رد شدن به محتوای اصلی

وزیر اقتصاد سوئد: به خاطر خودتان به سوئد نیایید، اینجا آینده ای ندارید !!

ماگدالنا اندرسون وزیر اقتصاد سوئد از حزب سوسیال دمکرات در گفتگویی با روزنامه ی دان چاپ استکهلم، گفت که هم پیوستگی متقاضیان پناهندگی تازه وارد با هازمان سوئد، به شکلی جدی ناموفق بوده است و با شکست روبرو شده و از اینرو وی به متقاضیان پناهندگی سفارش می کند که برای درخواست پناهندگی خود، کشور دیگری را برگزینند.


وزیر اقتصاد در این گفتگو، آینده ی تیره ای را برای متقاضیان پناهندگی در سوئد پیش بینی نمود و خاطر نشان ساخت که تلاش های هم پیوستگی متقاضیان پناهندگی با هازمان سوئد، از سال ها پیش ناموفق بوده و با شکست روبرو شده است. وی اعلام کرد که گنجایش سوئد جهت پذیرش پناهنده ی بیشتر به پایان رسیده و ادامه ی روند پذیرش پناهنده در سوئد، "نه به سود متقاضیان و نه در کل به سود هازمان و کشور است".

خانم اندرسون در ادامه ی گفتگویش گفت گه وضعیت در سوئد آن چنان جدی است که متقاضیان پناهندگی اسولن بهتر است که "به خاطر خودشان" به سوئد نیایند و به کشور دیگری بروند و افزود:

"اینجا نه امکانات تحصیل و نه خانه ای وجود دارد که بتوانند در آن زندگی کنند".

وی به متقاضیان پناهندگی سفارش کرد که چنانچه به دنبال آینده ی خوبی هستند، کشور دیگری را برگزینند و ادامه داد:

"از آنها که در هر صورت به سوئد بیایند، پذیرش خوبی صورت نخواهد گرفت. سوئد امکاناتی برای پذیرش آنها ندارد. امکانات در کشورهای دیگر برای آنها بهتر است. وضعیت در سوئد بسیار سخت است".



به گفته ی خانم اندرسون، سوئد در دهه ی ۱۹۹۰، توانایی ایجاد یک سامانه ی پذیرش پناهندگی خوب داشته است، چون در آن هنگام بر خلاف امروز، مسکن جهت اسکان متقاضیان پناهندگی به شکل گسترده ای وجود داشته است. وی به شکلی غیر معمول اعلام کرد که بخش بزرگی از مسئولیت وضعیت بحرانی پیش آمده در سوئد، به واسطه ی سیاست های اشتباه و نادرست حزب خود او یعنی سوسیال دمکرات بوده است:

"ما سوسیال دمکرات ها باید نسبت به خودمان، دیدی انتقادی داشته باشیم. ما باید خیلی زودتر از این با صراحت اعلام می کردیم که سوئد بیش از آنچه که توانایی دارد، قادر به پذیرش پناهنده نیست".

گفته هایی که وزیر اقتصاد از حزب سوسیال دمکرات، امروز در رابطه با گنجایش سوئد جهت پذیرش پناهنده و پیامدهای فاجعه بار آن بیان می کند را، رهبران حزب های گوناگون در ۲۰ سال پیش بیان کرده اند و نسبت به آن هشدار داده بودند؛ اما سیاست مداران این گونه احزاب با برچسب های "نژاد پرست"، مورد یورش حزب های چپ، سوسیالیست و لیبرال قرار گرفته اند و مجبور به سکوت گشته اند.

امروز که پیامدهای فاجعه بار پذیرش انبوه و مهار نشده ی متقاضیان پناهندگی در سوئد، از سوی یکایک شهروندان قابل لمس شده است؛ سیاست مداران حزب هایی که خود مسئول به وجود آمدن این فاجعه بوده اند، انتقادات به مراتب شدیدتری از رهبران حزب های مخالف به سیاست شکسن خورده ی پناهندگی ۲۰ سال گزشته بیان می کنند و از یاد برده اند که چگونه کنشگرانی را که نسبت به پیامدهای فاجعه بار سیاست اشتباه پناهندگی سوئد معترض بوده اند را، با تهمت و هتا تهدید، مجبور به سکوت کرده اند !!

اعترافات نادر و غیر معمول یک وزیر سوسیال دمکرات از وضعیت به وجود آمده، تاییدی است نسبت به فاصله ی کمی که هازمان سوئد با یک فاجعه ی به تمام معنی دارد.


ترورهای مسلحانه، سرقت های مسلحانه هتا با سلاح های سنگین جنگی همچون پرتاب نارنجک در مناطق مسکونی، قتل، کلاهبرداری، تجاوزهای جنسی در سطحی گسترده، به آتش کشیدن خودروها، یورش به زنان، چاقوکشی و زد و خورد در مدارس، تعطیلی مدارس به علت خشونت و درگیری های دار و دسته های اوباش، شانتاژ، به وجود آمدن مناطقی در حومه ی شهرها که نه تنها زنان بی حجاب، بلکه هتا خود پلیس جرات رفت و آمد در آنها را ندارد، در کنار کمبود ده ها هزار آموزگار، کلاس های درسی مملو از دانش آموزان تازه وارد، ده ها هزار بازنشسته ی زیر خط فقر، صف های طولانی در بخش درمانی برای افراد نیازمند به درمان های حیاتی و وضعیت فاجعه بار مسکن که تهیه ی آن برای شمار هر چه بیشتری از شهروندان غیر ممکن شده است، تنها بخشی از پیامدهای سیاست هایی است که امروز وزیر اقتصاد سوئد دولت سرخ سبز سوسیال دمکرات، نسبت به آن انتقاد کرده است و چاره ی آن بازایستاندن تقاضاهای پناهندگی بیشتر می داند.

آنچه که در این رابطه هر چه بیشتر عریان می شود، این واقعیت مسلم است که مشکل هرگز متقاضیان پناهندگی نبوده اند. وضعیت به وجود آمده ی امروز به روشنی نشان داده است که این حقیقت تلخی است که بسیاری از افرادی که بدون هر گونه مهار و حساب و کتابی و به گونه ای انبوه به عنوان "پناهنده" به سوئد راه داده شده اند، به همان اندازه با معنای واقعی یک "پناهنده" فاصله دارند، که سیاست مداران حزب های سنتی سوئد، از واقعیت های هازمان خود در ۲۰ سال گزشته، فاصله داشته اند.

همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...