رد شدن به محتوای اصلی

عرب الله پرست، تندیس زن یونانی شهر را با چکش ویران می کند

این نره گاو جدا افتاده از گله، در پی آفریدن یک حماسه ی اسلامی دیگر و در راستای خوی وحشی زن ستیزانه اش، هتا به تندیس زن هم رحم نمی کند و در میدان شهر و در روز روشن، با دشداشه و حدود ۱۰ کیلو ریش و پشم اصیل عربی اسلامی که آکنده از شپش های تقوا و زهد و ایمان است، به جان تندیس بی جان زنی یونانی می افتد تا بلکه احکام راسولولا و قرآن نژند را پیاده کرده باشد !!

مردم شهر که خود نیز مسلمانند، در برابر این اقدام وحشیانه خاموش نمی نشینند و با خبر کردن نیروهای شهربانی، سرانجام این مومن بالله را پایین می آورند و جلوی پیاده شده حکم الله و قرآن را می گیرند. این فرد که زاده ی خفت و سرشار از عقده های شخصی و بیماری های روانی و جنسی است، در آفریدن این حماسه ی اسلامی ناکام ماند.


الله پرستان وحشی و تروریست طالبان نیز، پیشتر تندیس های فاخر و باستانی بودا در بامیان را با آرپیجی ویران ساختند و این آثار زیبا را از دسترس میراث جهانی بیرون آوردند. اسلام هرگز با زیبایی، موسیقی، نگارگری، تندیس سازی، رقص، آواز و هر هنر دیگری، سر سازگاری نداشته و همیشه مخالف شادی و زیبایی انسان بوده است. هر چند این تعصب ضد زیبایی ریشه دارتر از آنست که تنها به اسلام کزا نسبت داده شود و البته شامل ادیان کزایی یهودیت و مسیحیت نیز می شود، اما اکنون اسلام تنها دینی است که هنوز به مخالفت و دشمنی سازمان یافته علیه هنر و زیبایی و البته زنان، اقدام می کند.

تندیس بودا پیش و پس از ویرانی به دست الله پرستان
به یاد داریم که گروهک تروریستی و الله پرست داعش نیز، پیشتر اقدام به ویرانی تندیس های موزه ی بغداد کرده بود و با اجرای قهرمانانه ی احکام الله و رسول بوزینه اش، در این وهم بود که حکومت اسلامی را برای همیشه برقرار خواهد کرد که البته پریشان و نابود شده و به درک اسفل در نزد پروردگار موهومشان فرستاده شدند.





 تف بر محمد و آل محمد
 نابود باد اسلام 


همین جستار در ایران گلوبال

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

رونمایی از کس کش اعظم و وروره جادوی پاسدار قالیباف

چندی است که ویدیو کلیپ هایی از فردی منتشر می شود که دقیقن حرف دل رنج دیدگان و مردم ستم دیده ی ایران را می زند. او نقابی بر چهره زده است تا ماهیت درنده ی گرگش را پنهان سازد. "سید محید حسینی" از توله حرامزادگان الله پرست تازی باقی مانده از یورش الله پرستان عرب نخستین به کشورمان می باشد که هم اکنون با داغ اسلام اهریمنی بر دل و پیشانی دعاگوی خویش، سالیان سال است که مشاور مطبوعاتی و رسانه ای پاسدار "قالیباف" در شهرداری رژیم در تهران می باشد. فردی که سیل ارقام نجومی رد و بدل شده ی شهرداری و بده بستان ها و البته رانت خواری شخصی خودش از این موهبت سفره ی نکبت جمهوری اسلامی را دیده و هم از آن خوان پربرکت خمینی حرامزاده، بسیار نوشیده و چشیده. وی در یکی از ویدیو کلیپ هایی که از وی منتشر شده است، با حساب بر روی ساده لوحی مخاطبان خود در سیستان و بلوچستان، از احساسات انسانی آنها سو استفاده کرده و خود را در حالی هم آوا و همراه آنان و شریک درد و رنج و فقرشان جا می زند که تو گویی وی در همه ی این چهل سال عمر نکبتی که از ولایت فقیه گرفته، نه تنها روحش هم از فقر دهشتناک و فاحش د...

وقتی امید دانا و هم خوابه اش صدیقه زرین کلاه مشتاق آبادی، مادر قهبگی را معنی می کنند

من کم ترین (امید باقر خاله): "مدیونید اگر فکر کنید افزون بر گفتارم، اندکی هتا اندکی، در کردار در زندگی روزمره ام تناقض وجود دارد !!" من و همسرم کارد هواله ی شکم مردم ایران می کنیم، اما خودم سه برابر روزهای جوراب فروشیم شده ام و همسرم مثل ندید بدیدها فرتور غذاها و رستوران ها و باز رستوران ها و غذاها را به چشم کارد به شکم خوردگان می کشانیم تا چشمشان کور شود و جیکشان درنیاید. من و همسرم به هنرمندان فحاشی می کنیم و آنها را بی سواد و احمق می خوانیم، اما خودمان تا دلتان بخواهد با تک تک هنربندان رژیم فرتور می اندازیم و منتشر می کنیم؛ هتا با افشین بله افشین خواننده ی بدصدا و جلف که یادتون هست... «دیگه ازت بدم میاد، پیشم نیا عروسک» !! من و همسرم همیشه از شبکه ی من و تو انتقاد می کنیم. من خودم همیشه به آن می گویم "مهد کودک من و تو"، اما هتا با مجری من و تو هم فرتور یادگاری می گیرم !! من و همسر کم ترینم، در فضای همگانی هر جور دلمان بخواهد می گردیم و می چرخیم و فرتورهای نگو و نپرس منتشر می کنیم، اما به دیگران ایراد می گیریم که چرا در خانه ی خودشان با شلوار...

متلکی بر حاشیه: گفتگوی فرامرز دادرس با کون خوب سوئد

چندی پیش، یکی از مخالفان پرهیاهوی شاهزاده "رضا پهلوی" به نام "فرامرز دادرس" که خود یکی از مصدق الهی ها و هواداران سفت و سخت هزرط "محمد مصدق دله السلطنه" می باشد، با دلقک رسانه "امید دانای باقر خاله" گفتگو کرد. این گفتگو که از پستوی خانه ی امید باقر خاله و انباری جناب دادرس انجام می گرفت، مخاطبان ملیونی خود را دچار شوک کرد و نتیجه این شد که پس از گوش دادن به مشتی خزعبلات تکراری که همگی از سر عقده بازی فوران کرده بودند، به یک نتیحه ی تکراری برسند و آن اینکه هم جمهوری اسلامی اینقدرها بد نیست که این دو موجود اپوزوسیون نما، نانشان را به نرخ روزش نخورند و نه دودمان ایرانساز پهلوی آنچنان خوب و سرآمد بود که نمکدانش را نشکنند !! جناب دادرس که پس از نزدیک به یک دهه سخن فرسایی در یوتوب انباری خود، هنوز به اندازه ی "خاله شاهدانه" هم روی کسی اثر نگزاشته، با ناسپاسی هر چه تمام تر عنوان کرده است که وی نانخور ارتش شاهنشاهی نبوده و با وقاحت ویژه ی آخوندی خود را مدیون شاهنشاه آریامهر فرمانده ی کل قوای نیروهای مسلح شاهنشاهی نمی داند. از این ناسپ...