رد شدن به محتوای اصلی

بهره کشی استاد نقاش و ماله کشی اصحاب فرهنگ اسلامی در ایران الله زده - ۲

بیشتر قریب به اتفاق قربانیانش، از خانواده های از هم گسیخته می آیند. دخترانی که یا به هر دلیلی (مرگ یا طلاق)، پدر خود را از دست داده اند و یا اینکه رابطه ی بسیار بد و شکننده ای با پدر خود دارند و به تعریف بهتر، از داشتن یک پدر پشتیبان و مهربان و رفیق محرومند.


پناه بردن عاطفی دختران نوجوانی که از چنین خانواده هایی برخاسته اند، به آغوش ناکسانی همچون "آیدین آغداشلو" و "حمید شانس"، تنها به همین دلیل است. آنها به دنبال آغوش گرم و پشتیبان یک پدرند و نه بیشتر. هتا عشقی که در پس اینگونه روابط پدید می آید نیز، به همین زلالی است. نخستین قربانی ایی که با او گفتگو کردم، می گفت: “او برای من مانند بابالنگ دراز بود" !!

محکوم کردن قربانیان و تمسخر عشق زلالی که به اینگونه اساتید داشته اند، اشتباه کشنده ای است. در فرهنگ ما، آموزگاران و استادان جایگاهی هم تراز جایگاه پدران و مادران دارند. پس آن کسی را باید به محاکمه کشید و بازخواست کرد که از این جایگاه سو استفاده کرده است و به کسانی دست اندازی و تجاوز کرده و مورد استعمارشان قرار داده است که به او به عنوان یک پدر پشتیبان می نگریسته اند.

از این دختران که از نوجوانی، سال ها‌ مورد بهره کشی جنسی پدر معنوی خود قرار گرفته اند و روانی زخمی و فروپاشیده دارند، چه انتظاری دارید؟


کدام شرایط را مهیا کرده ایم که اینک از این دختران قربانی درخواست کنیم که بیایند و شکایت خود را مطرح کنند ؟

نظرات هم میهنان را در اینگونه موارد ببینید که به آسانی انگ روسپیگری می زنند و از خواست و خرسندی قلبی قربانیان می گویند و غرض شخصی را دلیل این افشاگری‌ ها می دانند و به ستایش و پاکیزه سازی استادان فاسد می پردازند.

مشکل اصلی، این استادان بهره کش نیستند. مشکل اصلی، تعاریف اشتباهی است که در ذهن ما ریشه دوانده اند و همین باعث شده قوانین جزایی اسلام کثافته ی ناب محمدی این چنین ضعیف، ناکارآمد و مردسالارانه باشند. مشکل اصلی ماییم. به جای ستایش مفسدان و تخریب و تمسخر و تهدید قربانیان، شرایطی را مهیا کنید تا نه تنها قربانیان آغداشلو و شانس که همه ی زنان و دختران و همچنین پسرانی که در درازنای همه ی این سال ها مورد بهره کشی جنسی استادان، مدیران، فرماندهان و دیگر طبقات فرادست جامعه قرار داشته اند، لب به سخن بگشایند.


افشین پرورش

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...