائم تر است بس که این ملت خر است شیخ ریقویی که دائم بود دنبال لوات در پی فور و بساط با فلان پاره اش امروز یک شیر نر است بس که این ملت خر است وانکه خیک گنده اش پر بود دائم از عرق چونکه برگشته ورق پیش چشم ملت اکنون بهتر از پیغمبر است بس که این ملت خر است معده هر شیخ چون پ

اسناد شرارت و آدم فروشی محسن مخملباف

" محسن مخملباف " که در سال ۱۳۵۳ به همراه دو نفر دیگر، اقدام به  یورش تروریستی  با چاقو به پاسبان خیابان ایران (مرحوم شامبیاتی) می کنند، در درگیری با وی مجروح و دستگیر می شود. اینک مستندات پرونده ی مخملباف را به نقل از گزارش ساواک و نیز گزارش روزنامه ی اطلاعات در اختیار همگان می گزاریم. همچنین گواهی نزدیکان و قربانیان وی مبنی بر همکاریش با آدمخوار رژیم لاجوردی (فرنشین وقت زندان اوین)، در دستگیری و پرونده سازی برای مخالفان جمهوری اسلامی را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. گزارش ساواک از دستگیری محسن مخملباف سازمان اطلاعات و امنيت كشور س. ا. و. ا. ک خيلی محرمانه گزارش بازجویی مشخصات متهم "محسن" فرزند "حسين"، شهرت مخملباف، شماره ی شناسنامه ۶۱۴۴۸ تهران، متولد ۱۳۳۶ تهران، شغل كارگر بازار (پسته ‌فروشی) مغازه ی لطفعليان، سرای پايدار، محل سكونت: تهران خيابان صفاری، كوچه ی يخچال، نبش كوچه، بالای لبنياتی، منزل اجاره‌ ای، مجرد، ميزان تحصيلات سوم متوسطه، دين اسلام، مذهب شيعه اثنا عشری، تابعيت دولت شاهنشاهي ايران، فاقد سابقه ی اتهامی و كيفری از نظر ضد امنيتی م

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د