رد شدن به محتوای اصلی

آتش زدن حسینیه ی درکه در تهران از سوی مردم خشمگین

حسینیه ی کزایی و قدیمی درکه از سوی مردم خشمگین تهران به آتش کشیده شد. گفته می‌ شود ۷۰ درصد لوازم داخل این مکان مغزشویی ویران شده است. در ماه‌ های گزشته چند یورش به مسجدها و بانک‌ های رژیم صورت گرفته است.

مردم خشمگین بامداد روز پنج شنبه هفتم دی (۲۸ دسامبر)، حسینیه ی درکه را در شمال تهران به آتش کشیدند. به نوشته ی رسانه‌ های رژیم، دوربین‌ های مدار بسته‌ ی این حسینیه، دو موتور سوار را نشان می‌ دهند که مواد آتش‌ زا به داخل حسینیه پرتاب می‌ کنند. جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش‌ نشانی به خبر گزاری حکومتی کار گفت: "آتش‌ سوزی در یک حسینیه ی دو طبقه رخ داده بود و فرش و موکت و پارچه که در آنجا وجود داشت، دچار آتش سوزی شدند".

خبرگزاری حکومتی کارگری ایلنا نیز از دیرینگی ۶۰۰ ساله حسینیه ی کزایی درکه خبر داد و نوشت: "بر روی کاشی آبی رنگی در کنار در این حسینیه، تاریخ آخرین بازسازی آن در سال ۵۱ درج شده است". در برابر، محمد انشایی مدیریت رژیم در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شمیرانات، با بیان اینکه این حسینیه متعلق به دوران تاریخی پهلوی دوم است، گفت: "این بنا نه تنها ثبت صنایع میراث فرهنگی نبوده، بلکه هتا واجد ارزش تاریخی هم شناخته نشده است".

او ‌افزود: "سقف بنا فلزی است و در آن از ایرانیت استفاده شده و در واقع عملن کاشی‌ کاری یا گچ‌ بری خاصی که واجد ارزش‌ گزاری به عنوان میراث فرهنگی باشد، در این حسینیه تشخیص داده نشده است".

با این حال به دید می‌ رسد که فرش‌ های داخل این حسینیه ارزش تاریخی داشته‌ اند. به گفته ی انشایی، فرش‌ های مسجد، قدیمی و دستباف بوده‌ اند، اما برآورد دقیقی از ارزش آنها در دست نیست.




حمله به مسجدها و بانک‌ ها
در ماه‌ های گزشته چندین مسجد در شهرهای گوناگون ایران مورد یورش مردم خشمگین قرار گرفته اند. در مهر ماه گزشته، فیلم یورش به مسجد کزایی جواد الائمه ی تهران و علی ‌ابن ابی طالب در تبریز در فضای مجازی منتشر شد. در آبان ماه، نیز یک مسجد در شهر مشهد به آتش کشیده شد. در شهریور ماه نیز، چند بانک و خودپرداز مورد یورش قرار گرفته بودند. نیروی سرکوبگر انتظامی از دستگیری برخی از عاملان این رویدادها خبر داده است و می‌ گوید آنها تحت تاثیر شبکه‌ های ماهواره‌ ای اپوزوسیون برانداز رژیم، دست به این اقدامات زده‌ اند.

در ویدیوی منتشر شده از یورش به مسجد علی ابن ابی طالب تبریز، فرد یورشگر نخست روی دیوار مسجد واژه ی "ری استارت" را می‌ نویسد و سپس در مسجد را به آتش می‌ کشد.

سید دلقک محمد حسینی مجری پیشین برنامه‌ های صدا و سیمای رژیم که از چند سال پیش در آمریکا زندگی می‌ کند، با تشکیل جنبشی موسوم به "ری‌ استارت"، خواستار یورش به مراکزی چون بانک‌ ها، مسجدها و پایگاه‌ های بسیج شده‌ است.

گفتنی است برادر او هم اکنون در تلوزیون رژیم واحد تهران به کار مشغول است و با توجه به گزینش امنیتی و اطلاعاتی ویژه ی افراد برای کار در صدا و سیما و رادیوی رژیم، اگر به راستی سید محمد حسینی اپوزوسیون برانداز رژیم باشد، برادر وی نمی بایست در چنین جایگاهی نگاه داشته می شده است؛ این بدین معناست که جنبش ری استارت یک تله و یک دام امنیتی برای افرادی در ایران است که گول چنین جریاناتی را می خورند و خود را در معرض خطر و دستگیری قرار می دهند. این یک حربه ی اطلاعاتی و امنیتی پیشگیرانه ی اطلاعات سپاه به منظور شناسایی افراد مخالف رژیم است که به راستی پتانسیل اقدام عملی علیه رژیم را دارا هستند.


همین جستار در کیهان سوئد

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...